انگلیسی آسان برای کارگران ساختمانی: از شروع تا حرفه ای شدن
تصور کنید در یک پروژه ساختمانی مشغول به کار هستید و ناگهان نیاز به توضیح ابزارها، مواد یا دستورالعملها به یک همکار خارجی دارید. اگر زبان مشترکی ندارید، چه میکنید؟ در دنیای امروز، انگلیسی نهتنها زبان بینالمللی، بلکه ابزاری ضروری برای پیشرفت در محیطهای کاری مختلف، بهویژه صنعت ساختوساز است.
خوشبختانه، با شرکت در کلاس زبان انگلیسی و یادگیری عبارات کلیدی، میتوانید ارتباطات خود را بهبود بخشید و به یک نیروی حرفهایتر تبدیل شوید.
در این مقاله، با مهمترین واژگان و عبارات انگلیسی برای کارگران ساختمانی آشنا خواهید شد که میتوانند مسیر شغلی شما را تغییر دهد.
در ادامه میخوانید:
راهنمای کاربردی انگلیسی برای کارگران ساختمانی
1. ساختن، بازسازی و تخریب
کلمه | معنی فارسی و توضیح | مثال | |
1 |
Build |
(ساختن) ساختن یا ایجاد کردن چیزی از هیچ. |
He’s planning to build a new house. او برنامه دارد یک خانه جدید بسازد. |
2 |
Reconstruct |
(بازسازی) معمولاً پس از آسیب دیدن یک ساختمان. |
Next week we’ll begin to reconstruct the old church. هفته آینده بازسازی کلیسای قدیمی را آغاز خواهیم کرد. |
3 |
Remodel |
(بازطراحی) تغییر ساختار داخلی یک ساختمان (یا بخشی از آن) برای تغییر ظاهر. |
They want to remodel the master bedroom to create more closet space. آنها میخواهند اتاق خواب اصلی را بازسازی کنند تا فضای کمد بیشتری ایجاد کنند. |
4 |
Renovate |
(نوسازی) بهروزرسانی یا تعمیر یک ساختمان (یا بخشی از آن) تا دوباره نو به نظر برسد. |
The kitchen is 20 years old and they want to renovate it. |
5 |
Demolition |
(تخریب) عمل تخریب یا پایین آوردن یک ساختار. |
The demolition of the empty warehouse downtown is scheduled for next week. |
6 |
Excavation |
(حفاری) فرایند حفاری و برداشتن خاک یا سنگ از زمین برای ایجاد یک گودال یا کانال، معمولاً برای آمادهسازی زمین برای پروژههای ساختوساز. |
The construction crew started the excavation to prepare the site for the new building’s foundation. |
2. مکانها و فضاها
کلمه | معنی فارسی و توضیح | مثال | |
1 |
Property |
(ملک) زمین مشخصی که معمولاً شامل ساختمان یا ساختمانهایی روی آن است. |
He owns several properties in the downtown area. او چندین ملک در منطقه مرکز شهر دارد. |
2 |
Commercial Property |
(ملک تجاری) ملکی برای ساختمانهای غیرمسکونی، یعنی باید برای کسبوکار استفاده شود، نه برای زندگی. |
The contract is for a commercial property and the building will be for offices. قرارداد برای یک ملک تجاری است و ساختمان برای دفاتر خواهد بود. |
3 |
Construction Site / Building Site |
(محل ساختوساز) جایی که یک سازه در حال ساخته شدن است |
We’ll need to bring the equipment to 5th Street. That’s where the construction site is located. باید تجهیزات را به خیابان پنجم ببریم. آنجا محل ساختوساز است. |
4 |
Scaffolding |
(داربست) یک ساختار موقت کنار ساختمان که کارگران میتوانند روی آن کار کنند. معمولاً از تختههای چوبی و تیرهای فلزی ساخته میشود. |
He fell from the scaffolding onto the sidewalk but didn’t have any serious injuries. |
5 |
Hazardous |
خطرناک | The weather conditions are too hazardous for work on the construction site today. شرایط آبوهوا امروز برای کار در سایت ساختوساز بیشازحد خطرناک است. |
3. توصیف ساختمان و مصالح ساختمانی
کلمه | معنی فارسی و توضیح | مثال | |
1 |
Blueprint |
(نقشهکشی) طراحی یا نقشهای که طرح یک ساختمان یا سازه دیگر را نشان میدهد. |
We got the blueprints today and everything looks perfect. When can we start to build? امروز نقشهها را دریافت کردیم و همه چیز عالی به نظر میرسد. کی میتوانیم ساخت را شروع کنیم؟ |
2 |
Brick |
(آجر) بلوک سختی که معمولاً از خاک رس ساخته شده و برای ساخت سازهها استفاده میشود. |
What are the walls made out of? We used brick. دیوارها از چه چیزی ساخته شدهاند؟ ما از آجر استفاده کردیم. |
3 |
Concrete |
(بتن) ماده ای سخت و خاکستری که برای ساخت کف و دیوارها و موارد دیگر استفاده میشود. بهصورت مایع ریخته شده و سپس سخت میگردد. |
We’ll pour the concrete foundation today. امروز پی بتنی را میریزیم. |
4 |
Rebar |
(میلگرد) میله یا مش فولادی قوی که در بتن استفاده میشود تا آن را مقاومتر نماید و از ترکخوردگی در ساختمانها و سازهها جلوگیری کند. |
The construction workers placed rebar into the concrete foundation to reinforce the building’s structure. کارگران ساختوساز میلگردها را در پی بتنی قرار دادند تا ساختار ساختمان را تقویت کنند. |
5 |
Steel |
(فولاد) فلزی قوی و بادوام که برای ساخت ساختمانهای بلند، پلها و سازههایی که به استحکام نیاز دارند، استفاده میشود. |
The skyscraper was constructed using steel beams and columns to support its impressive height. آسمانخراش با استفاده از تیرها و ستونهای فولادی برای پشتیبانی از ارتفاع چشمگیر خود ساخته شد. |
6 |
Drywall |
(دیوار پیش ساخته) صفحهای معمولاً از گچ ساخته شده که برای ایجاد دیوارهای داخلی سازه استفاده میشود. |
He ordered the drywall last month, but it hasn’t arrived yet, so we’re behind schedule. او ماه گذشته دیوارهای پیش ساخته را سفارش داده است، اما هنوز نرسیدهاند، بنابراین از برنامه عقب هستیم. |
7 |
Insulation |
(عایقبندی) موادی که برای جلوگیری از خروج یا ورود گرما، صدا یا برق به ساختمان استفاده میشود. |
The new building was designed with high-quality insulation to keep it warm during the winter and cool during the summer. ساختمان جدید با عایقبندی باکیفیت طراحی شده تا در زمستان گرم و در تابستان خنک بماند. |
8 |
Beam |
(تیر) یک قطعه چوب، فولاد یا مواد دیگر که در سراسر سازه یک ساختمان قرار گرفته تا وزن را تحمل کند. |
We discovered cracks in this beam, which we need to address as soon as possible. ترکهایی در این تیر کشف کردیم که باید هرچه زودتر به آن رسیدگی کنیم. |
9 |
Joist |
(شاه تیر) تیرچه حمایتی از چوب یا فلز در ساختمان که بهطور موازی با سقف یا کف قرار دارد. |
We’ll finish putting in the joists today and start laying the floor tomorrow. امروز تیرچهها را میگذاریم و فردا کف را شروع میکنیم. |
10 |
Vertical |
(عمودی) جهت بالا به پایین یا از بالا به پایین. |
How many vertical beams are there on each floor of the building? در هر طبقه از ساختمان چند تیر عمودی وجود دارد؟ |
11 |
Horizontal |
(افقی) جهت چپ به راست یا از یک طرف به طرف دیگر. |
The floor and ceiling are both horizontal. کف و سقف هر دو افقی هستند. |
4. ابزارهای ساختمانی
کلمه | معنی فارسی و توضیح | مثال | |
1 |
Hammer |
(چکش) چکشی که برای کوبیدن میخ یا اشیاء دیگر به داخل سطوح استفاده میشود. |
He used a hammer to drive the nails into the wooden plank. او از یک چکش برای کوبیدن میخها به داخل تخته چوبی استفاده کرد. |
2 |
Screwdriver |
(پیچگوشتی) ابزاری برای چرخاندن پیچها و مهرهها برای محکم کردن چیزها. |
We put the furniture together with a screwdriver and screws. ما مبلمان را با پیچگوشتی و پیچها سر هم کردیم. |
3 |
Tape Measure |
(متر نواری) خطکشی بلند و انعطافپذیر برای اندازهگیری طول یا اندازه اشیاء. |
Please measure the width of the door with the tape measure. لطفاً عرض در را با متر اندازه بگیرید. |
4 |
Level |
(تراز) ابزاری برای بررسی صاف و همتراز بودن اشیاء مانند دیوار یا قفسه. |
We need a level to make sure the picture frame is straight. ما به یک تراز نیاز داریم تا مطمئن شویم قاب عکس صاف است. |
5 |
Pliers |
(انبر دست) ابزار دستی با دو بازو و یک مفصل برای گرفتن و خم کردن سیمها یا اشیاء کوچک. |
You can use the pliers to twist the wires together. شما میتوانید از انبردست برای پیچاندن سیمها به یکدیگر استفاده کنید. |
6 |
Wrench |
(آچار) ابزاری برای سفت یا شل کردن مهرهها و پیچها. |
She had to borrow a wrench from her neighbor to loosen the nuts on her bicycle tire. او مجبور شد از همسایهاش یک آچار قرض بگیرد تا مهرههای تایر دوچرخهاش را شل کند. |
7 |
Power Drill |
(دریل برقی) ابزاری برقی برای سوراخ کردن یا بستن پیچها در مواد. |
With a power drill we can quickly make holes in the wall to hang the shelves. با یک دریل برقی میتوانیم به سرعت در دیوار سوراخ ایجاد کنیم تا قفسهها را نصب کنیم. |
8 |
Saw |
(اره) ابزاری با تیغه تیز برای بریدن چوب یا مواد دیگر. انواع مختلفی مانند اره دستی و اره دایرهای وجود دارد. |
Peter used a saw to cut the tree into small pieces of wood for the fireplace. پیتر از یک اره استفاده کرد تا درخت را به قطعات کوچک چوب برای شومینه ببرد. |
9 |
Utility Knife |
(کاتر) چاقویی کوچک با تیغه کشویی که برای بریدن مواد مختلف استفاده میشود. |
Lisa used a utility knife to open the package. لیزا از یک کاتر برای باز کردن بستهبندی استفاده کرد. |
10 |
Ladder |
(نردبان) نردبانی که با پلهها یا میلههایی برای بالا و پایین رفتن استفاده میشود. |
I use a ladder to reach the light to change the lightbulb. من از یک نردبان استفاده میکنم تا به چراغ برسم و لامپ را عوض کنم. |
11 |
Wheelbarrow |
(فرقون) ابزاری برای جابجایی مواد مانند سنگها یا خاک. یک چرخ در جلو دارد که جابجایی آن را آسان میکند. |
She put the rocks from the garden into the wheelbarrow and took them to the other side of her house. او سنگها را از باغ به داخل فرغون ریخت و به طرف دیگر خانهاش برد. |
12 |
Shovel |
(بیل) ابزاری برای برداشتن خاک، شن، ماسه یا برف. |
Give me the shovel so I can clear off the sidewalk. بیل را به من بده تا پیادهرو را پاک کنم. |
13 |
Hard Hat |
(کلاه ایمنی) کلاه ایمنی که کارگران ساختمانی در سایتهای ساختوساز میپوشند. |
You must wear a hard hat to protect your head while on the construction site. شما باید برای محافظت از سرتان در محل ساختوساز کلاه ایمنی بپوشید. |
بیشتر بدانید: لیست کامل ابزارآلات به انگلیسی+ تلفظ صوتی و ترجمه
5. وسایل نقلیه ساختمانی
کلمه | معنی فارسی و توضیح | مثال | |
1 |
Bulldozer |
(بولدوزر) ماشینی با بیل بزرگ که برای حفاری و برداشتن سنگها از زمین استفاده میشود. |
We’ll need the bulldozer to dig the foundation. ما به بولدوزر نیاز داریم تا پی را حفر کنیم. |
2 |
Dump Truck |
(کامیون کمپرسی) یک کامیون بزرگ با قسمت عقب باز که برای حمل زباله و نخاله استفاده میشود. |
The dump truck is full and needs to be emptied. کامیون کمپرسی پر شده و باید تخلیه شود. |
3 |
Excavator |
(بیل مکانیکی) یک ماشین سنگین با سطلی در جلو که برای حفاری و جابجایی خاک و نخاله استفاده میشود. |
The construction crew used an excavator to dig a deep trench for laying the foundation of the new building. تیم ساختوساز از یک بیل مکانیکی برای حفر یک گودال عمیق جهت پایهریزی ساختمان جدید استفاده کردند. |
4 |
Crane |
(جرثقیل) ماشین بلندی که برای بالا بردن اشیاء و مواد سنگین به طبقات بالاتر ساختمان استفاده میشود. |
Adam is operating the crane today. امروز آدام در حال کار با جرثقیل است. |
5 |
Concrete Mixer Truck |
(کامیون میکسر بتن) وسیلهای با درامی چرخان که بتن را برای سایت حمل و مخلوط میکند. |
The concrete mixer truck arrived at the construction site to deliver the freshly mixed concrete for the building’s foundation. کامیون میکسر بتن به سایت ساختوساز رسید تا بتن تازه مخلوط شده را برای پی ساختمان تحویل دهد. |
6 |
Grader |
(سطحساز) ماشینی با تیغه بلند که برای هموار کردن و صاف کردن سطوح، بهویژه جادهها، استفاده میشود. |
The grader leveled the surface of the road, making it smooth and ready for the final asphalt layer. گریدر سطح جاده را هموار کرد و آن را برای لایه نهایی آسفالت آماده کرد. |
7 |
Paver |
(آسفالتریز) ماشینی برای آسفالت یا بتنریزی جادهها و سطوح دیگر. |
The construction crew used the paver to lay down a new asphalt surface on the road, ensuring a smooth and even finish. تیم ساختوساز از آسفالتریز برای گذاشتن یک لایه آسفالت جدید بر روی جاده استفاده کرد تا سطحی صاف و یکدست ایجاد شود. |
منابع یادگیری زبان انگلیسی برای ساختوساز
برای اینکه در محل ساختوساز هنگام صحبت به زبان انگلیسی احساس اعتمادبهنفس بیشتری داشته باشید، منابع بسیار خوبی وجود دارند که میتوانید از آنها استفاده کنید. اگر قصد دارید خودتان مطالعه کنید، این کتابها را بررسی نمایید:
-
“Oxford Picture Dictionary” (دیکشنری تصویری آکسفورد):
یک کتاب مرجع عالی که بخش کاملی درباره واژگان مربوط به کارگران ساختمانی دارد و برای هر کلمه تصویر ارائه میدهد. -
“English for Construction 1” و “English for Construction 2”:
این مجموعه مخصوص دانشجویان زبان انگلیسی در صنعت ساختوساز طراحی شده است. هر کتاب به همراه یک سیدی برای تمرین شنیداری و تلفظ ارائه میشود.
این منابع میتوانند به شما در تقویت واژگان و مهارتهای ارتباطی در محیط ساختوساز کمک کنند.