کلاس آنلاین زبان انگلیسی با 250 مدرس برتر در هایتاکی، بهترین پلتفرم آموزش زبان آنلاین جلسه آزمایشی رایگان
زبان انگلیسی

۳۰ عبارت رایج برای صحبت کردن درباره غذا به زبان انگلیسی

۵
(۴)

غذا همیشه یکی از جذاب‌ترین موضوعات مکالمات روزمره بوده و صحبت کردن درباره آن یکی از روش‌های عالی برای تقویت مهارت‌ مکالمه انگلیسی است. یکی از بهترین روش‌ها برای تسلط بر زبان، تمرکز روی موضوعات خاص مانند غذا است، چرا که به شما کمک می‌کند از اصطلاحات و واژگان مناسب به‌درستی استفاده کنید.

چه در رستوران باشید چه در مهمانی، دانستن عبارات مرتبط با غذا و طعم آن به شما اعتمادبه‌نفس بیشتری در مکالمات می‌بخشد. در این مقاله، ۳۰ روش ساده و مؤثر برای صحبت درباره غذا به زبان انگلیسی را مرور می‌کنیم که می‌تواند مهارت مکالمه شما را به سطح بالاتری برساند. آماده‌اید؟ شروع کنیم!

 

در ادامه می‌خوانید:

 

عبارت‌های انگلیسی برای بیان طعم غذا

یادگیری اینکه چگونه درباره طعم غذا صحبت کنید، مهارت ارزشمندی در مکالمات انگلیسی روزمره است. در این بخش با اصطلاحات و عبارات مفیدی آشنا می‌شوید که به شما کمک می‌کند طعم غذاها را به‌طور دقیق توصیف کنید.

بیشتر بدانید: جملات ساده و کاربردی روزمره برای یادگیری زبان انگلیسی

عبارت / کلمه انگلیسی + ترجمه فارسی توضیحات مثال
۱

Tastes great

خیلی خوشمزه است!

این عبارت برای توصیف غذاهایی که خوشمزه هستند، به کار می‌رود.

I’m so glad I ordered this pizza—it tastes great!

خیلی خوشحالم که این پیتزا را سفارش دادم – خیلی خوشمزه است!

۲

Really good

خیلی خوب!

یک جایگزین مناسب برای «delicious (خوشمزه)» است.

Have you tried the chocolate cake? It’s really good!

آیا کیک شکلاتی را امتحان کرده‌اید؟ خیلی خوب است!

۳

Wow, [this food] is amazing

وای، [این غذا] شگفت‌انگیز است!

برای بیان تعجب از طعم یک غذا که فراتر از انتظار شماست، استفاده می‌شود.

Wow, this pasta salad is amazing!

وای، این سالاد پاستا شگفت‌انگیز است!

۴

Yummy

خوشمزه

عبارتی غیررسمی برای بیان اینکه غذایی طعم خوبی دارد.

This cheesecake is really yummy. I’m going for another slice.

این چیزکیک واقعاً خوشمزه است. من یک تکه دیگر می‌خورم.

۵

Flavorful

لذیذ

برای توصیف غذایی با طعم و بوی خوشمزه و غنی به کار می‌رود.

I love how flavorful this soup is with all the fresh herbs and vegetables in it.

من عاشق این سوپ با تمام سبزیجات و گیاهان تازه هستم، چقدر لذیذ است.

۶ Mouth-watering

دهان آب می‌افتد

برای توصیف غذایی که طعم خوبی ندارد، نمی‌توانید بی‌ادبانه واکنش نشان دهید و مثلاً بگویید «ای وای!»، چون ممکن است به میزبان یا آشپز توهین کنید.

His mom makes such mouth-watering cakes that I just can’t wait to go over to his house tonight.

مادرش کیک‌هایی درست می‌کند که دهانم آب می‌افتد و نمی‌توانم صبر کنم تا امشب به خانه‌اش بروم.

۷

This [food] is too [flavor] for me. / This taste is too [flavor] for my taste

این [غذا] برای من خیلی [طعم را بگویید] است.

این یک روش مودبانه برای توضیح این است که شما غذا را دوست ندارید، بدون اینکه آشپز را مقصر بدانید. فقط برای شما مناسب نیست.

This cake is so moist! It’s just too sweet for my taste.

این کیک خیلی نرم است! فقط برای من خیلی شیرین است.

۸

…It could use a little more / It could use a little less

می‌تواند کمی بیشتر / کمتر باشد…

از این عبارت استفاده کنید تا بگویید که اگر طعم ها متفاوت بودند، غذا را بیشتر دوست داشتید.

This chicken is too spicy. It could use a little less chili sauce.

این مرغ خیلی تند است. می‌تواند کمی کمتر سس چیلی داشته باشد.

۹

This tastes different. I think I prefer [something else]

این طعم متفاوت است. فکر می‌کنم [چیز دیگری] را ترجیح می‌دهم.

اگر چیزی طعم جدید یا ناآشنایی دارد، می توانید مودبانه نام یک غذای دیگر را که ترجیح می دهید یا بیشتر دوست دارید، بگویید.

This tiramisu tastes different. I think I prefer the chocolate cake.

این تیرامیسو طعم متفاوتی دارد. فکر می‌کنم کیک شکلاتی را ترجیح می‌دهم.

جمله ای در مورد طعم غذا به زبان انگلیسی

کلاس آنلاین زبان انگلیسی به شما این فرصت را می‌دهد تا درباره موضوعات مختلفی از جمله غذا، فرهنگ، هنر و علوم به یادگیری بپردازید. این کلاس به شما کمک می‌کنند تا مهارت‌های گفتاری خود را در محیطی دوستانه و تعاملی تقویت کنید.
با یادگیری عبارات و اصطلاحات مفید در زمینه‌های مختلف، می‌توانید به راحتی در مکالمات روزمره شرکت کنید و به اعتماد به نفس خود بیفزایید.

 

اصطلاحات انگلیسی درباره رژیم غذایی

دانستن واژگان مرتبط با رژیم غذایی به شما این امکان را می‌دهد که درباره عادات تغذیه‌ای خود یا دیگران به‌راحتی صحبت کنید. این قسمت به بررسی اصطلاحات انگلیسی مرتبط با انواع رژیم‌های غذایی می‌پردازد.

عبارت / کلمه انگلیسی + ترجمه فارسی توضیحات مثال
۱

Vegetarian

گیاهخوار

اگر گیاهخوار هستید، رژیم غذایی شما شامل فقط سبزیجات، میوه‌ها و مواد غیر گوشتی مانند توفو، آجیل و غیره خواهد بود.

I’ve been a vegetarian for a year and I don’t even miss eating meat at all.

من یک سال است که گیاهخوار شده‌ام و اصلاً دلم برای خوردن گوشت تنگ نمی‌شود.

۲

Vegan

وگان

وگان شبیه به گیاهخوار است، اما وگان لبنیات یا هر محصولی از حیوانات، مانند عسل، نمی‌خورد.

 Every week, my friend and I try a new vegan recipe.

هر هفته، من و دوستم یک دستور پخت جدید وگان را امتحان می‌کنیم.

۳

Flexitarian

فلکسیترین

فلکسیترین‌ها مقدار کمی گوشت در رژیم غذایی خود مصرف می‌کنند، اما به طور کامل آن را حذف نمی‌کنند. این رژیم انعطاف‌پذیر است و به‌جای حذف کامل گوشت، مصرف آن را محدود می‌کند.

While my best friend is a flexitarian, she will always choose a vegetarian option when we eat out.

در حالی که بهترین دوستم فلکسیترین است، او همیشه گزینه گیاهخواری را وقتی بیرون غذا می‌خوریم انتخاب می‌کند.

۴

Trying to lose weight

تلاش برای کاهش وزن

اگر در حال تلاش برای کاهش وزن هستید، یعنی در تلاش هستید تا لاغرتر شوید.

I usually just have a salad for lunch because I’m trying to lose weight.

من معمولاً فقط برای ناهار سالاد می‌خورم چون دارم سعی می‌کنم وزنم را کم کنم.

۵

Low-carb diet

رژیم کربوهیدرات کم

کلمه «carb» کوتاه شده «carbohydrate» است. رژیم کربوهیدرات کم شامل خوردن کمتر غذاهای غنی از کربوهیدرات مانند نان، پنکیک و کوکی‌ها است.

That strawberry muffin looks tempting, but I’m on a low-carb diet.

آن مافین توت‌فرنگی وسوسه‌انگیز به نظر می‌رسد، اما من در رژیم کربوهیدرات کم هستم.

۶

A balanced diet

رژیم متعادل

بیشتر مردم سعی می‌کنند رژیم متعادلی داشته باشند که شامل خوردن از هر یک از گروه‌های اصلی غذایی مانند غلات، سبزیجات، میوه ها، لبنیات و گوشت است.

To stay healthy, I go to the gym, cycle to work and eat a balanced diet.

برای سالم ماندن، به باشگاه می‌روم، با دوچرخه به محل کار می‌روم و رژیم متعادلی دارم.

جمله ای در مورد انواع رژیم غذایی به زبان انگلیسی

 

عبارت‌های انگلیسی کاربردی برای توصیف عادت‌های غذایی روزانه

عادت‌های غذایی بخش مهمی از مکالمات روزمره است. در این بخش، یاد می‌گیرید چگونه با استفاده از عبارات کاربردی درباره آنچه که معمولاً می‌خورید صحبت کنید.

عبارت / کلمه انگلیسی + ترجمه فارسی توضیحات مثال
۱

Fast food

فست فود

فست فود به سرعت در رستوران‌هایی مانند مکدونالد یا چیکفیلای سرو می‎‌شود. معمولاً یک وعده غذایی با همبرگر یا ساندویچ، سیب‌زمینی سرخ‌کرده و نوشابه است.

When I’m busy with school, I usually end up eating fast food.

وقتی با مدرسه مشغول هستم، معمولاً فست فود می‌خورم.

۲

Home-cooked meal

غذای خانگی

غذای خانگی وعده‌ای است که در خانه پخته می‌شود و بسیاری از افراد دوست دارند بعد از یک روز کاری یا تحصیلی به آن برسند.

Whenever I get home early from work, I make myself a nice home-cooked meal.

هر وقت زود از کار به خانه می‌رسم، یک غذای خانگی خوب برای خودم درست می‌کنم.

۳

One-pot meal

غذای یک قابلمه‌ای

غذای یک قابلمه‌ای به معنای دقیق آن است؛ تمام مواد مانند گوشت و سبزیجات در یک قابلمه با هم پخته می‌شوند تا وعده‌ای ساده و آماده برای خوردن فراهم شود.

If I’m too tired to cook, I just make a quick and easy one-pot meal.

اگر خیلی خسته باشم که آشپزی کنم، فقط یک غذای سریع و آسان یک قابلمه‌ای درست می‌کنم.

۴

Microwave meal

غذای مایکروویوی

اگر عجله دارید یا به دنبال وعده‌ای سریع هستید، می‌توانید از غذای مایکروویوی استفاده کنید. این نوع غذا آماده است و با قرار دادن در مایکروویو به سرعت پخته می‌شود.

Before he learned to cook, he used to always buy microwave meals from the grocery store.

قبل از اینکه آشپزی یاد بگیرد، همیشه از فروشگاه مواد غذایی غذای مایکروویوی می‌خرید.

۵

Dessert

دسر

دسر یک غذای شیرین است، مانند شیرینی یا بستنی، که در پایان وعده غذایی سرو و خورده می‌شود.

My grandma makes amazing cookies, cakes and pies.

مادربزرگم کوکی‌ها، کیک‌ها و پای‌های شگفت‌انگیزی درست می‌کند.

۶

To have a sweet tooth

شیرینی‌جات دوست داشتن

آیا از خوردن شیرینی‌ها لذت می‌برید؟ پس احتمالاً دندان شیرینی دارید! این عبارت به علاقه به غذاهای شیرین اشاره دارد.

I’ll admit I have a sweet tooth because I can never say no to cakes.

اعتراف می‌کنم که خیلی شیرینی‌جات دوست دارم چون هرگز نمی‌توانم به کیک‌ها نه بگویم.

۷

To eat healthy

سالم خوردن

سالم خوردن به سادگی به معنای انتخاب غذاهایی است که برای سلامتی شما مفید هستند.

No matter how busy I am, I try to eat healthy and exercise every day.

مهم نیست که چقدر سرم شلوغ است، سعی می‌کنم هر روز سالم بخورم و ورزش کنم.

جمله ای در مورد انواع غذاهای خانگی به زبان انگلیسی

 

چگونه روش پخت مرغ را به انگلیسی بیان کنیم؟

در انگلیسی، اصطلاحات متعددی برای توصیف روش‌های مختلف پخت مرغ وجود دارد. از سرخ‌شده تا کبابی، این قسمت به شما کمک می‌کند این عبارات را یاد بگیرید و به‌درستی در مکالمات خود استفاده کنید.

عبارت / کلمه انگلیسی + ترجمه فارسی توضیحات مثال
۱

Fried or deep-fried

سرخ شده یا سرخ شده با روغن زیاد

مرغ سرخ‌شده به مرغی گفته می‌شود که در روغن داغ غوطه‌ور می‌شود. برخلاف سرخ‌کردن معمولی که با روغن کمتری انجام می‌شود، این روش معمولاً فقط به عنوان «مرغ سرخ‌شده» شناخته می‌شود.

I can’t think of anything I like better than fried chicken, can you?

نمی‌توانم به چیزی فکر کنم که بیشتر از مرغ سرخ شده دوست داشته باشم، شما چطور؟

۲

Grilled

کبابی

مرغ کبابی با پختن گوشت به طور مستقیم روی گریل گرم تهیه می‌شود.

I think I’ll invite my friends over for some grilled chicken this weekend.

فکر می‌کنم این آخر هفته دوستانم را برای مرغ کبابی دعوت کنم.

۳

Roast

برشته

مرغ برشته معمولاً به مرغی اشاره دارد که در فر پخته (یا برشته) می‌شود.

After talking to my family, we decided to surprise my grandpa for Father’s Day with roast chicken.

بعد از صحبت با خانواده‌ام، تصمیم گرفتیم برای روز پدر پدربزرگم را با مرغ برشته که غذای مورد علاقه‌اش است، غافلگیر کنیم.

۴

Crunchy

ترد

مرغی که به خوبی سرخ شده، ترد و خوشمزه است و هنگام گاز زدن صدای دلپذیری می‌دهد. این تردی به دلیل سرخ شدن مناسب مرغ ایجاد می‌شود.

That fried chicken I had for lunch was so crunchy and yummy.

آن مرغ سرخ شده‌ای که برای ناهار خوردم خیلی ترد و خوشمزه بود.

صحبت کردن درباره مرغ برشته به زبان انگلیسی

 

چگونه روش‌های مختلف پخت تخم‌مرغ را به انگلیسی بیان کنیم؟

پختن تخم‌مرغ به روش‌های مختلف در مکالمات غذایی رایج است. این بخش شما را با اصطلاحات انگلیسی برای انواع مختلف پخت تخم‌مرغ آشنا می‌کند تا بتوانید ترجیحات غذایی خود را به‌درستی توضیح دهید.

عبارت / کلمه انگلیسی + ترجمه فارسی توضیحات مثال
۱

Scrambled

خاگینه

تخم‌مرغ‌هایی که با هم زدن و مخلوط کردن آن‌ها در حین پخت تهیه می‌شود.

I usually make scrambled eggs for breakfast because they’re so easy.

من معمولاً برای صبحانه خاگینه درست می‌کنم چون خیلی آسان است.

۲

Poached

عسلی

تخم‌مرغ عسلی با پختن جزئی آن در آب جوش تهیه می‌شود. در این حالت، سفیده نرم باقی می‌ماند و زرده کامل قابل مشاهده است. این روش پخت به تخم‌مرغ بافت لطیف و جذابی می‌بخشد.

I’ve never had a poached egg but I’d sure like to try it.

من هرگز تخم‌مرغ عسلی نخورده‌ام اما دوست دارم امتحان کنم.

۳

Sunny-side up

نیمرو

نیمرو به تخم‌مرغی گفته می‌شود که تنها از یک طرف سرخ شده و زرده‌اش در وسط قرار دارد. این نوع تخم‌مرغ ظاهری شبیه خورشید دارد و معمولاً در صبحانه سرو می‌شود.

The only way my son will eat eggs is if I make them sunny-side up.

تنها راهی که پسرم تخم‌مرغ می‌خورد این است که آن‌ها را نیمرو کنم.

۴

Boiled

آبپز

تخم مرغ آبپز تخم مرغی است که در آب بسیار داغ (جوش) پخته شده است.

On the weekend, I usually have a boiled egg for breakfast.

در آخر هفته، معمولاً برای صبحانه یک تخم‌مرغ آبپز می‌خورم.

صحبت کردن درباره تخم مرغ به زبان انگلیسی

 

اهمیت عبارات مربوط به غذا برای زبان‌آموزان انگلیسی

چرا عبارات مربوط به غذا برای زبان‌آموزان انگلیسی اهمیت دارند؟ پاسخ به این سوال در یک سوال دیگر نهفته است: چرا مردم همیشه درباره غذا صحبت می‌کنند؟

پاسخ ساده است: غذا جهانی است. همه باید غذا بخورند. به همین دلیل، افراد به دنبال غذاهای خوشمزه و سالم و بهترین مکان‌ها برای صرف غذا هستند. جای تعجب نیست که مردم درباره غذا صحبت می‌کنند.

دلایل پرطرفدار بودن موضوع غذا در بین زبان آموزان
۱ در واقع، The Daily Meal ادعا می‌کند که صحبت کردن درباره غذا ممکن است شما را سالم‌تر کند.
۲ همچنین، سرآشپز برنده جایزه مارکوس ساموئلسون در HuffPost اشاره می‌کند که غذا از فرهنگی به فرهنگ دیگر می‌گذرد.
هر فرهنگ آشپزی خاص خود را دارد و این تنوع سفر را جذاب‌تر می‌کند.
شما از مناظر و صداها لذت می‌برید و همواره ماجراجویی‌های غذایی جدیدی در انتظار شماست.
۳ غذا یک راه عالی برای ملاقات با مردم و دوست‌یابی است.
وقتی مردم وعده‌ای را به اشتراک می‌گذارند، می‌توانید مطمئن باشید که بحث‌ها درباره غذا، رستوران‌ها و دستورهای پخت بی‌پایان خواهد بود.

اما این همه برای زبان‌آموزان انگلیسی چه معنایی دارد؟

  • غذا موضوع مهمی برای تسلط بر مکالمات است.
  • با داشتن واژگان غذایی مناسب، نه تنها می‌توانید مکالمات ارزشمندی با گویشوران بومی داشته باشید، بلکه فرهنگ آن‌ها را از طریق آشپزی کشف خواهید کرد.

برای آشنایی بیشتر با واژگان غذایی و روش‌های خوشمزه برای صحبت در مورد غذا، این ویدیو را بررسی کنید!

 

سخن پایانی

امیدوارم در این مقاله برخی از واژگان و عبارت‌های مفید را یاد گرفته باشید که اعتماد به نفس شما را در بحث‌های مربوط به غذا در زبان انگلیسی افزایش می‌دهد. به یاد داشته باشید، هرچه بیشتر تمرین کنید، طبیعی‌تر به نظر خواهید رسید.

 

منبع: fluentu.com

این مطلب چقدر برای شما مفید بود؟

میانگین امتیازات ۵ / ۵. تعداد نظرات ۴

هنوز امتیازی ثبت نشده. شما اولین نفر باشید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *