کلاس آنلاین زبان آلمانی با 250 مدرس برتر در هایتاکی، بهترین پلتفرم آموزش زبان آنلاین جلسه آزمایشی رایگان
زبان آلمانی

آشنایی با انواع صفت ها در زبان آلمانی به زبانی ساده

۵
(۵)

صفات جزو جدا نشدنی از زبان‌ها هستند و می‌توانید به سادگی آن‌ها را در لیست کلمات پرکاربرد هر زبانی پیدا کنید. اما صفت‌ها در زبان آلمانی قواعد خاصی دارند که برای هر زبان آموزی واجب است آن‌ها را یاد بگیرد.
به همین دلیل در این مقاله تصمیم گرفتیم که صفات آلمانی را به صورت ساده و کاربردی آموزش بدهیم.

 

در ادامه می‌خوانید:

 

معرفی صفت ها در زبان آلمانی

صفت‌ها کلماتی هستند که چگونگی و حالت یک شخص، شی‌ء یا کاری را توصیف می‌کنند.

در زبان آلمانی به صفت‌ها «Wie-Wörter» (چگونه کلمات) می‌گویند که به خوبی نشان‌دهنده کار آن‌ها در جمله است.

 

انواع صفت‌ ها در زبان آلمانی

صفت ها در زبان آلمانی، به چند دسته کلی و اصلی تقسیم‌بندی می‌شوند که در ادامه به آموزش و بررسی آن‌ها خواهیم پرداخت:

۱. صفات اسنادی در زبان آلمانی (Attributives Adjektiv)

این نوع از صفات قبل از اسم قرار گرفته و آن را توصیف می‌کنند. برای مثال:

جمله‌ای به زبان آلمانی ترجمه فارسی بررسی صفت در جمله
اسم صفت
۱ Die schwarze Katze spielt. گربه سیاه در حال بازی است. Katze
(گربه)
schwarze
(سیاه)
۲ Das kleine Boot trieb. قایق کوچک شناور است. Boot
(قایق)
kleine
(کوچک)

توجه داشته باشید که
پایان صفات اسنادی با توجه به جمله و جنسیت (در زبان آلمانی سه جنسیت مونث، مذکر و خنثی وجود دارد) و تعداد اسمی که به کار رفته است تغییر می‌کند. فقط این دسته از افعال هستند که اینگونه عمل می‌کنند.

👈🏻 نحوه جمع بستن صفات اسنادی با توجه به اسم: این حالت به دو دسته مفرد و جمع تقسیم می‌شود و فقط یک تفاوت کوچک دارند:

  • مفرد: Ein kleiner Junge (یک پسر کوچک)
  • جمع: Zwei kleine Jungen (دو پسر کوچک)

 

۲. صفات اعتباری در زبان آلمانی (prädikative Adjektive)

این نوع از صفات در زبان آلمانی بعد از افعال کمکی می‌آیند و به طور مستقیم اسمی را توصیف می‌کنند.

افعال کمکی عبارتند از:

  •  sein (بودن)
  • bleiben (ماندن)
  • werden (شدن)

مثال (صفت‌های اعتباری به همراه افعال کمکی):

جمله‌ای به زبان آلمانی ترجمه فارسی بررسی صفت در جمله
اسم فعل کمکی صفت
۱ Die Katze ist schwarz. گربه سیاه است. Katze
(گربه)
ist
(است)
schwarz
(سیاه)
۲ Der Ozean ist tief. اقیانوس آرام است. Ozean
(اقیانوس)
ist
(است)
tief
(آرام)

 

۳. صفات قیدی در زبان آلمانی (adverbiale Adjektive)

این نوع از صفات در زبان آلمانی بعد از یک فعل می‌آیند و توصیف کننده یک فعالیت یا عمل هستند.

معمولا می‌توانید معادل اینگونه صفات را در زبان انگلیسی با پیدا کردن کلماتی که به «ly» ختم می‌شوند پیدا کنید. برای مثال:

جمله‌ای به زبان آلمانی ترجمه فارسی بررسی صفت در جمله
اسم صفت
۱ Die Katze schnurt leise. گربه به آرامی خرخر می کند. Katze
(گربه)
leise
(به آرامی)
۲ Der Hai kreiste langsam. کوسه به آرامی حلقه زد. Hai
(کوسه)
langsam
(به آرامی)

 

۴. صفات مقایسه‌ای در زبان آلمانی

برای مقایسه کردن دو چیز در زبان آلمانی باید از صفات مقایسه‌ای بهره بگیرید.

این نوع از صفات به صورت زیر تشکیل می‌شوند:

صفت در شکل معمولی + er- یا te-  = صفت مقایسه‌ای. برای مثال:

صفات مقایسه‌ای باقاعده

حالت پایه و معمولی صفت صفت + -تر (Comparative) صفت + -ترین (Superlative)
groß (بزرگ) großer (بزرگ‌تر) größte (بزرگترین)
hoch (بالا) hocher (بالاتر) höchste (بالاترین)
langsam (آرام) langsamer (آرام‌تر) langsamte (آرام‌ترین)
teuer (گران) teuerer (گران‌تر) teuerste (گران‌ترین)
glücklich (خوشحال) glücklicher (خوشحال‌تر) glücklichste (خوشحال‌ترین)

صفت‌های مقایسه‌ای بدون قاعده (اینگونه صفات از فرمول و قاعده بالا پیروی نمی‌کنند)

حالت پایه و معمولی صفت صفت + -تر (Comparative) صفت + -ترین (Superlative)
gut (خوب) besser (بهتر) best- (بهترین)
viel (زیاد) mehr (زیادتر) meist- (زیادترین)
nah (نزدیک) näher (نزدیک‌تر) nächst- (نزدیک‌ترین)

 

۵. صفات اسمی در زبان آلمانی (substantivierte Adjektive)

این نوع از صفت‌ها، مربوط به کلماتی هستند که به اسم تبدیل شده‌اند.

اینگونه صفات کمی پیچیده هستند؛ اما نگران نباشید، در ادامه به کمک جدول‌ها به آموزش و یادگیری آن‌ها می‌پردازیم.

۱. صفت‌ ها به همراه حرف تعریف نامعین

  • حرف تعریف نامعین در زبان آلمانی معادل همان «a/an» در زبان انگلیسی است.
  • این نوع حرف تعریف برای کلمات و اسامی شناخته نشده استفاده می‌شوند که در زبان آلمانی بسته به جنسیت و تعداد صفت اسمی، شکل‌های متفاوتی به خود می‌گیرد.
حرف تعریف مذکر خنثی مونث جمع
Nominative der das die die
Accusative den das die die
Dative dem dem der den
Genitive des des der der

برای افزودن حروف تعریف نامعین به صفت، به جنسیت (مذکر، مونث، یا خنثی)، تعداد (مفرد یا جمع) و حرف اول صفت دقت کنید و سپس با استفاده از جدول، حروف اضافه مناسب را انتخاب و به صفت اضافه کنید:

حرف تعریف مذکر خنثی مونث جمع
Nominative -er -es -e -e
Accusative -en -es -e -e
Dative -em -em -er -en
Genitive -es -es -er -er

 

۲. صفت‌ها به همراه حرف معین

  • حرف تعریف در زبان آلمانی معادل همان «the» در زبان انگلیسی است.
  • این نوع حرف تعریف برای کلمات و اسامی شناخته شده استفاده می‌شوند که در زبان آلمانی بسته به جنسیت و تعداد صفت اسمی، شکل‌های متفاوتی به خود می‌گیرد.
حرف تعریف مذکر خنثی مونث جمع
Nominative der das die die
Accusative den das die die
Dative dem dem der den
Genitive des des der der

برای اضافه کردن حروف معین به صفت، ابتدا جنسیت و تعداد (مفرد یا جمع) صفت را تعیین کنید و حرف اول آن را ببینید. سپس با نگاه کردن به جدول، حروف اضافه مناسب را انتخاب و به صفت اضافه نمایید.

نحوه تغییر شکل در آخر صفت مذکر خنثی مونث جمع
Nominative -e -e -e -en
Accusative -en -e -e -en
Dative -en -en -en -en
Genitive -en -en -en -en

 

کاربردی‌ترین صفات در زبان آلمانی

پس از آشنایی با صفات متنوع آلمانی و قواعد مربوط به آنها، داشتن فهرستی از صفات، مرتب شده بر اساس کاربردشان در موقعیت‌های مختلف، می‌تواند بسیار مفید باشد.

رایج‌ترین صفت های آلمانی

صفت به آلمانی معنای صفت به فارسی
۱ groß بزرگ
۲ gut خوب
۳ neu جدید
۴ ganz همه
۵ erste اولین
۶ lang بلند، دراز
۷ wenig کمی
۸ klein کوچک
۹ deutsch آلمانی
۱۰ hoch باند، مرتفع
۱۱ einfach آسان، ساده
۱۲ alt قدیمی، پیر
۱۳ gleich یکسان
۱۴ wichtig مهم
۱۵ letzte آخرین
۱۶ genau دقیق
۱۷ spät دیر
۱۸ kurz کوتاه
۱۹ richtig درست، صحیح
۲۰ stark قوی
۲۱ weitere اضافی
۲۲ jung جوان
۲۳ schnell سریع
۲۴ weit دور
۲۵ nächste بعدی
۲۶ klar پاک، تمیز
۲۷ verschieden متفاوت، ناهمسان
۲۸ schwer سخت، سنگین
۲۹ sicher امن، مطمئن
۳۰ bestimmt خاص، مخصوص
۳۱ frei آزاد
۳۲ leicht آسان، سبک
۳۳ bekannt معروف، مشهور
۳۴ schlecht بد
۳۵ einzig تنها
۳۶ offen باز
۳۷ voll پر
۳۸ tief عمیق
۳۹ möglich امکان پذیر
۴۰ schön زیبا
۴۱ falsch غلط
۴۲ langsam آرام
۴۴ schwierig سخت
۴۵ eng باریک
۴۶ früh زود
۴۷ echt واقعی
۴۸ normal عادی
۴۹ rund گرد

 

صفت‌های آلمانی برای بیان کیفیت

صفت به آلمانی معنای صفت به فارسی IPA
۱ Gut خوب [ɡuːt]
۲ Schlecht بد [ʃlɛçt]
۳ Toll عالی [tɔl]
۴ Wundervoll فوق العاده [ˈvʊndɐˌfɔl]
۵ Cool سرد، خنک [kuːl]
۶ Fein خوب [faɪ̯n]
۷ Mittelmäßig متوسط، متعادل [ˈmɪtl̩ˌmɛːsɪç]
۸ Durchschnittlich متوسط [ˈdʊʁçˌʃnɪtlɪç]
۹ Anständig نجیب [ˈanˌʃtɛndɪç]
۱۰ Furchtbar خیلی بد و ناخوشایند [ˈfʊʁçtbaːɐ̯]
۱۱ Schrecklich وحشتناک [ˈʃʁɛklɪç]
۱۲ Grottenschlecht افتضاح [ˌɡʁɔtn̩ˈʃlɛçt]
۱۳ Wahnsinnig حیرت آور، شگفت انگیز [ˈvaːnˌzɪnɪç]
۱۴ Fantastisch خارق العاده [fanˈtastɪʃ]
۱۵ Phänomenal فوق العاده [fɛnomeˈnaːl]
۱۶ Unglaublich باور نکردنی [ʊnˈɡlaʊ̯plɪç]
۱۷ Außergewöhnlich استثنایی [ˈaʊ̯sɐɡəˌvøːnlɪç]
۱۸ Exzellent عالی [ɛkst͡sɛˈlɛnt]
۱۹ Super فوق العاده [ˈzuːpɐ]
۲۰ Perfekt تمام عیار، بی عیب و نقص [ˈpɛʁfɛkt]

 

صفت‌های آلمانی برای بیان احساسات

صفت به آلمانی معنای صفت به فارسی IPA
۱ Glücklich خوشحال [ˈɡlʏklɪç]
۲ Traurig ناراحت [ˈtʁaʊ̯ʁɪç]
۳ Nervös عصبی [nɛʁˈvøːs]
۴ Entspannt آرام [ɛntˈʃpant]
۵ Froh شاد [fʁo:]
۶ Fröhlich شاد، خوشحال [fʁø:lɪç]
۷ Verliebt عاشق [fɛɐ̯ˈliːpt]
۸ Aufgeregt برانگیخته، هیجان زده [ˈaʊ̯fɡəˌʁeːkt]
۹ Überrascht غافلگیر شده، متعجب [y:bɐʁaʃt]
۱۰ Begeistert هیجان زده [bəgaɪ̯stɐt]
۱۱ Entzückt خوشحال [ɛntt͡sʏkt]
۱۲ Euphorisch سرخوش [ɔʏ̯fo:ʁɪʃ]
۱۳ Zufrieden راضی، خشنود [tsu:fʁi:dən]
۱۴ Friedlich صلح آمیز، آرام [fʁi:tlɪç]
۱۵ Genervt رنجیده، آزرده [ge:nɛvt]
۱۶ Wütend عصبانی [vy:tənt]
۱۷ Rasend خشن، خشمگین [ʁa:zənt]
۱۸ Eifersüchtig حسود [ˈaɪ̯fɐˌzʏçtɪç]
۱۹ Verzweifelt مستاصل [fɛɐ̯ˈt͡svaɪ̯fl̩t]
۲۰ Besorgt نگران [bəˈzɔʁkt]
۲۱ Ängstlich ترسیده [ˈɛŋstlɪç]
۲۲ Verängstigt وحشت زده [fɛɐ̯ˈʔɛŋstɪçt]
۲۳ Beschämt خجالت زده [bəˈʃɛːmt]
۲۴ Frustriert ناامید [fʁʊsˈtʁiːɐ̯t]
۲۵ Einsam تنها [ˈaɪ̯nzaːm]
۲۶ Fröhlich بشاش، سرخوش [ˈfʁøːlɪç]
۲۷ Dankbar سپاسگزار [ˈdaŋkbaːɐ̯]
۲۸ Jubilierend شادی بخش [jubiˈliːʁənt]
۲۹ Vergnügt با نشاط [fɛɐ̯ˈɡnyːkt]
۳۰ Heiter آرام، متین [ˈhaɪ̯tɐ]

 

صفت‌های آلمانی برای بیان ویژگی‌های شخصیتی

صفت به آلمانی معنای صفت به فارسی IPA
۱ Introvertiert درونگرا [ˌɪntʁovɛʁˈtiːɐ̯t]
۲ Extrovertiert برونگرا [ˌɛkstʁovɛʁˈtiːɐ̯t]
۳ Intelligent باهوش [ɪntɛliˈɡɛnt]
۴ Schlau هوشمندانه، زرنگ [ʃlaʊ̯]
۵ Entschlossen مصمم [ɛntˈʃlɔsn̩]
۶ Eigensinnig سرسخت، لجباز [ˈaɪ̯ɡn̩ˌzɪnɪç]
۷ Ehrlich صادق، راستگو [ˈeːɐ̯lɪç]
۸ Entspannt آسان گیر [ɛntˈʃpant]
۹ Verantwortlich مسئولیت پذیر [fɛɐ̯ˈʔantvɔʁtlɪç]
۱۰ Zielstrebig مصمم [ˈtsiːlˌʃtʁeːbɪç],
۱۱ Mitfühlend دلسوز، مهربان [ˈmɪtˌfyːlənt]
۱۲ Empathisch همدل [ɛmˈpaːtɪʃ]
۱۳ Freundlich دوستانه، صمیمی [ˈfʁɔɪ̯ntlɪç]
۱۴ Lieb مهربان [liːp]
۱۵ Schüchtern خجالتی [ˈʃʏçtɐn]
۱۶ Herzig دوست داشتنی [ˈhɛʁt͡sɪç]
۱۷ Loyal وفادار [loˈjaːl]
۱۸ Mutig شجاع [ˈmuːtɪç]
۱۹ Tapfer شجاع، دلیر [ˈtapfɐ]
۲۰ Respektvoll مودب [ʁeˈspɛktˌfɔl]
۲۱ Fair منصف [fɛːɐ̯]
۲۲ Sozial اجتماعی [zoˈtsiaːl]
۲۳ Leidenschaftlich بخشنده [ˈlaɪ̯dn̩ʃaftlɪç]
۲۴ Amüsant سرگرم کننده [amyˈzant]
۲۵ Lustig بامزه، خنده دار [ˈlʊstɪç]
۲۶ Schräg عجیب و غریب [ʃʁɛːk]
۲۷ Gepflegt مرتب [ɡəˈp͡fleːkt]
۲۸ Unordentlich بی نظم [ˈʊnʔɔʁdn̩tlɪç]
۲۹ Chaotisch بی نظم [kaˈʔoːtɪʃ]
۳۰ Bescheiden فروتن [bəˈʃaɪ̯dn̩]
۳۱ Launisch مودی [ˈlaʊ̯nɪʃ]
۳۲ Speziell استثنایی [ʃpeˈt͡si̯ɛl]
۳۳ Einzigartig منحصر به فرد [ˈaɪ̯nt͡sɪçˌʔaːɐ̯tɪç]

 

صفت‌های آلمانی برای توصیف غذا و نوشیدنی به آلمانی

صفت به آلمانی معنای صفت به فارسی IPA
۱ Lecker خوش طعم [ˈlɛkɐ]
۲ Köstlich خوشمزه، لذیذ [ˈkœstlɪç]
۳ Sauer ترش [ˈzaʊ̯ɐ]
۴ Bitter تلخ [ˈbɪtɐ]
۵ Süß شیرین [ˈzyːslɪç]
۶ Süßlich نسبتا شیرین [ˈzyːslɪç]
۷ Salzig شور، نمکی [ˈzaltsç]
۸ Herzhaft خوش طعم [ˈhɛʁt͡shaft]
۹ Frisch تازه [fʁɪʃ]
۱۰ Heiß داغ [haɪ̯s]
۱۱ Scharf تند [ʃaʁf]
۱۲ Kalt سرد [kalt]
۱۳ Leicht سبک [laɪ̯çt]
۱۴ Aromatisch معطر، خوشبو [aʁoˈmaːtɪʃ]
۱۵ Pikant تند [piˈkant]
۱۶ Nussig مغز دار [nʊsɪç]
۱۷ Fruchtig میوه‌ای [ˈfʁʊxtɪç]
۱۸ Stark قوی [ʃtaʁk]
۱۹ Kräftig چاق و چله [ˈkʁɛftɪç]
۲۰ Hopfig مزه‌ای شبیه به آبجو [ˈhɔpfɪg]
۲۱ Malzig مالت [ˈməlzɪg]
۲۲ Röstig کباب شده [ʁøːstɪg]
۲۳ Herb تیز [hɛʁp]
۲۴ Erdig خاکی [ˈeːɐ̯dɪç]
۲۵ Schaumig کف آلود، پر از کف [ˈʃaʊ̯mɪç]
۲۶ Körnig دانه دار [ˈkœʁnɪç]
۲۷ Karamellig کاراملی [kaʁaˈmɛlɪç]
۲۸ Säuerlich اسیدی [ˈzɔɪ̯ɐlɪç]
۲۹ Verdorben خراب شده، فاسد [fɛɐ̯ˈdɔʁbn̩]
۳۰ Schimmelig کپک زده [ˈʃɪmlɪç]
۳۱ Widerlich چندش آور [ˈviːdɐlɪç]
۳۲ Pescetarisch دریایی، مدیترانه [pɛskeˈtaːʁɪʃ]
۳۳ Vegetarisch گیاه خوار [veɡeˈtaːʁɪʃ]
۳۴ Vegan گیاه خوار [veˈɡaːn]
۳۵ Pflanzlich گیاهی [pflantslɪç]
۳۶ Milchfrei غیر لبنی [mɪlçfʁaɪ̯]
۳۷ Eifrei بدون تخم مرغ [aɪ̯fʁaɪ̯]
۳۸ Glutenfrei بدون گلوتن [ɡluˈteːnˌfʁaɪ̯]
۳۹ Koscher کوشر (مرتبط با دین یهود) [ˈkoːʃɐ]
۴۰ Halal حلال [haˈlaːl]

 

صفت‌های بامزه به زبان آلمانی

صفت به آلمانی معنای صفت به فارسی IPA
۱ Larifari خوش ریخت [laʁiˈfaːʁi]
۲ Pudelnärrisch مضحک [ˈpuːdlˈnɛʁɪʃ]
۳ Possierlich ناز [pɔˈsiːɐ̯lɪç]
۴ Putzig بامزه [ˈpʊt͡sɪç]
۵ Putzwunderlich فوق العاده [pʊt͡sˈvʊndɐlɪç]
۶ Sturmfrei تنها بودن در خانه [ˈʃtʊʁmˌfʁaɪ̯]
۷ Goldig طلایی [ˈɡɔldɪç]
۸ Schnuppe یکسان [ˈʃnʊpə]

صفت های کاربردی در زبان آلمانی

 

صفت‌های آلمانی برای توصیف زیبایی

صفت به آلمانی معنای صفت به فارسی IPA
۱ Glänzend درخشان [ˈɡlɛnt͡sn̩t]
۲ Malerisch خوش منظر [ˈmaːləʁɪʃ]
۳ Ästhetisch ظریف طبع [ˌɛsˈteːtɪʃ]
۴ Künstlerisch هنری [ˈkʏnstləʁɪʃ]
۵ Lichtdurchlässig نیمه شفاف [ˈlɪçtˌdʊʁçlɛsɪç]
۶ Zart ظریف [tsaːɐ̯t]
۷ Glamourös فریبنده [ɡlamuˈʁøːs]
۸ Lyrisch بزمی [ˈlyːʁɪʃ]
۹ Poetisch شاعرانه [poˈeːtɪʃ]
۱۰ Lieblich خوش زبان [ˈliːplɪç]
۱۱ Honigsüß مثل عسل شیرین [hoːnɪçˈzyːs]
۱۲ Anmutig خوش طعم [ˈanmuːtɪç]
۱۳ Prächtig پر زرق و برق، باشکوه [ˈpʁɛçtɪç]
۱۴ Umwerfend جذاب [ˈʊmˌvɛʁfn̩t]
۱۵ Blendend خیره کننده [ˈblɛndn̩t]
۱۶ Funkelnd درخشان [ˈfʊŋkl̩nt]
۱۷ Atemberaubend مهیج [ˈaːtəmbəˌʁaʊ̯bn̩t]

 

صفت‌های آلمانی برای توصیف رنگ‌ها

صفت به آلمانی معنای صفت به فارسی IPA
۱ Rot قرمز [ʁoːt]
۲ Rostrot قرمز زنگاری [ˈʁɔstˌʁoːt]
۳ Purpurrot زرشکی [ˈpʊʁpʊʁˌʁoːt]
۴ Kastanienrot رنگ خرمایی مایل به قرمز، قرمز بلوطی [kastaniənʁoːt]
۵ Scharlachrot قرمز مایل به زرد [ˈʃaʁlaxˌʁoːt]
۶ Gelb زرد [ɡɛlp]
۷ Gold طلایی [ɡɔlt]
۸ Senf خردلی [zɛɱf]
۹ Creme کرمی [kʁeːm]
۱۰ Rosa صورتی [ˈʁoːza]
۱۱ Pink صورتی پررنگ [pɪŋk]
۱۲ Magenta ارغوانی [maˈɡɛnta]
۱۳ Blau آبی [blaʊ̯]
۱۴ Türkis فیروزه‌ای [tʏʁˈkiːs]
۱۵ Petrol سبزآبی [pe.tʁoːl]
۱۶ Cyan  آبی متمایل به سبز، یشمی [siɑ̃n]
۱۷ Himmelblau آبی آسمانی [ˈhɪml̩blaʊ̯]
۱۸ Marineblau سرمه‌ای [maˈʁiːnəblaʊ̯]
۱۹ Grün سبز [ɡʁyːn]
۲۰ Smaragd سبز زمردی [smaˈʁakt]
۲۱ Salbei سبز پاستلی [ˈzalbaɪ̯]
۲۲ Jade یشمی [ˈjaːdə]
۲۳ Olive زیتونی [oˈliːvə]
۲۴ Mintgrün سبز نعنایی [mɪntɡʁyːn]
۲۵ Lila بنفش [ˈliːla]
۲۶ Lavendel بنفش کمرنگ [laˈvɛndl̩]
۲۷ Violett بنفش [vioˈlɛt]
۲۸ Flieder یاسی [ˈfliːdɐ]
۲۹ Orange نارنجی [oˈʁɑ̃ːʒə]
۳۰ Bernstein کهربایی [ˈbɛʁnˌʃtaɪ̯n]
۳۱ Mango انبه‌ای [ˈmaŋɡo]
۳۲ Hell روشن [hɛl]
۳۳ Dunkel تیره [ˈdʊŋkl̩]

بیشتر بدانید: آموزش رنگ ها به زبان آلمانی+ ضرب المثل ها و اصطلاحات

 

صفت‌های آلمانی برای بیان اشکال هندسی

صفت به آلمانی معنای صفت به فارسی IPA
۱ Rund گرد [ʁʊnt]
۲ Flach صاف [flax]
۳ Eckig زاویه دار [ˈɛkɪç]
۴ Symmetrisch متقارن [zʏˈmeːtʁɪʃ]
۵ Gebogen خم [ɡəˈboːɡn̩]
۶ Verdreht پیچیده [fɛɐ̯ˈdʁeːt]
۷ Offen باز [ˈɔfn̩]
۸ Geschlossen بسته [ɡəˈʃlɔsn̩]
۹ Oval بیضی [oˈvaːl]
۱۰ Stumpf کند [ʃtʊmp͡f]
۱۱ Scharf تیز [ʃaʁf]
۱۲ Spitz لبه دار [ʃpɪt͡s]
۱۳ Geometrisch هندسی [ɡeoˈmeːtʁɪʃ]
۱۴ Dreieckig مثلث [ˈdʁaɪ̯ʔɛkɪç]
۱۵ Kugelförmig کروی [ˈkuːɡl̩ˌfœʁmɪç]
۱۶ Viereckig مربع [ˈfiːɐ̯ˌʔɛkɪç]
۱۷ Rechteckig مستطیل [ˈʁɛçtʔɛkɪç]

 

صفت‌های آلمانی برای توصیف خود (دوستانه)

صفت به آلمانی معنای صفت به فارسی IPA
۱ Lustig بامزه [ˈlʊstɪç]
۲ Loyal وفادار [loˈjaːl]
۳ Fürsorglich مراقب [ˈfyːɐ̯ˌzɔʁklɪç]
۴ Liebevoll با محبت [ˈliːbəˌfɔl]
۵ Romantisch رمانتیک [ʁoˈmantɪʃ]
۶ Sensibel حساس [zɛnˈziːbl̩]
۷ Herzlich خون گرم [ˈhɛʁt͡slɪç]
۸ Verschmust مرتبط با نوازش [fɛɐ̯ˈʃmuːst]
۹ Tiefgründig عمیق [ˈtiːfˌɡʁʏndɪç]
۱۰ Stilvoll درجه یک [ˈʃtiːlfɔl]
۱۱ Nachdenklich متفکر، با ملاحظه [ˈnaːxˌdɛŋklɪç]
۱۲ Gescheit زرنگ [ɡəˈʃaɪ̯t]
۱۳ Geistreich شوخ [ˈɡaɪ̯stˌʁaɪ̯ç]
۱۴ Gebildet تحصیل کرده [ɡəˈbɪldət]
۱۵ Kultiviert با فرهنگ [kʊltiˈviːɐ̯t]
۱۶ Respektvoll قابل احترام، مودب [ʁeˈspɛktˌfɔl]
۱۷ Bodenständig واقع بین [ˈbodnˌʃtɛndɪç],
۱۸ Intellektuell خردمند، روشن فکر [ˌɪntɛlɛktuˈɛl]
۱۹ Anspruchsvoll مطالبه گر [ˈanʃpʁʊxsˌfɔl]
۲۰ Albern احمق [ˈalbɐn]
۲۱ Tollpatschig دست و پا چلفتی [ˈtɔlpat͡ʃɪç]
۲۲ Quirlig زود جوش [ˈkvɪʁlɪç]
۲۳ Ernst جدی [ɛʁnst]
۲۴ Charmant جذاب [ʃaʁˈmant]
۲۵ Spontan خود جوش [ʃpɔnˈtaːn]
۲۶ Abenteuerlustig بی پروا [ˈaːbntɔɪ̯ɐlʊstɪç]
۲۷ Verspielt بازیگوش [fɛɐ̯ˈʃpiːlt]
۲۸ Wild وحشی [vɪlt]
۲۹ Aktiv فعال [ˈaktiːf]
۳۰ Charismatisch کاریزماتیک [kaʁɪsˈmaːtɪʃ]
۳۱ Rücksichtsvoll با ملاحظه [ˈʁʏkzɪçt͡sˌfɔl]
۳۲ Geerdet استوار [ɡəˈʔeːɐ̯dət]

 

صفت‌های آلمانی برای توصیف خود (رسمی)

صفت به آلمانی معنای صفت به فارسی IPA
۱ Arbeitsam سخت کوش [ˈaʁbaɪ̯tzaːm]
۲ Zuverlässig قابل اعتماد [ˈtsuːfɛɐ̯ˌlɛsɪç]
۳ Verantwortungsvoll مسئولیت پذیر [fɛɐ̯ˈʔantvɔʁtʊŋsˌfɔl]
۴ Pünktlich وقت شناس [ˈpʏŋktlɪç]
۵ Aufmerksam ناظر، هوشیار، مراقب [ˈaʊ̯fˌmɛʁkzaːm]
۶ Detailorientiert جزئیات محور (فردی که به جزئیات توجه می‌کند) [deˈtaɪ̯oʁiɛnˈtiːɐ̯t]
۷ Gründlich خیلی دقیق [ˈɡʁʏntlɪç]
۸ Erfinderisch مبتکر [ɛɐ̯ˈfɪndəʁɪʃ]
۹ Positiv مثبت [ˈpoːzitiːf]
۱۰ Eifrig مشتاق [ˈaɪ̯fʁɪç]
۱۱ Motiviert با انگیزه [motiˈviːɐ̯t]
۱۲ Organisiert مرتب، با برنامه [ɔʁɡaniˈziːɐ̯t]
۱۳ Effizient کارآمد، موثر [ɛfiˈt͡si̯ɛnt]
۱۴ Proaktiv فعال [pʁoʔakˈtiːf]
۱۵ Kollaborativ همکاری کننده [kɔlaboʁaˈtiːf]
۱۶ Engagiert متعهد [ɑ̃ɡaˈʒiːɐ̯t]
۱۷ Flexibel انعطاف پذیر [flɛˈksiːbl̩]
۱۸ Geduldig صبور [ɡəˈdʊldɪç]
۱۹ Belastbar ارتجاعی، بادوام [bəˈlastbaːɐ̯]
۲۰ Ambitioniert جاه طلب، بلند همت [ambitsioˈniːɐ̯t]
۲۱ Zuversichtlich مطمئن، با اعتماد به نفس [ˈtsuːfɛɐ̯ˌzɪçtlɪç]
۲۲ Vollkommen انجام دهنده [ˈfɔlkɔmən]
۲۳ Versierter عدف محور (فردی که به هدف توجه می‌کند) [vɛʁˈziːɐ̯tɐ]
۲۴ Fokussiert متمرکز [fokʊˈsiːɐ̯t]
۲۵ Innovativ خلاقانه [ɪnovaˈtiːf]
۲۶ Leidenschaftlich پرشور [ˈlaɪ̯dn̩ʃaftlɪç]
۲۷ Neugierig کنجکاو [ˈnɔɪ̯ˌɡiːʁɪç]
۲۸ Einfallsreich تخیلی [ˈaɪ̯nfalsˌʁaɪ̯ç]
۲۹ Kreativ خلاق [ˌkʁeaˈtiːf]
۳۰ Mehrsprachig چند زبانه [ˈmeːɐ̯ˌʃpʁaːxɪç]

 

چگونه صفت‌های آلمانی را به طور موثری یاد بگیرم؟

به خاطر سپردن قواعد، دستورها و لیست‌های بلندی از صفات ممکن است کمی ترسناک به نظر برسد؛ اما راه‌هایی وجود دارد که یادگیری صفات آلمانی را برای شما راحت‌تر می‌کند.

ترفندهایی برای یادگیری ساده‌تر صفات در زبان آلمانی
۱ یادگیری صفات در متون و عبارات مختلف
  • صفات را در متون، جملات و عبارات متنوع یاد بگیرید تا در آینده به راحتی آنها را به خاطر بسپارید.
  • این روش به مغز شما کمک می‌کند تا صفت مورد نظر را هنگام نوشتن یا صحبت کردن به زبان آلمانی به راحتی از میان هزاران کلمه آلمانی پیدا کند.
  • هنگام خواندن رمان‌های آلمانی، تماشای فیلم‌های آلمانی و سریال‌های آلمانی، یا گوش دادن به پادکست‌های آلمانی، جملات حاوی صفات را یادداشت کنید.
  • در فرصت‌های بعدی، به بررسی و تحلیل جملات یادداشت شده بپردازید تا صفت‌های به کار رفته در آنها را شناسایی کنید.
۲ از فلش‌کارت‌ها غافل نشوید یکی از راه‌های ساده و موثر یادگیری صفات و قواعد مرتبط با آن‌ها، استفاد از فلش کارت است. شما می‌توانید ترکیب‌های مختلف را امتحان کنید، مثلا:

  • صفت را در یک طرف و حرف تعریف مرتبط را در طرف دیگر بنویسید.
  •  صفت را در یک طرف و یک عبارت با جای خالی مخصوص به آن را در طرف دیگر بنویسید.

بیشتر بخوانید:

۳ تمرین و تکرار را هرگز فراموش نکنید
  • هرچه بیشتر تمرین کنید، دیرتر فراموش می‌کنید.
  • تکرار منظم مطالب به مغز کمک می‌کند تا با آنها آشنا شود و در نهایت، بتوانید صفات و قوانین مربوط به آنها را بدون فکر کردن در گفتگوهای روزمره به کار بگیرید.
۴ پایه زبان آلمانی خود را تقویت کنید

  • یادگیری صفات آلمانی و تمامی نکات مرتبط با آن تضمین کننده موفقیت کامل شما در این زمینه نیست.
  • برای اینکه بتوانید از آموزش این مقاله در دنیای واقعی استفاده کنید، باید پایه خوبی از زبان آلمانی داشته باشید.
  • این مبحث می‌تواند شامل پرکاربردترین کلمات آلمانی، دستور زبان پایه و… باشد.

بهترین و سریع‌ترین راه برای تقویت پایه زبان آلمانی خود شرکت در چند جلسه با کلاس آنلاین زبان آلمانی است.

 

سخن پایانی

با خواندن این مقاله، شما نه تنها با انواع صفت ها در زبان آلمانی و قواعد کاربردی آنها آشنا شده‌اید، بلکه از طریق مثال‌های عینی، دانش خود را در استفاده از این صفات در مکالمه‌ها و نوشتار به زبانی ساده و روان تقویت کرده‌اید.

به یاد داشته باشید، هر کلمه‌ای که یاد می‌گیرید، پنجره‌ای جدید به فرهنگ و ارتباطات باز می‌کند. پس با اشتیاق به یادگیری ادامه دهید و زبان آلمانی را با تمام زیبایی‌هایش در زندگی خود جاری سازید.

 

منابع:

این مطلب چقدر برای شما مفید بود؟

میانگین امتیازات ۵ / ۵. تعداد نظرات ۵

هنوز امتیازی ثبت نشده. شما اولین نفر باشید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *