زبان اسپانیایی
50 ضرب المثل ساده و کاربردی به زبان اسپانیایی+فایل صوتی
یکی از راههای تمرین برای حرف زدن به زبان اسپانیایی و همچنین داشتن درک بهتر از گفتگوهای روزمره اسپانیایی زبانها، این است که با ضرب المثلها و اصطلاحات پرکاربرد زبان اسپانیایی آشنا شویم و سعی کنیم در نوشتهها و مکالمههای خودمان هم برای ایجاد صمیمیت و نزدیکی بیشتر، از آنها استفاده کنیم.
در این مقاله قرار است با 50 ضرب المثل اسپانیایی معروف و معادل و ترجمه آنها در زبان فارسی آشنا شویم.
معروف ترین ضرب المثل های اسپانیایی
ترجمه فارسی+ توضیح | ضرب المثل اسپانیایی | |
زمان درمان همه دردهاست. | .El tiempo lo cura todo
|
1 |
اگر 7 بار زمین خوردی باز برای بار هشتم بلند شو.
(هرگز از تلاش کردن دست بر ندار) |
Si te caes siete veces, levántate ocho
|
2 |
یک پرنده در دست ارزش بیش از صد پرنده در بوته را دارد.
(یعنی بهتر است آنچه را که دارید نگه دارید، بهجای اینکه با تلاش برای دستیابی |
Más vale pájaro en mano, que cien volado
|
3 |
پول، پول را صدا میزند. (معادل پول پول میآورد در زبان فارسی) |
El dinero llama al dinero
|
4 |
هرکه خربزه میخوره پای لرزش هم میشینه | A lo hecho, pecho
|
5 |
از حرف تا عمل راه درازی است. (به عمل کار براید به سخندانی نیست) |
Del dicho al hecho, hay mucho trecho
|
6 |
در لحظات سخت دوستان خود را میشناسید. | En las malas se conoce a los amigos.
|
7 |
تو خوبی کن و به کسی نگاه نکن. (تو نیکی میکن و در دجله انداز) |
Haz el bien y no mires a quien.
|
8 |
کسی که زیاد میخواند و راه میرود، بسیار میبیند و میداند. | El que lee mucho y anda mucho, ve mucho y sabe mucho.
|
9 |
در نبود نان، تورتیلا هم خوب است. (داشتن چیزی بهتر از هیچ چیز است. هر روز به خاطر چیزهایی که دارید و ممکن است اغلب نادیده بگیرید سپاسگزار باشید.) |
A falta de pan, buenas tortillas.
|
10 |
کسی که بیشتر دارد، ثروتمندترین نیست، بلکه کسی است که کمترین نیاز را دارد. | No es más rico quien más tiene, sino el que menos necesita.
|
11 |
گوشهای کر به دلهای کور. (به کسانی که بدخواهانه و با نیت بد صحبت میکنند توجه نکنید.) |
Oídos sordos a corazones ciegos.
|
12 |
یک کتاب را از روی جلد آن قضاوت نکنید. | No juzgues un libro por su portada.
|
13 |
شیطان به دلیل پیری بیشتر از شیطان بودن میداند. (از خرد بزرگان خود استقبال و استفاده کنیم.) |
Más sabe el diablo por viejo que por diablo.
|
14 |
خدا به کسانی که زود بیدار میشوند کمک میکند. (سحرخیز باش تا کامروا شوی) |
A quien madruga, Dios le ayuda.
|
15 |
ترجمه فارسی+ توضیح | ضرب المثل اسپانیایی | |
همه میدانند که کفش به کجا فشار میآورد.
(هر فردی محدودیتها، موانع و آنچه را برای خودش بهترین است میداند.) |
Cada uno sabe dónde aprieta el zapato.
|
16 |
اجازه دهید هر چوب شمع خود را نگه دارد. (هر فردی مسئول اعمال خود است و باید عواقب آنها را بپذیرد.) |
Que cada palo aguante su vela.
|
17 |
کفاش،برای کفششماست! (بهتر است کاری را که در آن دانش دارید انجام دهید.) |
Zapatero, a tus zapatos
|
18 |
برای کلمات احمقانه، گوشهایت را کر کن. (به حرفهایی که مردم درباره شما میگویند، گوش ندهید و راه خود را ادامه دهید.) |
A palabras necias, oídos sordos
|
19 |
اگر خوشبختی خوب باشد هیچ وقت دیر نیست. (دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.) |
Nunca es tarde si la dicha es Buena
|
20 |
عسل از دهان میمون درست نمیشود. (چیزهای خوب نباید برای آدمهایی که قدر نمیدانند، هدر برود.) |
No se hizo la miel para la boca del asno
|
21 |
سروصدای زیاد و گردو کم. (آفتابه لگن هفت دست و شام و نهار هیچی) |
Mucho ruido y pocas nueces.
|
22 |
سیب، دور از درخت نمیافتد. (پسر کو ندارد نشان از پدر.) |
De tal palo, tal astilla
|
23 |
سنگ را پرتاب کن و دست را پنهان کن. (معنی شخص ترسو و بزدل را میدهد.) |
Tira la piedra y esconde la mano
|
24 |
همه راهها به رم ختم میشود. (راههای مختلفی که از طریق آنها میتوان به یک هدف واحد رسید.) |
Todos los caminos llevan a Roma
|
25 |
راه فضیلت باریک و تنگ است و راه رذیلت بسیار فراخ.
(پیمودن راه زیاده خواهی و رذیلت بسیار آسانتر از رعایت اصول اخلاقی و خوش خلقی است.) |
La senda de la virtud es muy estrecha y el camino del vicio, ancho y espacioso
|
26 |
دور از چشم، دور از ذهن. (معادل از دل برود هر آنکه از دیده برفت) |
. Ojos que no ven, corazón que no siente
|
27 |
وقتی صحبت از پادشاه روم شد، از در ظاهر شد. (وقتی از کسی بد میگویید ناگهان ظاهر میشود.) |
. Hablando del rey de Roma, por la uerta asoma
|
28 |
کسی که گریه نمیکند، به او شیر نخواهند داد. (تا چیزی نخواهی، به تو داده نمیشود.) |
El que no llora, no mama
|
29 |
احمقها هستند که زنان زیبا و اسبهای خوب را ویران میکنند. (افراد بد اغلب از افراد خوب و منابع خوب سوء استفاده میکنند.) |
A las mujeres bonitas y a los buenos caballos los echan a perder los pendejos
|
30 |
ترجمه فارسی+ توضیح | ضرب المثل اسپانیایی | |
شستن خوکها با صابون اتلاف وقت و صابون است. (برخی چیزها زمان را تلف میکنند.) |
Lavar puercos con jabón es perder tiempo y jabón
|
31 |
دیوانه وار جوشیدن. (از عصبانیت یا گاهی عشق، در هیجان هستید.) |
Como agua para chocolate
|
32 |
خواستن توانستن است. | Donde hay gana, hay maña
|
33 |
به من بگو دوستانت چه کسانی هستند تا من بگویم چه کسی هستی. | Dime con quién andas y te diré quién eres
|
34 |
دزدی که از دزد دزدی کند 100 سال بخشش دارد. (دزد که به دزد بزنه شاه دزده.) |
Ladrón que roba a ladrón tiene 100 años de perdón
|
35 |
هر ابری یک آستر نقرهای دارد. (عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.) |
No hay mal que por bien no venga
|
36 |
مگسها وارد دهان بسته نمیشوند. (در اهمیت سکوت و زیاد حرف نزدن) |
En boca cerrada no entran moscas
|
37 |
مهم نیست چقدر زود بیدار شوید، سحر زودتر نمیآید. (انجام برخی کارها صرف نظر از اینکه در آن واحد چقدر تلاش کنید، به زمان نیاز دارد.) |
No por mucho madrugar amanece más temprano
|
38 |
کسی که باد میکارد طوفان درو میکند. (اعمال منفی منجر به پیامدهای منفی میشوند.) |
Quien siembra vientos, recoge tempestades
|
39 |
برای یک شنونده خوب، چند کلمه کافی است. | A buen entendedor, pocas palabras bastan
|
40 |
پیشگیری بهتر از پشیمانی است. | Más vale prevenir que lamenter
|
41 |
کسی که ریسک نمیکند، برنده نمیشود. | El que no arriesga, no gana
|
42 |
جایی که شما را بسیار دوست دارند، زیاد رفت و آمد نکنید؛ زیرا عزت و احترامتان کم میشود. | A donde te quieran mucho, no vayas a menudo
|
43 |
وقتی گرسنگی هست، نان بدی وجود ندارد. (لنگه کفش کهنه در بیابان غنیمتی است.) |
Cuando hay hambre, no hay mal pan
|
44 |
کسی را که خیلی محکم در آغوشت نگه داری، خیلی زود از دست خواهی داد. | El que mucho abarca poco aprieta
|
45 |
ترجمه فارسی+ توضیح | ضرب المثل اسپانیایی | |
هشدار جنگ هیچ سربازی را نمیکشد. (یک راه خوب برای گفتن «من به شما گفته بودم/ هشدار داده بودم.» |
Guerra avisada no mata a soldado
|
46 |
وقتي گربه نيست، موشها میرقصند. | cuando el gato no está, los ratones bailan
|
47 |
عشق شرم را کنار میزند. | el amor destierra la vergüenza
|
48 |
سگی که پارس میکند، مراقب خانه است. | perro que ladra, guarda la casa
|
49 |
در شهر کوران، آدم یک چشم پادشاه است. | En tierra de ciegos el tuerto es rey
|
50 |
منابع: