کلاس آنلاین زبان انگلیسی با 250 مدرس برتر در هایتاکی، بهترین پلتفرم آموزش زبان آنلاین جلسه آزمایشی رایگان
زبان انگلیسی

کالوکیشن‌ های فعل get در انگلیسی + مثال،تمرین و ترجمه فارسی

4.6
(10)

مطالعات بر روی کالوکیشن‌ های زبان انگلیسی و شناخت آنها، یکی از بهترین روش‌های تقویت مکالمه به زبان انگلیسی است. این اصطلاحات، با وجود پیچیدگی در استفاده و تفاوت‌های زیاد در معانی، جزئی اساسی از مکالمات روزمره انگلیسی هستند.

در این مقاله، به بررسی انواع مختلف کالوکیشن‌های فعل get پرداخته و با ارائه مثال‌هایی واضح، تفاوت‌ها و کاربردهای آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.

 

در ادامه می‌خوانید:

 

کالوکیشن‌ چیست؟

کالوکیشن‌ها عبارتند از:

عبارات و اصطلاحات ثابت و رایج در یک زبان که معمولاً به صورت یک واحد غیرقابل تجزیه استفاده می‌شوند و معانی خاص و متمایزی را از معانی ترکیبی کلمات تشکیل می‌دهند.

این عبارات به طور رایج در مکالمات روزمره، نوشتار رسمی و حتی ادبیات مورد استفاده قرار می‌گیرند و در زبان انگلیسی اغلب برای نمادگذاری و انتقال احساسات، افکار و مفاهیم پیچیده‌تر به کار می‌روند.

آشنایی با تمام کالوکیشن‌ های فعل get

 

لیست کاملی از کالوکیشن‌ های فعل get به همراه مثال

برای مشاهده کاربرد هریک از کالوکیشن‌ های فعل get، بر روی هریک از آنها در جدول زیر کلیک کنید.

Get up Get through Get along Get over Get by Get off Get out Get in Get away Get around
Get out of Get into Get on Get over with Get together Get off on Get at Get rid of Get down Get up to
Get in on Get in with Get over to Get it off Get on with Get back Get by on Get on up Get outta Get along with
Get in line Get a load of Get away with Get in touch with Get out of hand Get under way Get on board with Get behind Get a move on Get cracking
Get wise to Get it over with Get out of the way Get on the ball Get even with Get up to speed Get out of town Get on the move Get at the bottom of Get it off the ground

 

۱. Get up

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

I usually get up at 6 a.m. every day.

من معمولاً هر روز ساعت ۶ صبح بیدار می‌شوم.

Get up 
بیدار شدن

She got up from the table and walked to the window.

از روی میز بلند شد و به طرف پنجره رفت.

Get up
بلند شدن

 

۲. Get through

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

She got through her to-do list before noon.

او لیست کارهایش را پیش از ظهر تمام کرد (انجام داد).

Get through
انجام دادن

She got up from the table and walked to the window.

آنها با وجود سختی‌ها، دوران سختی را در کنار هم تحمل کردند.

Get through
تحمل کردن

He couldn’t wait to get through the boring lecture and leave.

او نمی‌توانست صبر کند تا سخنرانی خسته‌کننده را پشت سر بگذارد و برود.

Get through
پشت سر گذاشتن

 

۳. Get along

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

Despite their differences, they manage to get along well at work.

علیرغم تفاوت هایشان، آنها در محل کار به خوبی با هم کنار می آیند (به خوبی با یکدیگر رابطه برقرار کنند).

Get along
رابطه خوب داشتن با دیگران

 

۴. Get over

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

 After many years, he was finally able to get over the trauma of his childhood.

پس از چندین سال، او سرانجام توانست گذشته‌ ناخوشایند دوران کودکی‌اش را فراموش کند.

Get over
فراموش کردن

With proper medication and therapy, he gradually got over his depression.

با دارو و درمان مناسب، به تدریج افسردگی خود را بهبود داد.

Get over
بهبود پیدا کردن

 

۵. Get by

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

Despite the financial difficulties, they managed to get by with a minimal income.

با وجود مشکلات مالی، آن‌ها توانستند با درآمد حداقلی (به سختی) موفق شوند.

Get by
به سختی موفق شدن

 In a small village with limited resources, people learn to get by with what they have.

در یک روستای کوچک با منابع محدود، مردم یاد می‌گیرند با آنچه در دسترس دارند زندگی کنند

Get by
زندگی کردن

 

۶. Get off

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

She got off the bus at the next stop and walked to her office.

در ایستگاه بعدی از اتوبوس پیاده شد و به سمت دفترش رفت.

Get off
پیاده شدن

 He tried to get off the topic when his friend brought up the embarrassing incident.

وقتی دوستش ماجرای شرم‌آور را مطرح کرد، سعی کرد از (ادامه) موضوع جلوگیری کند.

Get off
جلوگیری کردن

 

۷. Get out

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

 She opened the door and quickly got out of the room.

در را باز کرد و سریع از اتاق خارج شد.

Get out
خارج شدن

 

۸. Get in

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

She got in the car and drove away.

سوار ماشین شد و رفت.

Get in
وارد شدن

 

۹. Get away

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

He managed to get away from the danger just in time.

او به موقع توانست از خطر فرار کند.

Get away
فرار کردن

 

۱۰. Get around

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

We can easily get around the city using the subway.

با استفاده از مترو می توانیم به راحتی در شهر تردد کنیم (جابه‌جا شویم).

Get around
جا به جا شدن

 

۱۱. Get out of

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

They managed to get out of the rain by finding shelter under a tree.

آنها با یافتن سرپناهی در زیر درخت موفق شدند از زیر باران (از باران خلاص شوند).

Get out of
خلاص شدن از یک وضعیت ناخوشایند

He always tries to get out of doing his homework.

او همیشه سعی می‌کند از انجام تکالیفش اجتناب کند.

Get out of
اجتناب کردن از انجام یک وظیفه

 

۱۲. Get into

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

She got into the taxi and asked the driver to take her to the airport.

سوار تاکسی شد (وارد شدن به تاکسی) و از راننده خواست که او را به فرودگاه برساند.

Get into
وارد شدن

He got into the habit of exercising every morning.

او عادت کرد هر روز صبح ورزش کند.

Get into
مشغول کاری شدن (شروع کردن یک فعالیت)

 

۱۳. Get on

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

She got on the bus and headed to work.

سوار اتوبوس شد و به سمت محل کارش رفت.

Get on
سوار شدن

He has been getting on well with his new project.

او در پروژه جدیدش پیشرفت خوبی کرده است

Get on
پیشرفت کردن

 

۱۴. Get over with

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

 Let’s get this assignment over with so we can enjoy the weekend.

بیایید این تکلیف را به پایان برسانیم تا بتوانیم از آخر هفته لذت ببریم.

Get over with
انجام شدن

It took her a long time to get over with the loss of her beloved pet.

مدت زیادی طول کشید تا با از دست دادن حیوان خانگی محبوبش کنار بیاید (بر آن موقعیت غلبه کند).

Get over with
غلبه کردن بر چیزی

 

۱۵. Get together

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

We should get together with our family for dinner next weekend.

ما باید آخر هفته آینده برای شام با خانواده دور هم جمع شویم.

Get together
دور هم جمع شدن

 

۱۶. Get off on

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

He really gets off on listening to jazz music.

واقعاً از گوش دادن به موسیقی جاز لذت می‌برد.

Get off on
لذت بردن از چیزی

 

۱۷. Get at

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

I can’t quite get at what you’re trying to say.

نمی‌توانم کاملاً درک کنم که شما سعی می‌کنید چی بگویید.

Get at
رسیدن به

The professor’s lecture really got at the heart of the issue.

سخنرانی استاد واقعاً بر مرکز موضوع تمرکز داشت.

Get at
توجه داشتن به

 

۱۸. Get rid of

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

 I need to get rid of some old clothes that I don’t wear anymore.

من باید از شر لباس‌های قدیمی که دیگر نمی‌پوشم خلاص شوم.

Get rid of
خلاص شدن

We should get rid of the old furniture in the attic.

باید مبلمان قدیمی را در زیرزمین دور بریزیم.

Get rid of
دور ریختن

 

۱۹. Get down

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

He gets down every time he thinks about his past mistakes.

هر بار که به اشتباهات گذشته‌اش فکر می‌کند، ناامید می‌شود.

Get down
احساس ناخوشایند

 

۲۰. Get up to

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

 What did you get up to over the weekend?

آخر هفته چه کاری انجام دادید؟

Get up to
انجام دادن

 

۲۱. Get in on

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

I want to get in on the project from the beginning.

من می‌خواهم از ابتدا در پروژه شرکت کنم.

Get in on
شرکت کردن

 

۲۲. Get in with

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

He managed to get in with the popular crowd at school.

او موفق شد با جمع محبوب در مدرسه دوست شود.

Get in with
دوست شدن

She wants to get in with the management team to learn more about the company’s direction.

او می‌خواهد به تیم مدیریت بپیوندد تا درباره مسیر شرکت اطلاعات بیشتری کسب کند.

Get in with
پیوستن به

 

۲۳. Get over to

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

We need to get over to the other side of the river before it gets dark.

باید قبل از تاریک شدن هوا به آن طرف رودخانه برویم (منتقل شویم).

Get over to
منتقل شدن

Could you get the files over to me by tomorrow morning?

آیا می توانید فایل ها را تا فردا صبح به من تحویل دهید (انتقال دهید)؟

Get over to
انتقال دادن

 

۲۴. Get it off

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

 I didn’t understand the instructions, so I asked him to get it off.

من دستورالعمل را نفهمیدم، بنابراین از او خواستم راهنمایی کند.

Get it off
گرفتن راهنمایی

 

۲۵. Get on with

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

We need to get on with the project if we want to finish it on time.

اگر بخواهیم به موقع آن را به پایان برسانیم، باید پروژه را ادامه دهیم.

Get on with
ادامه دادن

Despite the setbacks, they managed to get on with the project and successfully complete it.

 با وجود مشکلات، آنها توانستند به پیشرفت پروژه بپردازند و آن را با موفقیت به پایان برسانند

Get on with
پیشرفت کردن

 

۲۶. Get back

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

He promised to get back before dinner.

او قول داد که قبل از شام برگردد.

Get back
بازگشتن

I need to get the book back to the library by tomorrow.

باید تا فردا کتاب را به کتابخانه برگردانم.

Get back
بازگشت دادن

 

۲۷. Get by on

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

They can only get by on one salary, so they have to budget carefully.

آن‌ها تنها می‌توانند با یک حقوق زندگی کنند، بنابراین باید با دقت بودجه بندی کنند.

Get by on
زندگی کردن با

She’s going through a tough time, but she manages to get by on her own.

او در حال مواجهه با چالش‌های سختی است، اما موفق می‌شود به تنهایی تحمل کند.

Get by on
تحمل کردن

 

۲۸. Get on up

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

After resting for a while, she got on up and continued her journey.

پس از مدتی استراحت، برخاست و به راه خود ادامه داد.

Get on up
بلند شدن

 

۲۹. Get outta

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

Get outta the car, we’re here.

از ماشین پیاده شو، ما اینجا هستیم.

Get outta
خارج شدن

 He had to get outta town before the authorities caught up with him.

او مجبور شد قبل از اینکه مقامات او را بگیرند، از شهر خارج شود.

Get outta
فرار کردن

 

۳۰. Get along with

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

Sarah gets along with her neighbors, and they often help each other out.

سارا با همسایه‌هایش رفت و آمد دارد و آنها اغلب به یکدیگر کمک می‌کنند.

Get along with
رفت و آمد کردن

 He gets along with his coworkers very well.

او با همکارانش روابط خوبی دارد.

Get along with
روابط خوب داشتن با

 

۳۱. Get a load of

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

Get a load of that sunset! It’s stunning.

به غروب آفتاب نگاه کن! واقعاً شگفت‌انگیز است.

Get a load of
مشاهده کردن

Get a load of this mess! We need to clean it up.

به این آشفتگی دقت کن! ما باید آن را تمیز کنیم.

Get a load of
توجه کردن به

 

۳۲. Get away with

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

He cheated on the test and got away with it.

او در آزمون غش کرد و از عواقب آن اجتناب کرد

Get away with
اجتناب کردن از

 

۳۳. Get in touch with

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

I need to get in touch with John to discuss the project.

من باید با جان تماس بگیرم تا در مورد پروژه صحبت کنیم.

Get in touch with
تماس گرفتن

She got in touch with her old friends on social media.

او با دوستان قدیمی خود در شبکه‌های اجتماعی ارتباط برقرار کرد.

Get in touch with
ارتباط برقرار کردن با

 

۳۴. Get out of hand

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

The fire spread rapidly through the forest, and soon it got out of hand, causing widespread damage.

آتش به سرعت در جنگل گسترش یافت و خیلی زود از کنترل خارج شد و خسارات گسترده‌ای به بار آورد.

Get out of hand
از کنترل خارج شدن

 

۳۵. Get under way

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

The construction of the new building project finally got under way after months of planning.

ساخت پروژه ساختمان جدید سرانجام پس از ماه ها برنامه ریزی آغاز شد.

Get under way
شروع شدن

 

۳۶. Get on board with

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

He finally got on board with the idea of taking a vacation.

او بالاخره با ایده‌ی سفر کردن موافقت کرد.

Get on board with
موافقت کردن

They all got on board with the decision to donate to the charity.

همه آنها تصمیم گرفتند به خیریه کمک مالی کنند (حمایت مالی).

Get on board with
پشتیبانی کردن از

 

۳۷. Get behind

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

Our team got behind the new project and dedicated extra hours to ensure its success.

 تیم ما از پروژه جدید حمایت کردند و ساعات اضافی را صرف کردند تا مطمئن شوند که موفقیت آن تضمین شود.

Get behind
حمایت کردن

 

۳۸. Get a move on

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

Come on, get a move on! We’re going to be late for the meeting.

بیا، عجله کن! ما برای جلسه دیر می رسیم.

Get a move on
عجله کردن

 

۳۹. Get cracking

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

Let’s get cracking on our homework before it gets too late.

بیایید به تکالیفمان شروع کنیم پیش از آنکه دیر شود.

Get cracking
شروع کردن

We have a lot to do today, so let’s get cracking and finish these tasks.

امروز کارهای زیادی برای انجام دادن داریم، پس بیایید دست به کار شویم و این کارها را تمام کنیم.

Get cracking
عمل کردن

 

۴۰. Get wise to

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

It took him a while, but eventually he got wise to their tricks.

کمی زمان طول کشید، اما در نهایت او از حیله‌های آنها آگاه شد.

Get wise to
آگاه شدن

 

۴۱. Get it over with

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

I just want to get this meeting over with so I can go home.

من فقط می‌خواهم این جلسه را به پایان برسانم تا بتوانم به خانه بروم.

Get it over with
پایان دادن

Let’s get this project over with by the end of the week.

بیایید تا پایان هفته این پروژه را انجام دهیم.

Get it over with
انجام دادن

 

۴۲. Get out of the way

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

Get out of the way so the ambulance can pass!

از مسیر خارج شوید (از مسیر مشخص بروید) تا آمبولانس بگذرد!

Get out of the way
از مسیر رفتن

Please get these toys out of the way so we can vacuum the floor.

لطفا این جا را از اسباب‌بازی‌ها خالی کنید تا بتوانم کف را جارو بکشم.

Get out of the way
خالی کردن

 

۴۳. Get on the ball

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

She finally got on the ball and landed her dream job.

او بالاخره موفق شد و شغل رویایی خود را به دست آورد.

Get on the ball
موفق شدن

 

۴۴. Get even with

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

She accidentally spilled coffee on his shirt, so she got even with him by buying him a new one.

او به طور اتفاقی قهوه را روی پیراهن او ریخت، بنابراین او با خریدن یک پیراهن جدید (کار خود) در حق او را جبران کرد.

Get even with
جبران کردن

 

۴۵. Get up to speed

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

It took me a while to get up to speed with the complex legal terminology.

مدتی طول کشید تا با اصطلاحات پیچیده حقوقی آشنا شوم.

Get up to speed
آشنا شدن

 

۴۶. Get out of town

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

Jane needed a break, so she got out of town for the weekend.

جین به استراحت نیاز داشت، بنابراین برای آخر هفته از شهر خارج شد.

Get out of town
خارج شدن

 

۴۷. Get on the move

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

With the deadline approaching, they quickly got on the move and shifted the supplies to the new location.

با نزدیک شدن به موعد مقرر، آنها به سرعت حرکت کردند و وسایل را به محل جدید منتقل کردند.

Get on the move
انتقال دادن

 

۴۸. Get at the bottom of

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

The investigator aimed to get at the bottom of the fraud case swiftly.

هدف بازپرس این بود که به سرعت پرونده کلاهبرداری را بررسی کند.

Get at the bottom of
بررسی کردن

She quickly got at the bottom of the problem and found a solution.

او به سرعت به ریشه مشکل رسید و راه حلی پیدا کرد.

Get at the bottom of
دریافت کردن

 

۴۹. Get in line

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

The passengers had to get in line to board the bus.

مسافران برای سوار شدن به اتوبوس باید در صف قرار می‌گرفتند.

Get in line
صف کشیدن

After chaos erupted, it took a while for things to get in line again.

پس از شروع آشفتگی، مدتی طول کشید تا امور دوباره مرتب شوند.

Get in line
مرتب شدن

 

۵۰. Get it off the ground

مثال  + ترجمه فارسی کالوکیشن‌ فعل get + ترجمه فارسی

With a solid business plan in hand, she was able to get it off the ground quickly.

با داشتن یک طرح کسب و کار محکم، او توانست به سرعت (کار خود را) شروع کند.

Get it off the ground
شروع کردن

 

برای تمرین بیشتر کالوکیشن های فعل get، می‌توانید نمونه سوالاتی را از لینک زیر دانلود کنید:

تمرین برای یادگیری کالوکیشن های فعل get

 

مقاله مکمل: چطور کالوکیشن‌ های پرکاربرد انگلیسی را پیدا کنیم؟

منبع:

این مطلب چقدر برای شما مفید بود؟

میانگین امتیازات 4.6 / 5. تعداد نظرات 10

هنوز امتیازی ثبت نشده. شما اولین نفر باشید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *