کلاس آنلاین زبان ایتالیایی با اساتید برتر در هایتاکی، بهترین پلتفرم آموزش زبان آنلاین جلسه آزمایشی رایگان
زبان ایتالیایی

چطور با یادگیری صفات ایتالیایی، مکالمه‌ تان را جذاب‌ تر کنید

5
(4)

یادگیری بخش‌های مختلف گرامر زبان ایتالیایی، برای برقراری ارتباط مؤثر بسیار اهمیت دارد. در این مقاله به انواع صفات در زبان ایتالیایی پرداخته‌ایم که برای توصیف افراد و موقعیت‌ها ضروری هستند. با تسلط بر این صفات، می‌توانید در مکالمات روزمره راحت‌تر و دقیق‌تر صحبت کنید.

 

در ادامه می‌خوانید:

 

نحوه استفاده از صفات ایتالیایی

در زبان ایتالیایی معمولاً صفت‌ها بعد از اسم می‌آیند. (دقیقا مشابه زبان فارسی)

به عنوان مثال:

  • گیاه سبز — La pianta verde
  • مرد باهوش — Un uomo intelligente
  • گربه لاغر — Un gatto magro
  • شوخی خنده‌دار — Lo scherzo divertente

البته، مانند هر قاعده‌ای، استثنائاتی نیز وجود دارد. در برخی موارد، صفت‌ها در زبان ایتالیایی قبل از اسم می‌آیند. معمولاً، قرار دادن صفت قبل از اسم تأکید کمتری روی آن صفت دارد.

گاهی اوقات، اسم ممکن است قبل و بعد از خود صفت‌هایی داشته باشد تا دو نوع توصیف ارائه دهد. به یاد داشته باشید که صفتی که بعد از اسم می‌آید تأکید بیشتری دارد.

در برخی موارد، مکان قرارگیری صفت در جمله می‌تواند معنای عبارت را تغییر دهد. صفت‌هایی که قبل از اسم می‌آیند، معمولاً بر روی ویژگی چیزی تأکید دارند، در حالی که صفت‌هایی که بعد از اسم می‌آیند، معمولاً توصیف فیزیکی‌تر و لفظی‌تری از آن چیز را می‌دهند.

بیشتر بدانید: جمله سازی در زبان ایتالیایی | بررسی کامل ساختار جملات


یک مثال رایج که احتمالاً شنیده‌اید جایی است که صفت قبل از اسم قرار می‌گیرد:

  • زن زیبا — Una bella donna

در ادامه چند مثال دیگر از چگونگی تغییر معنای جمله بسته به مکان قرارگیری صفت آمده است:

  • کتاب عالی — Un grande libro
  • کتاب بزرگ — Un libro grande
  • دوست قدیمی — Un vecchio amico
  • دوست قدیمی (از نظر سن) — Un amico vecchio
  • ماشین جدید (برای من جدید) — Una nuova macchina
  • ماشین جدید (تازه از کارخانه، بدون کیلومتر، نو نو) — Una macchina nuova

 

صفات و جنسیت در زبان ایتالیایی

در زبان ایتالیایی اسم‌ها جنسیت دارند. به این ترتیب که اسم‌ها یا مذکر هستند یا مؤنث، و این امر بر روی پایان برخی کلمات، از جمله صفات تاثیر می‌گذارد.

 

اسم‌های مذکر

معمولاً به -o یا -e تمام می‌شوند و از مقاله‌های (حروف تعریف) il / lo (برای “the”) یا un (برای “a”) استفاده می‌کنند. برای کلماتی که با صدا شروع می‌شوند از l’ استفاده می‌شود.

وقتی اسم‌های مذکر به جمع تبدیل می‌شوند، معمولاً با -i تمام می‌شوند و از مقاله‌های (حروف تعریف) جمع مانند gli (برای کلمات شروع شده با صداهای خاص یا حرف z) و i (برای تمام دیگر صداها) استفاده می‌کنند.

در اینجا چند مثال از اسم‌های مذکر آمده است:

  • مرد / مردان — l’uomo / gli uomini
  • جوراب — il calzino / i calzini
  • چکمه — lo stivale / gli stivali

 

اسم‌های مؤنث

معمولاً با -a تمام می‌شوند و از مقاله‌های (حروف تعریف) la (برای “the”) یا una (برای “a”) استفاده می‌کنند.

وقتی یک کلمه مؤنث به جمع تبدیل می‌شود، -a به -e تغییر می‌کند و از مقاله le استفاده می‌شود. کلماتی که با صدا شروع می‌شوند همچنان از l’ به عنوان مقاله استفاده می‌کنند.

در اینجا چند مثال از اسم‌های مؤنث آمده است:

  • زن / زنان — la donna / le donne
  • کیف — la borsa / le borse
  • کفش — la scarpa / le scarpe

ممکن است مطالعه اسم‌ها زمانی که دارید درباره صفات یاد می‌گیرید، عجیب به نظر برسد، اما بسیار مهم است.

صفات در زبان ایتالیایی باید با جنسیت اسم‌هایی که توصیف می‌کنند، هماهنگ باشند. این یعنی صفات تغییر فرم می‌دهند بسته به اینکه کلمه‌ای که توصیف می‌کنند مذکر است یا مؤنث.

در ادامه مجموعه‌ای از صفات آمده است که برای توصیف اسم‌های مذکر استفاده می‌شوند:

  • مرد خسته — L’uomo stanco
  • جوراب‌های جدید — I nuovi calzini
  • چکمه زرد — Lo stivale giallo

توجه کنید که همه صفاتی که در اینجا استفاده شده‌اند، دارای پسوندهایی هستند که با پسوند اسم‌های مذکر هماهنگ هستند، از جمله -i و -o، زمانی که لازم باشد.

در اینجا همان صفات به اسم‌های مؤنث اعمال شده است:

  • زن خسته — La donna stanca
  • کیف جدید — La nuova borsa
  • کفش‌های زرد — Le scarpe gialle

توجه کنید که این پسوندها به -a یا -e تغییر می‌کنند بسته به اینکه اسم مفرد است یا جمع.

 

صفات بی‌قاعده در زبان ایتالیایی

برخی از صفات وقتی که قبل از اسم قرار می‌گیرند، تغییر شکل می‌دهند و به همین دلیل به عنوان صفات بی‌قاعده شناخته می‌شوند. این تغییرات تنها برای چهار صفت خاص اتفاق می‌افتد: grande (بزرگ)، buono (خوب)، santo (مقدس) و bello (خوش‌قیافه / زیبا).

مثل صفات معمولی، این چهار صفت بی‌قاعده بر اساس اسمی که توصیف می‌کنند تغییر می‌کنند و دارای چهار شکل مختلف هستند: مفرد / جمع مذکر و مفرد / جمع مؤنث.

علاوه بر این اشکال، شکل صفت بی‌قاعده به این بستگی دارد که اسم با حرف صدا (vowel) یا همخوان (consonant) شروع شود.

همچنین، این صفات بی‌قاعده معمولاً با مقاله‌های متفاوتی نسبت به دیگر صفات همراه هستند: dei برای مذکر و delle برای مؤنث.

برای درک بهتر این تغییرات، بیایید نگاهی به صفت buono (خوب) بیندازیم:

1 مفرد مذکر یک سگ خوب — Un buon cane
2 جمع مذکر سگ‌های خوب — Dei buoni cani
3 مفرد مذکر (با s + همخوان یا z) یک چکمه خوب — Un buon stivale
4 جمع مذکر (با s + همخوان یا z) چند چکمه خوب — Dei buoni stivali
5 مفرد مؤنث یک سیب خوب — Una buona mela
6 جمع مؤنث چند سیب خوب — Delle buone mele
  • در حالی که بیشتر صفات دیگر معمولاً این الگوها را دنبال می‌کنند، شما می‌توانید نمودارهای خاصی پیدا کنید که نشان‌دهنده صرف دقیق صفات بی‌قاعده هستند.
  • چون تعداد این صفات بی‌قاعده محدود است، یادگیری آن‌ها نسبتاً آسان است. مطمئن شوید که این صفات را به خوبی یاد گرفته‌اید!

 

صفات پیش‌بینی و صفت‌های وصفی در زبان ایتالیایی

در زبان ایتالیایی، دو نوع صفت وجود دارد:

  • صفات پیش‌بینی (predictive adjectives)
  • صفات وصفی (attributive adjectives)

 

تفاوت بین این دو نوع صفت

تشخیص تفاوت بین این دو نوع صفت بسیار ساده است.

صفات پیش‌بینی (Predictive Adjectives): این صفات از فعل essere (بودن) برای توصیف اسم استفاده می‌کنند.

مثال:

  • La borsa è blu (کیف آبی است)
    • در این جمله، صفت blu (آبی) با استفاده از فعل è (هست) برای توصیف کیف (borsa) آمده است.

صفات وصفی (Attributive Adjectives): این صفات به طور مستقیم به اسم‌هایی که توصیف می‌کنند متصل می‌شوند. به عبارت دیگر، صفت قبل از اسم می‌آید و به صورت مستقیم ویژگی اسم را بیان می‌کند.

مثال:

  • Una mela rosa (یک سیب صورتی)
    • در این جمله، صفت rosa (صورتی) به طور مستقیم به اسم mela (سیب) وصل شده است.

 

چگونه این دو نوع صفت را تشخیص دهیم؟

  • اگر صفت همراه با فعل essere باشد، یعنی صفت پیش‌بینی است.
  • اگر صفت به طور مستقیم قبل از اسم بیاید، یعنی صفت وصفی است.

نکته مهم:

برای درست استفاده کردن از صفات پیش‌بینی، لازم است که شما افعال essere را به درستی در زمان‌های مختلف صرف کنید.

تصور کنید به ایتالیا مهاجرت کرده‌اید و در جستجوی یک شغل یا تجربه جدید هستید. همه‌چیز به نظر جذاب می‌آید، اما وقتی می‌خواهید با مردم محلی ارتباط برقرار کنید، زبان یک سد بزرگ می‌شود.

اینجاست که کلاس زبان ایتالیایی به کمک شما می‌آید.
با یادگیری زبان، در زندگی روزمره و شغلی خود پیشرفت خواهید کرد و به سرعت در جامعه جدید جا خواهید افتاد. کلاس‌های زبان ایتالیایی به شما ابزارهایی می‌دهند تا نه تنها زبان، بلکه فرهنگ و روابط اجتماعی ایتالیا را به راحتی درک کنید و از تجربه مهاجرت خود لذت ببرید.

 

جدول 69 صفت مفید و کاربردی ایتالیایی

صفت ایتالیایی+ معنی فارسی مثال+ ترجمه فارسی
1 abbronzato — برنزه Quest’estate sono andata al mare tutti i giorni e adesso sono abbronzato.

(این تابستان هر روز به دریا رفتم و حالا برنزه هستم.)

2 abituato — عادت کرده، استفاده کرده Non è abituata ad andare a letto così presto.

(او به خوابیدن اینقدر زود عادت نکرده است.)

3 accattivante — جذاب Quell’attrice è famosa per il suo sorriso accattivante.

(آن بازیگر به خاطر لبخند جذابش معروف است.)

4 adorabile — دوست‌داشتنی Tua figlia con quel vestito rosa è adorabile.

(دخترت با آن لباس صورتی بسیار دوست‌داشتنی است.)

5 affamato — گرسنه Uno squalo affamato è pericoloso.

(یک کوسه گرسنه خطرناک است.)

6 allegro — شاد Alana è sempre allegra, ma suo marito è sempre scontroso.

(آلانا همیشه شاد است، اما شوهرش همیشه بداخلاق است.)

7 alto — بلند Donovan ha solo dieci anni, ma è alto come suo padre.

(دونوان فقط ده ساله است، اما به بلندای پدرش است.)

8 amichevole — دوستانه I Golden Retriever sono molto amichevoli.

(سگ‌های گلدن رتریور بسیار دوستانه هستند.)

9 antipatico — ناخوشایند Oscar the Grouch è il personaggio più antipatico in “Sesame Street.”

(اسکار، شخصیت ناخوشایند در برنامه “خیابان سما” است.)

10 arrogante — متکبر Le persone arroganti non piacciono a nessuno.

(هیچ‌کس از افراد متکبر خوشش نمی‌آید.)

11 artigianale — دست‌ساز Mi piacciono molto i gioielli artigianali.

(من خیلی جواهرات دست‌ساز را دوست دارم.)

12 barbuto — ریش‌دار Mio marito è l’uomo barbuto nell’angolo.

(شوهرم مرد ریش‌داری است که در گوشه ایستاده.)

13 basso — کوتاه Molte persone credono che Napoleone Bonaparte fosse il francese più basso della storia.

(بسیاری از مردم باور دارند که ناپلئون بناپارت کوتاه‌ترین فرانسوی تاریخ بود.)

14 bello — زیبا Ieri ha comprato un bel vestito per il matrimonio.

(دیروز یک لباس زیبا برای عروسی خرید.)

15 benevolo — مهربان Il re benevolo ha fatto molto per il suo regno.

(پادشاه مهربان کارهای زیادی برای پادشاهی خود انجام داد.)

16 bianco — سفید La macchina bianca è la mia.

(ماشین سفید مال من است.)

17 biondo — بلوند La donna ha i capelli biondi e gli occhi azzurri.

(زن موهای بلوند و چشمان آبی دارد.)

 

صفت ایتالیایی+ معنی فارسی مثال + ترجمه فارسی
18 capriccioso — دمدمی Giorgio è un bambino capriccioso.

(جورجو یک بچه دمدمی است.)

19 carico — پر، بارگذاری‌شده Sono carico di lavoro.

(من از کار بارگذاری شده‌ام.)

20 carino — زیبا، دوست‌داشتنی È stato molto carino ad aiutarmi con il trasloco.

(او خیلی دوست‌داشتنی بود که در جابجایی به من کمک کرد.)

21 cattivo — بد Sei una strega buona o cattiva?

(آیا تو یک جادوگر خوب هستی یا بد؟)

22 chiuso — بسته Possiamo considerare il caso chiuso.

(ما می‌توانیم این پرونده را بسته شده در نظر بگیریم.)

23 combattivo — جنگجو Non so perché sei sempre così combattivo, siamo amici!

(نمی‌دانم چرا همیشه اینقدر جنگجو هستی، ما که دوستیم!)

24 creativo — خلاق Uno scrittore creativo non ha problemi a scrivere su qualsiasi argomento.

(یک نویسنده خلاق هیچ مشکلی در نوشتن در هر موضوعی ندارد.)

25 delizioso — خوشمزه Il salmone che ho mangiato stasera era delizioso.

(ماهی سالمونی که امشب خوردم بسیار خوشمزه بود.)

26 depresso — افسرده È possibile che un gatto sia depresso?

(آیا ممکن است یک گربه افسرده باشد؟)

27 deserto — خالی، متروک La Sicilia è piena di spiagge deserte da esplorare.

(سیسیلی پر از سواحل متروکه برای کاوش است.)

28 discreto — محترم، غیرقابل توجه È una persona discreta: non racconta mai i segreti altrui.

(او فردی محترم است: هیچ وقت اسرار دیگران را فاش نمی‌کند.)

29 disordinato — شلوغ Ogni mattina, quando si sveglia, ha i capelli disordinati.

(هر صبح که بیدار می‌شود، موهایش شلوغ است.)

30 disponibile — در دسترس Questo articolo non è disponibile.

(این کالا در دسترس نیست.)

31 divertente — سرگرم‌کننده Mi piacciono i film di Bud Spencer e Terence Hill perché sono divertenti.

(من فیلم‌های باد اسپنسر و ترنس هیل را دوست دارم چون سرگرم‌کننده هستند.)

32 dolce — شیرین Non amo i dessert molto dolci.

(من دسرهای خیلی شیرین را دوست ندارم.)

33 educato — مؤدب La bambina era molto educata con i suoi insegnanti.

(دختر بچه با معلمانش خیلی مؤدب بود.)

34 enorme — عظیم Hai visto quell’albero enorme nel parco?

(آن درخت عظیم در پارک را دیدی؟)

 

صفت ایتالیایی+ معنی فارسی مثال + ترجمه فارسی
35 eroico — قهرمانانه Superman è il personaggio più eroico dei fumetti.
(سوپرمن قهرمان‌ترین شخصیت در کمیک‌ها است.)
36 facile — آسان Imparare una nuova lingua non è facile.
(یادگیری یک زبان جدید آسان نیست.)
37 famoso — مشهور Gli attori molto famosi, di solito, non sono molto gentili.
(بازیگران بسیار مشهور معمولاً خیلی مهربان نیستند.)
38 fedele — وفادار Un cavaliere è sempre fedele al suo re.
(یک شوالیه همیشه به پادشاه خود وفادار است.)
39 fenomenale — فوق‌العاده Le stelle cadenti sono uno spettacolo fenomenale.
(شهاب‌سنگ‌ها یک منظره فوق‌العاده هستند.)
40 fiducioso — مطمئن، با اعتماد به نفس È sempre molto fiducioso delle sue capacità.
(او همیشه به توانایی‌های خود اطمینان دارد.)
41 freddo — سرد Le tue mani sono fredde come il ghiaccio.
(دست‌های تو سرد مانند یخ هستند.)
42 furbo — زرنگ، زیرک Il cane furbo trova sempre un modo per ricevere un biscotto.
(سگ زرنگ همیشه راهی برای گرفتن یک بیسکویت پیدا می‌کند.)
43 geloso — حسود Non le piacciono gli uomini gelosi.
(او از مردان حسود خوشش نمی‌آید.)
44 generoso — سخاوتمند Grazie per il regalo, sei troppo generoso!
(مرسی برای هدیه، تو خیلی سخاوتمندی!)
45 gentile — مهربان Il suo nuovo fidanzato è molto gentile con lei.
(دوست پسر جدید او خیلی مهربان است.)
46 gioioso — شاد Il Natale è sempre un’occasione gioiosa.
(کریسمس همیشه یک مناسبت شاد است.)
47 giovane — جوان Sei ancora troppo giovane per soffrire di mal di schiena.
(تو هنوز خیلی جوان هستی که از کمر درد رنج ببری.)
48 gradevole — خوشایند Quel fiore ha un profumo molto gradevole.
(آن گل بوی بسیار خوشایندی دارد.)
49 grande — بزرگ Volete una casa grande in campagna?
(آیا شما خانه بزرگی در روستا می‌خواهید؟)
50 grasso — چاق Il mio gatto è grasso e deve dimagrire.
(گربه من چاق است و باید وزن کم کند.)
51 grave — جدی Dopo l’incidente, le sue condizioni erano gravi.
(بعد از تصادف، وضعیت او جدی بود.)
52 grosso — بزرگ Il procione ha mangiato tutte le ciambelle e adesso ha lo stomaco grosso.
(راکون همه دونات‌ها را خورد و حالا شکم بزرگی دارد.)
53 ideale — ایده‌آل La situazione non è ideale, ma possiamo gestirla.
(وضعیت ایده‌آل نیست، اما ما می‌توانیم آن را مدیریت کنیم.)
54 ignorante — نادان Quando parli così sembri una persona ignorante.
(وقتی اینطور صحبت می‌کنی، به نظر می‌رسی که یک فرد نادان هستی.)
55 illegale — غیرقانونی È illegale guidare senza patente.
(رانندگی بدون گواهینامه غیرقانونی است.)
56 imbarazzante — شرم‌آور Spero che non abbia visto quella foto imbarazzante!
(امیدوارم آن عکس شرم‌آور را ندیده باشد!)
57 impulsivo — لحظه‌ای، بی‌فکر I bambini sono sempre impulsivi.
(کودکان همیشه بی‌فکر هستند.)
58 intelligente — هوشمند Einstein era un uomo molto intelligente.
(اینشتین یک مرد بسیار هوشمند بود.)
59 invidioso — حسود Sei solo invidioso perchè ho più soldi di te.
(تو فقط حسودی می‌کنی چون من پول بیشتری از تو دارم.)
60 leale — وفادار Non esiste un amico più leale di un cane.
(هیچ دوستی وفادارتر از یک سگ وجود ندارد.)
61 lento — کند Questo libro è noioso perchè ha una trama molto lenta.
(این کتاب خسته‌کننده است چون داستان بسیار کندی دارد.)
62 letale — کشنده Alcuni serpenti hanno un veleno letale.
(برخی از مارها زهر کشنده دارند.)
63 libero — آزاد Sei libero di andartene quando vuoi.
(تو آزاد هستی که هر وقت خواستی بروی.)
64 lieto — خوشحال Sono lieto di vederti qui.
(از دیدن تو اینجا خوشحالم.)
65 loquace — پرحرف L’insegnante loquace ha parlato per due ore.
(معلم پرحرف دو ساعت صحبت کرد.)
66 lungo — طولانی Sono in ritardo perchè ho avuto una lunga riunione oggi.
(من دیر کردم چون امروز یک جلسه طولانی داشتم.)
67 lussuoso — لوکس La prima classe in aereo è così lussuosa che non potrò mai tornare in classe economica!
(کلاس اول در هواپیما آنقدر لوکس است که هیچ وقت نمی‌توانم به کلاس اقتصادی برگردم!)
68 magro — لاغر Lei è molto magra, la sua dieta ha funzionato!
(او خیلی لاغر است، رژیم غذایی‌اش جواب داده!)
69 malato — بیمار Non mi sento molto bene, forse sono malato.
(حالت خوبی ندارم، شاید بیمار شده‌ام.)

 

سخن پایانی

یادگیری صفات ایتالیایی به شما کمک می‌کند تا جملات ایتالیایی‌تان جزئیات بیشتری داشته باشند و بتوانید به طرز بهتری افراد، مکان‌ها، چیزها و احساسات را توصیف کنید.

با یادگیری و استفاده از این صفات، می‌توانید سخن گفتن و نوشتن خود را جذاب‌تر کنید. نکته مهم تمرین است؛ پس سعی کنید این صفات را در مکالمات روزمره یا تمرین‌های نوشتاری خود به کار ببرید. هرچقدر بیشتر از آن‌ها استفاده کنید، طبیعی‌تر می‌شوند.

به یادگیری ادامه دهید و موفق باشید!

 

این مطلب چقدر برای شما مفید بود؟

میانگین امتیازات 5 / 5. تعداد نظرات 4

هنوز امتیازی ثبت نشده. شما اولین نفر باشید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *