لیست کامل ابزارآلات به انگلیسی+ تلفظ صوتی و ترجمه
ابزارآلات از مهمترین چیزهایی هستند که ما به طور روزانه و مداوم با آنها سر و کار داریم. بنابراین اگر بخواهیم به مکالمه زبان انگلیسی مسلط باشیم، بهتر است نام کاربردیترین ابزاآلات به انگلیسی را بدانیم.
در مکالمات روزمره انگلیسی، اگر بخواهیم در مورد تعمیرات خانه یا ابزارهای مورد نیاز هر شغلی صحبت کنیم، احتمالاً به نام تعدادی از ابزارآلات برمیخوریم. بنابراین بیایید آنها را در یک دستهبندی منطقی مرور کنیم. این دستهبندی کمک میکند آنها را آسانتر به خاطر بسپارید.
در ادامه میخوانید:
دسته بندی ابزارآلات: انگلیسی به فارسی
ابزارآلات را میتوانیم بر اساس کاربرد یا ساختار آنها به چند دسته تقسیم کنیم. اگر سری به انباری، پارکینگ یا صندوق اتوموبیلتان بزنید، تعداد زیادی از این ابزارآلات را خواهید دید.
۱. ابزارآلات دستی به انگلیسی
این گروه از ابزارآلات معمولاً در هر خانهای پیدا میشوند. شما هم حتماً تا به حال تعدادی از آنها را به کار گرفتهاید، به ویژه اگر عادت داشته باشید تعمیرات ساده در منزل را خودتان انجام دهید.
مثال | نام ابزار به انگلیسی+ معنی فارسی |
تصویر |
|
The carpenter used a hammer to drive the nail into the wood نجار از چکش برای کوبیدن میخ به چوب استفاده کرد. |
Hammer
چکش |
۱ | |
The screwdriver was used to tighten the screws in the furniture. از پیچ گوشتی برای سفت کردن پیچ های مبلمان استفاده میشد. |
Screwdriver
پیچ گوشتی |
۲ | |
The mallet was used to pound the stakes into the ground. از پتک برای کوبیدن چوبها به زمین استفاده میشد. |
Mallet
پتک |
۳ | |
The lumberjack swung the axe to chop down the tree. چوب بر تبر را تاب داد تا درخت را کند. |
Axe
تبر |
۴ | |
The hiker used a hatchet to chop firewood for the campfire. کوهنورد از یک تبر کوچک برای خرد کردن هیزم برای آتش کمپ استفاده کرد. |
Hatchet
تبر کوچک |
۵ | |
The plumber used a wrench to tighten the pipes. لوله کش برای سفت کردن لولهها از آچار استفاده کرد. |
Wrench
آچار |
۶ | |
The handyman used an adjustable wrench to loosen the bolt. دستفروش از آچار فرانسه برای شل کردن پیچ استفاده کرد. |
Adjustable wrench
آچار فرانسه |
۷ | |
The mechanic used a monkey wrench to fix the car engine.
مکانیک برای تعمیر موتور ماشین از آچار شلاقی استفاده کرد. |
Monkey wrench
آچار شلاقی |
۸ | |
The electrician used wire to connect the light fixtures. برقکار برای اتصال وسایل برقی از سیم استفاده کرد. |
Wire
سیم |
۹ | |
The electrician used pliers to cut and strip the wires. برقکار از انبردست برای بریدن و کندن سیمها استفاده کرد. |
Pliers
انبردست/ سیم چین |
۱۰ | |
The jeweler used needle nose pliers to manipulate small pieces of metal. جواهرساز از دم باریک برای دستکاری قطعات کوچک فلز استفاده کرد. |
Needle nose pliers
دم باریک |
۱۱ | |
The sculptor used a chisel to carve the stone into a beautiful sculpture. مجسمه ساز از یک اسکنه برای تراشیدن سنگ به یک مجسمه زیبا استفاده کرد. |
Chisel
اسکنه |
۱۲ | |
The craftsman used a bradawl to create small holes in the leather. صنعتگر از درفش برای ایجاد سوراخ های کوچک روی چرم استفاده کرد. |
Bradawl / Awl
درفش/ سوراخ کن |
۱۳ | |
The camper used a torch to light the way through the dark forest. چادرنشین از چراغ قوه استفاده کرد تا راه را در میان جنگل تاریک روشن کند. |
Torch
چراغ قوه |
۱۴ | |
|
Corkscrew
در بطری بازکن |
۱۵ | |
The homeowner used a plunger to unclog the toilet. صاحب خانه از یک تلنبه برای باز کردن گرفتگی توالت استفاده کرد. |
Plunger
تلنبه لوله بازکن |
۱۶ | |
The blacksmith used an anvil to shape the hot metal. آهنگر برای شکل دادن به فلز داغ از سندان استفاده کرد. |
Anvil
سندان |
۱۷ |
۲. ابزارآلات الکتریکی به انگلیسی
تعدادی از ابزارآلات مصرفیِ معمول ما ممکن است برقی باشند. این ابزارها یا با سیم به برق وصل میشوند، یا از باتری استفاده میکنند.
مثال | نام ابزار به انگلیسی+ معنی فارسی |
تصویر |
|
The construction worker used an electric drill to bore holes into the wall. کارگر ساختمانی از دریل برای سوراخ کردن دیوار استفاده کرد. |
Electric drill / Drill
دریل |
۱ | |
The metalworker used a hacksaw to cut through the steel pipe. فلزکار از اره برقی برای بریدن لوله فولادی استفاده کرد. |
Electric Hacksaw
اره برقی |
۲ | |
The carpenter used a cordless drill to assemble the furniture. نجار برای مونتاژ مبلمان از دریل شارژی استفاده کرد. |
Cordless drill
دریل شارژی |
۳ | |
The welder used an angle grinder to smooth the edges of the metal. جوشکار از سنگ فرز برای صاف کردن لبههای فلز استفاده کرد. |
Angle Grinder
سنگ فرز |
۴ | |
The carpenter used a nail gun to quickly and efficiently attach the trim to the wall. نجار از یک تفنگ میخکوبی برای چسباندن سریع و کارآمد تریم به دیوار استفاده کرد. |
Nail gun
میخکوب |
۵ |
۳. ابزارآلات اندازهگیری و نظمدهندهها به انگلیسی
یکی ابزارهای مهمی که ما هر روز با آنها سر و کار داریم، ابزارهای اندازهگیری هستند؛ و البته وسیلههایی که میتوانند ابزارهای دیگر را به صورت منظم در خود جای دهند.
مثال | نام ابزار به انگلیسی+ معنی فارسی |
تصویر |
|
The student used a ruler to draw straight lines for the geometry homework. دانش آموز برای انجام تکالیف هندسه از خط کش استفاده کرد. |
Ruler
خط کش |
۱ | |
The carpenter used a tape measure to ensure the precise length of the wood. نجار برای اطمینان از طول دقیق چوب از متری استفاده کرد. |
Meter / Tape measure
متر/ متر نواری |
۲ | |
The student used a protractor to measure the angles in the geometry class. دانش آموز از نقاله برای اندازه گیری زوایای کلاس هندسه استفاده کرد. |
Protractor
نقاله |
۳ | |
The cartographer used a compass to determine the direction on the map. نقشهبردار از قطبنما برای تعیین جهت روی نقشه استفاده کرد. |
Compass
قطب نما |
۴ | |
The meteorologist used a thermometer to measure the temperature outside. هواشناس از دماسنج برای اندازه گیری دمای بیرون استفاده کرد. |
Thermometer
دماسنج |
۵ | |
The electrician used a multimeter to test the electrical circuits. برقکار از یک مولتی متر برای آزمایش مدارهای الکتریکی استفاده کرد. |
Multimeter
مولتی متر |
۶ | |
The weather forecaster used a barometer to measure atmospheric pressure. پیش بینی هوا از فشارسنج برای اندازه گیری فشار اتمسفر استفاده کرد. |
Barometer
فشارسنج |
۷ | |
The handyman kept all his tools in a well-organized tool box. تعمیرکار تمام ابزار خود را در جعبه ابزار مرتبی نگه میداشت. |
Tool Box
جعبه ابزار |
۸ | |
The construction worker used a spirit level to ensure the shelf was perfectly horizontal. کارگر ساختمانی برای اطمینان از اینکه قفسه کاملاً افقی است از تراز استفاده کرد. |
Spirit level
تراز/ شاقول |
۹ | |
The store manager arranged products neatly on the store shelves. مدیر فروشگاه محصولات را به خوبی در قفسههای فروشگاه چید. |
Store shelves
قفسه |
۱۰ |
۴. ابزارآلات برش به انگلیسی
یک نوه پرکاربرد دیگر از ابزارآلات، آنهایی است که در برش زدن به ما کمک میکند.این ابزارآلات ممکن است به صورت دستی یا الکتریکی کار کنند.
مثال | نام ابزار به انگلیسی+ معنی فارسی |
تصویر |
|
The carpenter used a saw to cut through the thick piece of wood. نجار از یک اره برای بریدن قطعه ضخیم چوب استفاده کرد. |
Saw
اره |
۱ | |
The warehouse worker used a box cutter to open the packages. کارگر انبار برای باز کردن بسته ها از کاتر استفاده کرد. |
Box cutter/ cutter
کاتر/ تیغ |
۲ | |
The tailor used scissors to cut the fabric for the dress. خیاط برای بریدن پارچه لباس از قیچی استفاده میکرد. |
Scissors
قیچی |
۳ | |
The hiker carried a pocketknife for various outdoor tasks. کوهنورد یک چاقوی جیبی برای کارهای مختلف در فضای باز به همراه داشت. |
Pocketknife
چاقوی جیبی |
۴ | |
The craftsman used a coping saw to make intricate cuts in the wood. این صنعتگر از یک اره مویی برای برشهای ظریف در چوب استفاده کرد. |
Coping saw
اره کمانی/ مویی |
۵ | |
The lumberjack used a chainsaw to fell the trees in the forest. چوببر از اره برقی برای قطع کردن درختان جنگل استفاده کرد. |
Chainsaw
اره موتوری/ زنجیری |
۶ |
۵. ابزارآلات بست و اتصال به انگلیسی
دسته دیگری از ابزارآلات پرکاربرد در منزل، آنهایی هستند که برای اتصال چیزها یا آویختن چیزی به دیوار یا سقف استفاده میشوند.
مثال | نام ابزار به انگلیسی+ معنی فارسی |
تصویر |
|
The carpenter used a screw to fasten the pieces of wood together. نجار از پیچ استفاده کرد تا تکه های چوب را به هم بچسباند. |
Screw (Bolt)
پی |
۱ | |
The construction worker hammered a nail into the wall to hang the picture frame. کارگر ساختمانی میخی را به دیوار کوبید تا قاب عکس را آویزان کند. |
Nail
میخ |
۲ | |
The mechanic used a nut to secure the bolt in place. مکانیک برای محکم کردن پیچ در جای خود از یک مهره استفاده کرد. |
Nut
مهره |
۳ | |
The office worker used a stapler to attach the papers together. کارمند اداری از یک منگنه برای چسباندن کاغذها به یکدیگر استفاده کرد. |
Stapler
منگنه |
۴ |
۶. ابزارآلات باغبانی به انگلیسی
حتی اگر یک باغچه کوچک یا تعدادی گلدان داشته باشید نیز سر و کارتان با تعدادی از ابزارآلات باغبانی خواهد افتاد.
مثال | نام ابزار به انگلیسی+ معنی فارسی |
تصویر |
|
The gardener used a wheelbarrow to transport soil and plants around the garden. باغبان از فرغون برای انتقال خاک و گیاهان در اطراف باغ استفاده میکرد. |
Wheel barrow
فرغون |
۱ | |
The homeowner used a yard sweeper to collect leaves and debris from the lawn. صاحبخانه برای جمع آوری برگها و زبالهها از روی چمن، از یک جاروی حیاط استفاده کرد. |
Yard sweeper
جاروی حیاط |
۲ | |
The farmer used a shovel to dig trenches for planting crops. کشاورز از بیل برای حفر سنگر برای کاشت محصولات استفاده میکرد. |
Shavel
بیل |
۳ | |
The landscaper used a rake to gather fallen leaves and twigs from the yard. باغبان از شن کش برای جمع آوری برگها و شاخههای افتاده از حیاط استفاده کرد. |
Rake
شن کش |
۴ | |
The gardener used a hand trowel to transplant small flowers and plants. باغبان از بیلچه برای پیوند گلها و گیاهان کوچک استفاده میکرد. |
Hand Trowel
بیلچه باغبانی |
۵ | |
The gardener used a watering can to hydrate the garden plants. باغبان برای آبرسانی به گیاهان باغ از آبپاش استفاده کرد. |
Watering can
آب پاش |
۶ |
۷. ابزارآلات خودرو به زبان انگلیسی
تعدادی از ابزارآلات هستند که اگر اتومبیل دارید باید همیشه آنها را در صندوق عقب خودرو همراه داشته باشید. اگر از موتورسیکلت یا دوچرخه استفاده میکنید نیز باید ابزارآلات لازم برای تعمیرات ساده آن را بشناسید.
مثال | نام ابزار به انگلیسی+ معنی فارسی |
تصویر |
|
The mechanic used a car jack to lift the vehicle for maintenance. مکانیک از جک ماشین برای بلند کردن وسیله نقلیه برای تعمیر و نگهداری استفاده کرد. |
car jack
جک اتومبیل |
۱ | |
The driver used jumper cables to jump-start a car with a dead battery. راننده از کابلهای اتصال باتری برای راهاندازی ماشینی با باتری خاموش استفاده کرد. |
Jumper cables
کابل اتصال باتری |
۲ | |
The technician used an oil filter wrench to remove and replace the oil filter during an oil change. تکنسین از آچار فیلتر روغن برای برداشتن و تعویض فیلتر روغن در هنگام تعویض روغن استفاده کرد. |
Oil filter wrench
آچار فیلتر روغن |
۳ | |
The mechanic used a funnel to pour oil into the engine without spilling. مکانیک از یک قیف برای ریختن روغن در موتور بدون ریختن استفاده کرد. |
Funnel
قیف |
۴ | |
The driver used a lug wrench or wheel wrench to remove and tighten the lug nuts when changing a tire. راننده هنگام تعویض لاستیک از آچار یا آچار چرخ برای جدا کردن و سفت کردن مهرههای لاستیک استفاده میکرد. |
Lug wrench / Wheel wrench
آچار چرخ |
۵ | |
The driver used a jerrycan to carry extra fuel for long trips. راننده از یک گالن برای حمل سوخت اضافی برای سفرهای طولانی استفاده میکرد. |
Jerrycan
گالن |
۶ | |
The cyclist used a bike pump to inflate the tires before going for a ride. دوچرخهسوار قبل از حرکت از یک پمپ دوچرخه برای باد کردن لاستیکها استفاده کرد. |
Bike Pumps
تلمبه دوچرخه |
۷ |
۸. ابزارآلات پرکاربرد دیگر به انگلیسی
چند ابزار ساده دیگر نیز معمولاً در انباری یا جعبه ابزار شما پیدا میشود:
مثال | نام ابزار به انگلیسی+ معنی فارسی |
تصویر |
|
The painter used a stepladder to reach high areas while painting. نقاش هنگام نقاشی از یک نردبان برای رسیدن به مناطق مرتفع استفاده میکرد. |
Stepladder
نردبان |
۱ | |
The artist used a paintbrush to apply detailed strokes of paint to the canvas. این هنرمند از یک قلم مو رنگ برای اعمال خطوط دقیق رنگ روی بوم استفاده کرد. |
Paintbrush
قلم موی رنگ |
۲ | |
The decorator used a paint roller to cover large areas with paint quickly. دکوراتور از یک غلتک رنگ برای پوشش سریع مناطق بزرگ با رنگ استفاده کرد. |
Paint roller
غلتک رنگ |
۳ | |
The carpenter used sandpaper to smooth the surface of the wood before painting or staining. نجار قبل از رنگ آمیزی یا رنگ آمیزی از کاغذ سنباده برای صاف کردن سطح چوب استفاده می کرد. |
Sandpaper
سنباده |
۴ | |
The chef used a sharpening stone to sharpen the blades of kitchen knives. سرآشپز برای تیز کردن تیغه های چاقوهای آشپزخانه از سنگ سنباده استفاده کرد. |
Sharpening stone
سنگ سنباده |
۵ |
۹. تجهیزات ایمنی و لباس کار به انگلیسی
در هر کار فنی، یکی از مهمترین نکاتی که باید به آن توجه کنید ایمنی در کار است. برای آن که از بدن خودتان و حتا محیط کارتان به خوبی مراقبت کنید، از این ابزارها استفاده میکنید. پس بهتر است نام این ابزارآلات به انگلیسی را بدانید. علاوه بر آن تجهیزات و لباسهایی نیز هستند که به شما کمک میکنند ابزارهایتان را دم دست داشته باشید. فهرستی از این وسیلهها در جدول زیر آمده است.
مثال | نام ابزار به انگلیسی+ معنی فارسی |
تصویر |
|
The construction worker wore gloves to protect their hands while working. این کارگر ساختمانی برای محافظت از دستان خود هنگام کار دستکش میپوشید. |
Gloves
دستک |
۱ | |
The medical professional used latex gloves to maintain hygiene while treating patients. متخصص پزشکی از دستکش لاتکس برای حفظ بهداشت در حین درمان بیماران استفاده کرد. |
Latex Gloves
دستکش لاتکس |
۲ | |
The industrial worker wore work boots to protect their feet from potential hazards. این کارگر صنعتی برای محافظت از پاهای خود در برابر خطرات احتمالی، چکمه های کار می پوشید. |
Work Boots
کفش کار |
۳ | |
The carpenter used a tool belt to keep essential tools within reach while working. نجار از تسمه ابزار استفاده میکرد تا ابزارهای ضروری را در حین کار در دسترس قرار دهد. |
Tool Belt
تسمه ابزار |
۴ | |
The handyman used a holster pocket to store small tools for easy access. دستساز از یک جیب چرمی برای نگهداری ابزارهای کوچک برای دسترسی آسان استفاده میکرد. |
Holster Pocket
جیب هولستر |
۵ | |
The construction worker wore holster work trousers with built-in pockets for tools. کارگر ساختمانی شلوار کار جلیقهای با جیبهای تعبیه شده برای ابزار میپوشید. |
Holster Work Trousers
شلوار کار جیب دار |
۶ | |
The laboratory technician wore safety glasses to protect their eyes from chemical splashes. تکنسین آزمایشگاه برای محافظت از چشمان خود در برابر پاشیده شدن مواد شیمیایی از عینک ایمنی استفاده میکرد. |
Safety Glasses
عینک ایمنی |
۷ | |
The construction worker wore a safety helmet to protect their head from falling objects. این کارگر ساختمانی برای محافظت از سر خود در برابر سقوط اجسام، کلاه ایمنی به سر داشت. |
Safety Helmet
کلاه ایمنی |
۸ | |
The welder wore a safety face shield to protect their face from sparks and debris. جوشکار برای محافظت از صورت خود در برابر جرقهها و زبالهها از محافظ ایمنی صورت استفاده میکرد. |
Safety Face Shield
محافظ ایمنی صورت |
۹ |
دقت کنید که برخی از ابزارآلات در زبان انگلیسی از اسامی همیشه جمع هستند. یعنی ابزارهایی که جفت یا دو قسمتی هستند، همیشه به شکل جمع استفاده میشوند. و اگر بخواهید به بیشتر از یکی از آنها استفاده کنید باید عبارت pairs of را به کار ببرید.
سخن پایانی
توجه کنید که ما معمولاً برای اشاره به ابزارآلات از واژه انگلیسی Tools یا گاهی از Equipment استفاده میکنیم. اولین چیزی که با شنیدن کلمه ابزار به ذهن ما میرسد ابزارهایی است که به صورت دستی یا مکانیکی به کار میروند. اما خوب است در ذهن داشته باشیم که واژه ابزار (Tool) در دنیای امروز معنای گستردهتری دارد و میتواند به ابزارهای الکترونیکی، رایانهای و حتا هوش مصنوعی اشاره کند.
منابع: