۷۰ تا از اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی در فیلم ها و سریال ها

 معمولاً برای توصیف فردی که ناتوان است به کار می‌رود.

جان برای تعمیر وسایل خانه واقعا ناتوان است.

معمولاً زمانی استفاده می‌شود که شخص یا چیزی با مشکل جدی مواجه شده و کارش تمام شده باشد.

اگر گزارش را به موقع ارسال نکنید، با رئیس به مشکل جدی خواهید خورد.

این اصطلاح یعنی تقصیر منه، به ویژه در برنامه‌ها یا فیلم‌های ورزشی این اصطلاح زیاد شنیده می‌شود.

فراموش کردم خریدها را بیاورم. اشتباه من بود!

این عبارت برای اشاره به «بخش منفی شخصیت کسی یا چیزی که معمولاً پنهان است» بکار برده می‌شود.

بعد از اینکه تمام شب را بیدار بودم، متوجه تاثیر کافئین شدم. حالا نمی‌توانم بخوابم.

معمولاً برای بیان ناامیدی از اینکه همه چیز آنطور که برنامه‌ریزی شده پیش نرفته استفاده می‌شود.این یک اصطلاح کاملا محاوره‌ای است.

تصادفاً قهوه را روی لپ‌تاپم ریختم. آخ! حالا کار نمی‌کند.

به عنوان جایگزینی برای گفتاری بی‌معنی یا احمقانه تلقی می‌شود.
همچنین می‌تواند برای اظهارنظر در مورد یک عمل احمقانه نیز بکار رود. 

دوباره فراموش کردم کلیدهایم رو بردارم. ای بابا! به نظر می‌آید که باید مدتی بیرون بمانم.

گربه ماهی، در معنای امروزی «کسی است که وانمود می‌کند شخص خاصی است.درحالیکه واقعیت ندارد»
در رسانه‌های اجتماعی، از این اصطلاح در مورد کسی که هویت واقعی ندارد، استفاده می‌شود.

فکر می‌کردم با دوست قدیمی‌ام آنلاین صحبت می‌کنم، اما به نظر می‌آید که او یک شخص غریبه بوده که از عکس دوستم استفاده می‌کرده.

یک اصطلاح عامیانه است که برای توصیف یک افسر پلیس مورد استفاده قرار می‌گیرد.

باید آهسته‌تر برویم. من در آینه عقب یک ماشین پلیس دیدم.

هرزنامه معمولاً به نامه‌های ناخواسته‌ای اشاره دارد که در صندوق دریافت ایمیل شما قرار می‌گیرند.
این واژه به طرز عجیبی یادآور ارسال ایمیل‌های اسپم است!

صندوق ورودی من پر از ایمیل‌های اسپم با تخفیف‌ها و جوایز جعلی است.

این عبارت به «دور انداختن یا خلاص شدن از چیزی» اشاره دارد.

پس از مهمانی، در اتاق نشیمن پر از لیوان‌های خالی و کاغذهای کوچک رنگارنگ در همه‌جا بود، که باید دور ریخته می‌شدند.

وقتی چیزی وارد دوره نزول کیفیت و محبوبیت خود شده (به ویژه برنامه‌های تلویزیونی) و دیگر مخاطبینی را جذب نکند، با افت شدید مخاطب روبرو می‌شود.
در این زمان از این اصطلاح استفاده می‌شود 

تلویزیون دیگر آن کیفیت و کارایی قبلی خود را ندارد.

این اصطلاح برای زمانی که شاید دیداری در کار نباشد، استفاده می‌شود: «تا دیدار بعد عزیزم»

این پروژه را فردا تمام می‌کنیم و مدت‌ها با آن کاری نداریم! 

این اصطلاح رایجی است و معنای آن هست: «زندگی مانند یک جعبه شکلات است.

زندگی مانند یک جعبه شکلات است؛ هرگز نمی‌دانید چه چیزی به دست خواهید آورد.

این اصطلاحی است که در آن یک نفر احساسات عاشقانه نافرجامی نسبت به دیگری دارد.

واقعاً از او خوشم می‌آید، اما او من را فقط به عنوان یک دوست می‌بیند. به نظر می‌رسد که فقط یک رابطه دوستانه معمولی بین ماست.

«طوفان کامل» اشاره به وضعیت بدی دارد که تحت تاثیر برخی از عوامل منفی ایجاد شده است.

مهلت تحویل پروژه نزدیک است و نیروی کار کم است. این یکی از چالش‌های بزرگ کاری است.

اصطلاح «بخشید بروه»، در وضعیتی استفاده می‌شود که شخصی در جایگاه شخص گوینده نباشد.

عذر می‌خوام داداش. آیا لحظه‌ای وقت داری که به من کمک کنی؟

معمولاً زمانی از این اصطلاح استفاده می‌شود که افراد درباره کارهایی که می‌دانند نباید انجام دهند، شوخی می‌کنند.

بهترین بخش این برنامه این است که هیچکس نمی‌تواند مانع از رسیدن من به رویاهایم شود.

تقریبا این اصطلاح معنی کمک می‌دهد، که از گوگل درخواست می‌کنید تا شما را درباره چیزی که نمی‌دانید کمک کند.

گوگل کردم و اطلاعات بیشتری پیدا کردم چون جواب را نمی‌دانستم.

این اصطلاح توصیفی از لحظات غم‌انگیز زندگی است که افراد تمایل دارند آن را کم‌اهمیت جلوه دهند.

امروز خیلی عطسه کردم، که به خاطر آلرژی‌ام بود.

از این اصطلاح برای توصیف چیزی جذاب و محبوب استفاده می‌شود.

با وجود اینکه توپ را پرت کردم، سگم امروز از اون خوشش میاد. امروز حالش خوب نیست.

این اصطلاح به شخصی که همیشه افکار منفی دارد و بر عناصر منفی یک موقعیت متمرکز است، اشاره دارد.

هر زمان که شروع به بحث در مورد برنامه‌های آخر هفته می‌کنیم، او واقعاً منفی‌گرایی می‌کند و تمام مشکلات ممکن را برجسته می‌کند.

این اصطلاح فهرستی از چیزهایی را توصیف می‌کند که یک فرد امیدوار است در طول زندگی خود به آن دست یابد.

پریدن با چتر از هوا همیشه جزء کارهایی بود که دوست داشتم انجام بدهم و سرانجام توانستم تابستان گذشته آن را انجام دهم.

این واژه معمولاً برای توصیف یک کشف یا حادثه خوشایند و غیرمنتظره استفاده می‌شود

من به طور اتفاقی، در حال گردش در شهر، به یک کتابفروشی فوق‌العاده برخورد کردم.

این عبارت به معنای «مشکوک نباش. بیخیال» است.

من قصد دارم با یک کیک تولد آنها را سورپرایز کنم، پس لطفاً اگر کمی به صورت پنهانی رفتارمی‌کنم، مشکوک نشوید.

این اصطلاح در مواقعی استفاده می‌شود که شخص در موقعیت‌های مختلف خودخواه یا خودمحور عمل کند.

این مدت من حواسم به دیگران بود؛ حالا وقتشه که خودم را در اولویت قرار بدهم و  مراقبت خودم باشم.

این کلمه به وسیله نقلیه یا شیوه حمل و نقل اطلاق می‌شود.

تازه یک دوچرخه جدید خریدم و نمی‌توانم صبر کنم که امتحانش نکنم. وقتشه که با دوچرخه دوری بزنم!

این کلمه به معنای احساس خستگی و فرسودگی است.

تمام شب با تماشای فیلم بیدار بودیم. احساس می‌کنم خمارم. یکم قهوه لازم دارم تا بیدار شم!

این اصطلاح یعنی: من شما را درک می‌کنم / با شما همدردی می‌کنم

روز سختی داشتی؟ تجربه چنین حالتی رو داشتم؛ گاهی اوقات همه ما نیاز به استراحت داریم.

این اصلطلاح برای بیان : «موافقم» استفاده می‌شود.

برای آخر هفته هیجان‌زده‌ای؟ منم همین طور! پس بیا برای آن برنامه‌ریزی کنیم.

این عبارت به معنای «اشکالی ندارد / مساله‌ای نیست.» است

قهوه‌ات را فراموش کردم، ولی نگران نباش. برمی‌گردم و می‌آورمش.

این اصطلاح برای شخص واقع‌بین یا آسان‌گیر برای برقراری ارتباط استفاده می‌شود.

اونو دوست دارم، خیلی آدم خاکی هست. هیچ تظاهر یا رفتار مصنوعی‌ای نداره.

این اصطلاح برای زمانی استفاده می‌شود که بخواهید کنسل کردن برنامه در آخرین لحظه یا عدم انجام تعهد را بیان کنید.

ما قرار بود دیدار کنیم، ولی او در لحظه‌ آخر گیج شد. برنامه‌ها لغو شد!

این اصطلاح یک تجربه بسیار لذت بخش یا هیجان انگیز را نشان می‌دهد. 

دیشب در کنسرت خیلی خوش گذشت. موسیقی فوق‌العاده بود و فضایی پر انرژی داشت!

این واژه به استراحت کردن یا قدم زدن آرام اشاره دارد.

فقط در خانه با یک کتاب خوب و موسیقی، شب آرام  است.

این اصطلاح به توافق قطعی یا تأیید قطعی اشاره دارد.

اصطلاح «اسکاتی به من کمک کن»، درخواست کمک به روش شوخی و خنده است.

کمک کن! می‌خواهم بالا بروم. باید به دفترم بروم.

زمانی از این اصطلاح استفاده می‌شود که بخواهند درمقابل تلاش‌ها یا چالش‌های کسی برای او آرزوی موفقیت یا خوشبختی داشته باشند.

دارید برای آزمونی سخت آماده می‌شوید! امیدوارم موفق شوید.

این عبارت برای کسی استفاده می‌شود که قول بازگشت می‌دهد.

برای انجام یک کار کوچک بیرون می‌روم. چند دقیقه دیگر بازمی‌گردم.

این اصطلاح بیانگر مسئله یا مشکلی در یک موقعیت است.

سعی کردم مشکل کامپیوتر را حل کنم، اما مشکلی وجود دارد. این موضوع پیچیده‌تر از چیزی است که فکر می‌کردم.

این اصطلاح بیانگر درک یا آگاهی عمیقی است که ممکن است دیگران آن را نبینند یا درک نکنند.

موقع توضیح موقعیت به او، حرف مرا قطع کرد و گفت: «تو حقیقت را نمی‌توانی بپذیری!»

این اصطلاح اصولاً در مواقعی استفاده می‌شود که شخصی باید با چالش‌ها یا مشکلاتی روبرو شود که ناخوشایند یا دشوار هستند، و او ناچار به پذیرفتن آنها می‌شود.

فردا یک امتحان دشوار دارم و باید شجاعانه شروع به مطالعه کنم.

این اصطلاح برای نشان دادن امکانات بی‌پایان، غلبه بر محدودیت‌ها و رسیدن به اهداف بلندپروازانه استفاده می‌شود.

من خیلی کار دارم برای انجام دادن، اما خب، تمام هم نمی‌شوند، درست است؟

این اصطلاح زمانی استفاده می‌شود که هشدار در مورد مشکلات قریب الوقوع یا زمان چالش‌برانگیزی که در راه است.

پیش بینی اوضاع نشان می‌دهد که مشکلات جدی ممکن است پیش آیند! 

در شکل عامیانه، استفاده از این اصطلاح توهینی محسوب می‌شود و به این معنی است که چیزی یا شخصی بیش از حد معمولی یا عادی و کسل‌کننده است. 

تیفانی خیلی شخصیتی خسته‌کننده دارد. او هر چیزی که در رادیوی پاپ پخش می‌شود را دوست دارد.

در اصطلاح عامیانه به معنی خیلی خیلی خسته شدن و از پا افتادن است.

به خاطر کمک به پدرم در حیاط تا صبح، خسته‌ام.

این اصطلاح به معنای پرافاده یا متظاهر برای اشخاص ثروتمندی است که می‌خواهند خود را نشان دهند. 

استیو همیشه چیزهای خریداری می‌کند که به آنها احتیاج ندارد.

این عبارت به «مچ کسی را گرفتن» اشاره دارد. 

برادرم در امتحان برای این که تقلب کرد، لو رفت.

در اصطلاح به معنای «به معنای رد کردن یا عدم حمایت از کسی یا گروهی» است. 

هری پاتر رو دوست دارم ولی محبورم از لیست عاقه‌مندی‌هام حذفش کنم.

این واژه به معنای «عالی یا خارق‌العاده» است. 

آنتونی به نظر یک پسر باحال می‌آید.

این واژه برای توصیف چیزی استفاده می‌شود که اغراق‌آمیز است است تا جایی که خنده‌دار یا آزاردهنده می‌شود.

او به من گفت که لبخند من مثل خورشید روشن است. اوه، اینقدر لبخند من باشکوه است!

این اصطلاح به معنای «آرام یا با آرامش» است. 

این آخر هفته خیلی آرامش‌بخش بود.

این واژه به معنای «ناامید کننده – یک اتقاق ناراحت کننده» است.

خیلی ناراحت کننده است. متاسفم که این اتفاق افتاد.

وقتی سطح انتظارات افراد را بالا ببرید و سپس این انتظارات را برآورده کنید از این اصطلاح استفاده می‌شود. 

شنیده بودم که آلبوم عالی‌ای است. به هر حال، همان چیزی بود که انتظارش می‌رفت.

این اصطلاح به معنای «خوش شانس باشی» است. 

فردا امتحان داری؟ موفق باشی!

این اصطلاح زمانی استفاده می‌شود که «انگشت‌نما یا مسخره شدن» را نشان می‌دهد.

الیس از این می‌ترسید که خودش را مضحکه عام کند.

اصطلاح «جوجه را آخر پاییز می‌شمرند» بسیار رایج است.

شما آماده‌اید برنامه برنده را جشن بگیرید، صبر کنید جوجه را آخر پاییز می‌شمرند.

این اصطلاح زمانی استفاده می‌شود که بخواهید با تمام وجود کسی کاری را انجام دهد. 

کنسرت فوق العاده بود! خواننده واقعاً با عشق قلبی خود را می‌خواند.

این عبارت به معنای «به کار خود ادامه دادن» است. 

این اصطلاح به معنای «از سر باز کردن، دست به سر کردن» است. 

مزاحمان را از بین ببر: من فعلا حرفی ندارم.

این واژه به معنای «پدر سوخته / نامرد» است. 

ما را در موقعیتی نامناسب قرار داده‌اند.

این اصطلاح به معنای «در زندگی کسی دخالت نکردن» است.

از کارهای من دوری کن (فضولی نکن!)

این عبارت به معنای «درگیر موضوعی کردن» است. 

تو مرا با این کارهایت می‌کشی.

این کلمه «عمل ضربه زدن به پیشانی با کف دست» را نشان می‌دهد.
همچنین برای «برای ابراز ناامیدی یا ناباوری» به کار برده می‌شود. 

اتفاقاً او فکر می‌کند که زمین صاف است

این واژه به معنای «دیوانه بازی در آوردن» است. 

من قصد دارم در هاوایی از هواپیما با چتر بپرم. دیوانه‌ای؟! تو از ارتفاعات می‌ترسی.

این یک اصطلاح  منفی برای کسی است که رذل و بدجنس است.

اون می‌خواست که گوشیم را درست کنه، ولی آن را دزدید.

این واژه نشان‌دهنده فردی است که رفتار مشکوکی دارد. 

هر بار که جیم منو می‌بینه، دور می‌زنه. چرا اینقدر مشکوک رفتار می‌کنه؟

این کلمه در زبان عامیانه به معنای «شوکه شدن یا مبهوت شدن» است. 

شنیدی که کیت و دانی جدا شدن؟ من خیلی شوکه شدم

زمانی استفاده می‌شود که شما در مورد چیزی هیجان‌زده یا کاملا موافق هستید. 

سلام، من همین الان به یه مهمونی فوق‌العاده روی بام در وسط شهر دعوت شدم. علاقه داری بیای؟”
هااااااااااا

یک شخص واقعاً باهوش. 

سالی در ریاضیات عالی عمل می‌کند. (او در ریاضیات خیلی باهوش است)

این عبارت به معنای «وقت گذرانی با دیگران» است. 

می‌خواهی با ما وقت بگذرانی؟

هرچند منابع زیادی برای یادگیری اصطلاحات انگلیسی وجود دارد، اما همواره تجارب بومی‌زبانان و افراد حرفه‌ای  ارزشمندترین راهنماها هستند.
برای این منظور می‌توانید در کلاس‌های خصوصی زبان انگلیسی در هایتاکی ثبت‌نام کنید و از این فرصت بی‌نظیر برای یادگیری زبان انگلیسی همچون یک فرد بومی بهره‌مند شوید.