۲۴ تا از بهترین موسیقی ها و آهنگ های یادگیری زبان هلندی+متن و ترجمه
آیا شما هم به تازگی با شرکت در کلاس زبان هلندی یا بهصورت خودآموز یادگیری زبان هلندی را شروع کردهاید و به دنبال بهترین آهنگهای هلندی میگردید که با آنها مهارتهای زبانی خودتان را تقویت کنید؟ میخواهید واژگان هلندی در ذهن شما همچون امواج خروشان دریا به حرکت درآیند؟ یکی از بهترین راهها برای رسیدن به این هدف، گوش دادن به آهنگها و موسیقیهای این زبان است.
در این مقاله قرار است با تعدادی از بهترین آهنگ های سطح بندی شده مناسب یادگیری زبان هلندی آشنا شویم.
بهترین آهنگ های یادگیری زبان هلندی
تاریخ موسیقی هلند به سالهای بسیار دور باز میگردد. در ادامه بهترین آهنگ های هلندی از دهه ۹۰ تا به امروز معرفی شدهاند:
۱. آهنگ Zij Gelooft In Mij از آندره هیز André Hazes
کاور آهنگ | نام آهنگ و ترجمه فارسی | از آلبوم | سال انتشار | ژانر |
Zij Gelooft In Mij او به من ایمان دارد |
Gewoon André | ۱۹۸۱ | Pop |
آندره هیز این آهنگ زیبا را برای همسر دوم خود به نام الن نوشت. بعد از آن در سال ۲۰۰۰ او نسخه جدیدی با همین نام را منتشر کرد. ولی آهنگ او موفق نشد. البته این آهنگ بعد از سال ۲۰۰۴ جزء موفقترینها شناخته شد.
برای مشاهده متن و ترجمه فارسی آهنگ اینجا کلیک کنید:
Ze lag te slapen,
او خوابیده بود،
‘K vroeg haar gisteravond
دیشب ازش پرسیدم
“Wacht op mij”
“منتظر من باش”
Misschien ben ik vanavond vroeger vrij,
شاید امشب زودتر ازاد باشم،
Ze knikte wel van ja,
سرش را تکان داد بله،
Maar zij kent mij (oh jah)
اما او مرا می شناسد (اوه بله)
Nu sta ik voor je
حالا من مقابل شما ایستاده ام
Ik ben weer blijven hangen in de kroeg
دوباره در میخانه معطل شدم
Zo’n nacht ze weet t, heb ik nooit genoeg,
چنین شبی، او می داند، من هرگز به اندازه کافی ندارم،
Hoe was het?
چطور بود؟
Dat was alles wat ze vroeg (wat ze vroeg)
این تمام چیزی است که او پرسید (آنچه او پرسید)
Want zij gelooft in mij,
چون او به من ایمان دارد،
Zij ziet toekomst in ons allebei,
او آینده ای را در هر دوی ما می بیند،
Ze vraagt nooit maak je voor mij eens vrij,
او هرگز نمی پرسد، خودت را برای من آزاد کن،
Want ze weet, dit gaat voorbij.
چون می داند، این می گذرد.
Ik schrijf m’n eigen lied
من آهنگ خودم را می نویسم
Tot dat iemand mij ontdekt en ziet,
تا زمانی که کسی مرا کشف کند و مرا ببیند،
Dat een ieder van mijn songs geniet,
که همه از آهنگ های من لذت ببرند،
Ze vertrouwt op mij, ze gelooft in mij
او به من اعتماد دارد، او به من ایمان دارد
Ik zou wachten,
صبر می کردم،
Tot de tijd dat ieder mij herkent,
تا همه مرا نشناسند،
En je trots kan zijn op je eigen vent,
و شما می توانید به پسر خود افتخار کنید،
Op straat zullen ze zeggen, die Hazes is bekend,
در خیابان خواهند گفت که هیز شناخته شده است،
Zolang we dromen, van ‘t geluk
تا زمانی که رویای خوشبختی را می بینیم
Dat ergens op ons wacht,
جایی که منتظر ماست
Dan vergeet je snel weer deze nacht
آن وقت شما به سرعت این شب را فراموش خواهید کرد
Zij vertrouwt op mij, dat is m’n kracht,
او به من اعتماد دارد، این قدرت من است،
Oh m’n kracht
اوه قدرت من
Want zij gelooft in mij,
چون او به من ایمان دارد،
Zij ziet toekomst in ons allebei,
او آینده ای را در هر دوی ما می بیند،
Zij vraagt nooit maak je voor mij eens vrij,
او هرگز نمی پرسد، خودت را برای من آزاد کن،
Want ze weet, dit gaat voorbij.
چون می داند، این می گذرد.
Ik schrijf mijn eigen lied
من آهنگ خودم را می نویسم
Tot dat iemand mij ontdekt en ziet,
تا زمانی که کسی مرا کشف کند و مرا ببیند،
Dat een ieder van mijn songs geniet,
که همه از آهنگ های من لذت ببرند،
Zij vertrouwd op mij, ze gelooft in mij
او به من اعتماد دارد، او به من ایمان دارد
۲. آهنگ Ben Ik Te Min از آرماند Armand
کاور آهنگ | نام آهنگ و ترجمه فارسی | از آلبوم | سال انتشار | ژانر |
Ben Ik Te Min
آیا من خیلی کوچک هستم؟ |
Armand (Expanded Edition) | ۱۹۶۷ | Pop, Rock, Folk |
آرماند یک خواننده معترض بود که در سال ۱۹۶۷ با انتشار این آهنگ شکست بزرگی را در شغل خود تجربه کرد. او بخشی از نسل هیپیها بود و به خاطر متون انتقادی _ اجتماعی که اغلب از ایدئولوژی هیپی الهام گرفته بودند، شهرت داشت.
برای مشاهده متن و ترجمه فارسی آهنگ اینجا کلیک کنید:
Wil je blijven, oke
میخوای بمونی باشه
Het heeft toch geen enkele zin
به هر حال هیچ معنایی ندارد
Als je me maar niet ziet als de jongen met de rozen
تا زمانی که مرا به عنوان پسر گل رز نبینی
Want dan stort die hele droomwereld in
زیرا آن وقت کل دنیای رویا فرو می ریزد
Jij was, zoals we dat noemden ‘het materialistische type’
همانطور که ما آن را نامیدیم، شما “نوع مادی گرا” بودید
Maar daar heb je nu nog weinig meer van
اما شما دیگر چیز زیادی از آن ندارید
Jij bent nu net zo idealistisch als ik
تو هم مثل من الان آرمان گرا هستی
Maar hoe wil je ‘t in godsnaam anders dan
اما چه چیز دیگری می توانید بخواهید؟
Ben ik te min
آیا من خیلی کوچک هستم؟
Ben ik te min omdat je ouders meer poen hebben dan de mijne
آیا من حقیرتر هستم زیرا پدر و مادر شما بیشتر از من پول دارند؟
Ben ik te min
آیا من خیلی کوچک هستم؟
Ben ik te min omdat je pa in een grotere kar rijdt dan de mijne
آیا من پست ترم چون پدرت گاری بزرگتر از من می راند؟
En toch wil je blijven maar je pa die wil het niet
و با این حال شما می خواهید بمانید، اما پدرتان آن را نمی خواهد
Ik denk dat je beter cunt gaan
فکر کنم بهتره بری
En je moeder die doe je ook al veel verdriet
و همچنین باعث غم و اندوه زیادی برای مادرتان می شوید
En als je thuiskomt zal ze zeggen ‘wat doe je me aan’
و وقتی به خانه می آیی می گوید “داری با من چه کار می کنی”
Jouw moeder die ik moest aanhoren met haar achterlijk gezeik
مجبور بودم حرف های مزخرف و عقب افتاده مادرت را گوش کنم
Over de studie van je broer
در مورد درس برادرت
En je pa die zo’n succesvol zakenman was
و پدرت که تاجر موفقی بود
Met andere woorden ‘wat ben je een boer’
به عبارت دیگر “تو چه کشاورز هستی”
Ben ik dan te min
آیا من خیلی کوچک هستم؟
Ben ik te min omdat je ouders meer poen hebben dan de mijne
آیا من حقیرتر هستم زیرا پدر و مادر شما بیشتر از من پول دارند؟
Ben ik te min آیا من خیلی کوچک هستم؟
Ben ik te min omdat je pa in een grotere kar rijdt dan de mijne
آیا من پست ترم چون پدرت گاری بزرگتر از من می راند؟
Maar kijk uit
اما مراقب باش
Je bent het niet gewend om te vreten van de straat
شما عادت ندارید از خیابان غذا بخورید
Als je lichamelijk maar niet zo erg belangrijk vind
تا زمانی که فکر نمی کنید جسم آنقدر مهم است
Want dat is het in feite niet waar het om gaat
زیرا در واقع موضوع این نیست
En als je ‘t aankunt goed, kom dan gerust weer
و اگر می توانید به خوبی از عهده آن بر بیایید، دوباره بیایید
En anders dan sodemieter je maar op
و در غیر این صورت شما فقط لعنتی
Want het is echt niet dat ik niets om je geeft
چون واقعاً این نیست که من به تو اهمیتی نمی دهم
Maar zo duw je je hoofd in een strop
اما اینطوری سرت را در طناب انداختی
Ben ik daarom dan te min
پس من خیلی کوچکم؟
Ben ik te min omdat je ouders meer poen hebben dan de mijne
آیا من حقیرتر هستم زیرا پدر و مادر شما بیشتر از من پول دارند؟
Ben ik te min
آیا من خیلی کوچک هستم؟
Ben ik te min omdat je pa in een grotere kar rijdt dan de mijne
آیا من پست ترم چون پدرت گاری بزرگتر از من می راند؟
Ben ik daarom dan te min
پس من خیلی کوچکم؟
Ben ik te min omdat je ouders meer poen hebben dan de mijne
آیا من حقیرتر هستم زیرا پدر و مادر شما بیشتر از من پول دارند؟
Ben ik daarom dan te min
پس من خیلی کوچکم؟
Ben ik te min omdat je pa in een grotere kar rijdt dan de mijne
آیا من پست ترم چون پدرت گاری بزرگتر از من می راند؟
۳. آهنگ Testament از بالدوین کبیر Boudewijn de Groot
کاور آهنگ | نام آهنگ و ترجمه فارسی | از آلبوم | سال انتشار |
Testament
عهد |
Voor de overlevenden | ۱۹۶۶ |
این آهنگ را بالدوین کبیر اجرا کرده و ترانۀ آن را لنارت نیج نوشته است. او در ضمن آهنگهایش در مورد همه عزیزانش حرفی برای گفتن دارد و با آهنگهایش خاطرههای زیبایی از خود بر جای میگذارد.
برای مشاهده متن و ترجمه فارسی آهنگ اینجا کلیک کنید:
Na tweeëntwintig jaren in dit leven
بعد از بیست و دو سال در این زندگی
Maak ik het testament op van mijn jeugd
من وصیت جوانی ام را می نویسم
Niet dat ik geld of goed heb weg te geven
نه اینکه پول و ملکی داشته باشم که ببخشم
Voor slimme jongen heb ik nooit gedeugd
من هرگز برای پسر باهوش بودن خوب نبودم
Maar ik heb nog wel wat mooie idealen
من هرگز برای پسر باهوش بودن خوب نبودم
Goed van snit, hoewel ze uit de mode zijn
برش خوب، اگرچه از مد نیست
Wie ze hebben wil, die mag ze komen halen
هر کس آنها را می خواهد می تواند بیاید و آنها را بگیرد
Vooral jonge mensen vinden ze nog fijn
به ویژه جوانان هنوز آنها را دوست دارند
Aan mijn broertje, dat zo graag wil gaan studeren
به ویژه جوانان هنوز آنها را دوست دارند
Laat ik met plezier ‘t adres na van mijn kroeg
خوشحال می شوم آدرس میخانه ام را بگذارم
Waar ik teveel dronk om een vrouw te imponeren
خوشحال می شوم آدرس میخانه ام را بگذارم
En daarna de klappen kreeg waarom ik vroeg
و سپس ضرباتی را که خواستم دریافت کردم
En dan heb ik nog een stuk of wat vriendinnen
و بعد من چند دوست دارم
Die welopgevoed en zeer verstandig zijn
که تحصیلکرده و بسیار عاقل هستند
En waarmee je dus geen donder kunt beginnen
و با آن نمی توان کاری لعنتی را شروع کرد
Maar misschien krijgt iemand anders ze wel klein
اما شاید شخص دیگری آنها را دریافت کند
Voor mijn neefje zijn mijn onvervulde wensen
برای برادرزاده ام آرزوهای برآورده نشده من است
Wel wat kinderlijk, maar ach, ze zijn zo diep
کمی کودکانه، اما اوه، آنها بسیار عمیق هستند
Ik behoorde immer tot die groep van mensen
من همیشه جزو آن دسته از مردم بودم
Voor wie ‘t geluk toch altijd harder liep
برای کسانی که شانس همیشه سریعتر می دوید
Aan mijn vrienden laat ik gaarne het vermogen
من دوست دارم ثروت را به دوستانم بسپارم
Om verliefd te worden op een meisjeslach
عاشق لبخند دختر شدن
Zelf ben ik helaas een keer teveel bedrogen
متأسفانه من خودم بارها فریب خورده ام
Maar wie het eens proberen wil die mag
اما هر کسی که بخواهد آن را امتحان کند آزاد است
Mijn vriendinnetje, ik laat jou alle nachten
دوست دختر من تمام شب تو را ترک خواهم کرد
Dat ik tranen om jouw ontrouw heb gestort
که بر بی وفایی تو اشک ریختم
Maar onthoud dit wel, ik zal geduldig wachten
اما این را به خاطر بسپار، من صبورانه منتظر خواهم بود
Tot ik lach, omdat jij ook belazerd wordt
تا من بخندم، چون تو هم گول خوردی
En de leraar die mij altijd placht te dreigen
و معلمی که همیشه مرا تهدید می کرد
“Jongen, jij komt nog op het verkeerde pad”
پسر، تو هنوز راه را اشتباه میروی.
Kan tevreden zijn en hoeft niets meer te krijgen
می توان راضی بود و نیازی به دریافت چیزی بیشتر نیست
Dat wil zeggen: hij heeft toch gelijk gehad
یعنی بالاخره حق داشت
Voor mijn ouders is het album met de plaatjes
آلبوم با تصاویر برای پدر و مادرم است
Die zo vals getuigen van een blijde jeugd
که چنین شهادت دروغینی از یک جوان شاد می دهد
Maar ze tonen niet de zouteloze praatjes
اما حرف های شور را نشان نمی دهند
Die een kind opvoeden in eer en deugd
کسانی که فرزندی را به افتخار و فضیلت تربیت می کنند
En verder krijgen ze alle dwaze dingen terug
و علاوه بر این، آنها همه چیزهای احمقانه را پس می گیرند
Die ze mij teveel geleerd hebben die tijd
چیزی که آن زمان خیلی به من یاد دادند
Ze kunnen mij tenslotte ook niet dwingen
بالاخره آنها هم نمی توانند من را مجبور کنند
Groot te worden zonder diepe rouw en spijt
بزرگ شدن بدون غم و اندوه عمیق
En dan heb ik ook nog enkele goede vrienden
و سپس چند دوست خوب نیز دارم
Maar die hebben al genoeg van mij gehad
اما آنها قبلاً از من سیر شده اند
Dus ik gun ze nu het loon dat ze verdienden
بنابراین من اکنون به آنها دستمزدی را می دهم که شایسته آن است
Alle drank, die ze van mij hebben gejat
تمام مشروباتی که از من دزدیدند
Verder niets, er zijn alleen nog een paar dingen
هیچ چیز دیگری، فقط چند چیز باقی مانده است
Die ik houd, omdat geen mens er iets aan heeft
آن را نگه می دارم، زیرا برای کسی فایده ای ندارد
Dat zijn mijn goede jeugdherinneringen
اینها خاطرات خوب دوران کودکی من هستند
Die neem je mee zolang je verder leeft
تا زمانی که زنده هستید آن را با خود می برید
۴. آهنگ Als Ze Er Niet Is از دایک De Dijk
کاور آهنگ | نام آهنگ و ترجمه فارسی | از آلبوم | سال انتشار | ژانر |
Als Ze Er Niet Is وقتی اینجا نیست
|
De blauwe schuit | ۱۹۹۴ | Pop |
این آهنگ بزرگترین موفقیت دایک (De Dijk) است و آنقدر زیباست که هیچ کس با شنیدن آن نمیتواند تکرارش نکند!
برای مشاهده متن و ترجمه فارسی آهنگ اینجا کلیک کنید:
Als ze er niet is
اگر او آنجا نباشد
tien tegen een dat ik mijn mond hou
ده به یک دهنم را بسته نگه می دارم
als ik je weer zie
وقتی دوباره میبینمت
ik ken mezelf zo onderhand
من خودم را تا الان خیلی خوب می شناسم
een prater ben ik niet
من اهل حرف زدن نیستم
hoe was het hier
اینجا چطور بود
zal je vragen
شما خواهید پرسید
en ik zal zeggen
و من خواهم گفت
goed
خوب
maar ik zeg je niet wat ik nu denk
اما من الان به شما نمی گویم که چه فکر می کنم
dat ik je eigenlijk zeggen moet
که در واقع باید به شما بگویم
een man weet niet wat hij mist
یک مرد نمی داند چه چیزی را از دست داده است
weet niet wat hij mist
نمی دانم چه چیزی را از دست داده است
weet niet wat hij mist
نمی دانم چه چیزی را از دست داده است
een man weet niet wat hij mist
یک مرد نمی داند چه چیزی را از دست داده است
maar als ze er niet is
اما وقتی او آنجا نیست
als ze er niet is
اگر او آنجا نباشد
weet een man pas wat hij mist
یک مرد فقط می داند چه چیزی را از دست داده است
als ze er niet is
اگر او آنجا نباشد
jij praat honderduit over hoe het was
شما بی وقفه در مورد اینکه چگونه بود صحبت می کنید
over hoe je het hebt gehad
در مورد اینکه چطور صحبت کردی
en misschien als ik op dreef ben
و شاید زمانی که من در یک رول هستم
zeg ik een keertje schat
یه بار میگم عزیزم
dan vraag je mij
بعد از من بپرس
hoe was het bij jou
با تو چطور بود؟
hooguit zeg ik dan
حداکثر می گویم
stil
ساکت
en ik zeg je weer niet wat ik nu denk
و دوباره من به شما نمی گویم که اکنون چه فکر می کنم
dat ik je eindelijk zeggen wil
که بالاخره میخوام بهت بگم
een man weet niet wat hij mist
یک مرد نمی داند چه چیزی را از دست داده است
weet niet wat hij mist
نمی دانم چه چیزی را از دست داده است
weet niet wat hij mist
نمی دانم چه چیزی را از دست داده است
een man weet niet wat hij mist
یک مرد نمی داند چه چیزی را از دست داده است
maar als ze er niet is
اما وقتی او آنجا نیست
als ze er niet is
اگر او آنجا نباشد
pas nu je hier niet bent
فقط الان که اینجا نیستی
nu voel ik het in mij
اکنون آن را در درونم احساس می کنم
nu je mij niet hoort
حالا که صدایم را نمی شنوی
voel ik het woord voor woord
کلمه به کلمه حسش میکنم
voor woord
پیشگفتار
een man weet niet wat hij mist
یک مرد نمی داند چه چیزی را از دست داده است
weet niet wat hij mist
نمی دانم چه چیزی را از دست داده است
een man weet niet wat hij mist
یک مرد نمی داند چه چیزی را از دست داده است
een man weet niet wat hij mist
یک مرد نمی داند چه چیزی را از دست داده است
maar als ze er niet is
اما وقتی او آنجا نیست
als ze er niet is
اگر او آنجا نباشد
weet een man pas wat hij mist
یک مرد فقط می داند چه چیزی را از دست داده است
۵. آهنگ November از روون هزه Rowwen Heze
کاور آهنگ | نام آهنگ و ترجمه فارسی | از آلبوم | سال انتشار | ژانر |
November
نوامبر
|
Vandaag | ۲۰۰۰ | Schlager & Volksmusik, Pop |
کاور این آهنگ توسط گروه فولک ایرلندی The Dubliners ساخته شده که خود آن را بر اساس یک آهنگ فولکلور باستانی تنظیم شده است. این موسیقی یکی از زیباترین و زنده ترین آهنگهای روون هزه است.
برای مشاهده متن و ترجمه فارسی آهنگ اینجا کلیک کنید:
Ut waor tied um naor hoes te gaon
چگونه تصمیم گرفتید به سمت هوس بروید؟
Toen iemand zei heej loêp es mej
وقتی یکی گفت هی، ببین خانم
Ut is heer nog neet gedaon
هنوز تمام نشده آقا
Ik keek ow aan en ik schrok d’r vaan
به تو نگاه کردم و شوکه شدم
Ik háj ow jaore neet gezeen
من هنوز چیزی نگفتم
Geej waar nog moei
عزیزم هنوز مشکل داری
Net zo moei
به همین سختی
ás toen gans in ut begin
همانطور که در همان ابتدا
Op ut kerkplein
در میدان کلیسا
In November
در ماه نوامبر
Zág ik ow veur den ierste kier
من تو را از اولین کرک دیدم
De wind dae weide daor ow hoar
باد آنجا وزید آه چقدر
En ik zág ut gevaor
و من خطر شما را دیدم
Ik zág mien hand al in ow hand
من قبلاً دستم را در دست تو دیدم
En ik docht loêp doer loêp doer
و من گام به گام فکر می کردم
Onderwaeg heb ik meej zelf verteld
در طول راه به خودم گفتم
Ut waas ni mier as un blaad dát velt
مورچه مثل برگ نبود که افتاد
Már un blaad det velt
اما یک ورق کاغذ
En un book giet dicht
و یک کتاب در حال بسته شدن است
Már wat bleef dát was ow gezicht
اما آنچه باقی ماند چهره تو بود
Overdaag de zon en snachts de moan
خورشید در روز و ناله در شب
Ik kos ow oêge neet wirstoan
من نمی خواستم از تو بگذرم
Ik doch mier aan ow dan aan mejzelf
من به تو کمتر از خودم اهمیت می دهم
Ik doch daage aan en stuk
من هنوز زخمی و آسیب دیده ام
Wat is dit nou
این چیه؟
Moeîe vrouw
زن خسته
Dit is weggegoeit geluk
این شادی هدر رفته است
En snachts in bed
و شب در رختخواب
Sloap ik net komde geej op bezeuk beej meej
بخواب من تازه اومدم بالا ولی ببخشید
Mien bed is kalt mien kamer kaal
تخت من برهنه و اتاقم برهنه
En ik droêm hárd as staal
و من مثل فولاد احساس سختی می کنم
En geej ziet zacht ás dons ás vacht
و شما نرمیو آسیب پذیری مانند خز را نمی بینید
En ik drej meej um ow hin
و من درج میج اوم اوهین
En in ow èrm
و در آغوش تو
Weer ik wèrm
باز هم من هستم
En droêm mien moeiste zin
و این بدترین جمله من است
Teveul gedoch te lang gewacht
با این حال خیلی طولانی منتظر ماند
Ik ging door op halve kracht
با نیم سرعت ادامه دادم
Der bleef niks mier oaver vaan dit schip
چیزی از این کشتی باقی نمانده بود
Ut dreef langzaam tot èn stip
به آرامی به سمت یک نقطه حرکت کرد
Tot èn peuntje aan d’n horizon
تا یک میخ در افق
Op enne oceaan zo groêt
درود بر یک اقیانوس
Ik heb álles
من همه چیز دارم
Overboart gegoeïd
بیش از حد قایق
Dun háve deen kwam noeit
دین هرگز نیامده است
Ut waar smerges vroeg
در جایی که smerges پرسید
In Venlo
در ونلو
Hoêg tied um nao hoes te goan
چقدر برای رفتن به هوس هیجان زده ام
Geej keek meej aan en ik keek ow aan
گیج به مژ نگاه کرد و من به تو نگاه کردم
Van kiek os heer now stoan از peek os Lord
در حال حاضر ایستاده است
Ik peek ow hand en ik lachte want
به دستت نگاه کردم و خندیدم چون
Ow gezicht en owwe naam
عجب چهره و نام اووه
En hoe geej keek
و چگونه به نظر می رسید
Ow hoar wegstreek
اوه خار دور
Toen de zon aan d’n hiêmel kwaam
وقتی خورشید به آسمان آمد
۶. آهنگ Liefs uit Londen از گروه Bløf
کاور آهنگ | نام آهنگ و ترجمه فارسی | از آلبوم | سال انتشار |
Liefs uit Londen |
Helder | ۱۹۹۷ |
گروه BLØF با دو تک آهنگ «Helder» و «Zeven Nachten» تقریبا شکست خورد، ولی مجددا در سال ۱۹۹۸ با انتشار آهنگ «Liefs Uit Londen» به موفقیت رسید.
برای مشاهده متن و ترجمه فارسی آهنگ اینجا کلیک کنید:
Van de wereld weet ik niets
من از دنیا چیزی نمی دانم
Niets dan wat ik hoor en zie
چیزی جز آنچه می شنوم و می بینم
Niets dan wat ik lees
هیچ چیز جز آنچه خواندم
Ik ken geen andere landen
من هیچ کشور دیگری را نمی شناسم
Zelfs al ben ik er geweest
حتی اگر من آنجا بوده باشم
Grote steden ken ik niet
من هیچ شهر بزرگی را نمی شناسم
Behalve uit de boeken
به جز کتاب ها
Behalve van TV
به جز تلویزیون
Ik ken geen andere stad
من شهر دیگری را نمی شناسم
Dan de stad waarin ik leef
سپس شهری که در آن زندگی می کنم
Zij stuurt me kaarten uit Madrid
او از مادرید برای من کارت می فرستد
En uit Moskou komt een brief
و نامه ای از مسکو می آید
Met de prachtigste verhalen
با زیباترین داستان ها
God, wat is ze lief
خدایا خیلی شیرینه
Gisteren uit Lissabon
دیروز از لیسبون
Ik mis je en een zoen
دلم برات تنگ شده و یه بوسه
Vandaag uit Praag een kattebel
امروز یک تماس از پراگ
Want er is zoveel te doen
زیرا کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد
En morgen als de postbode m’n huis weer heeft gevonden
و فردا که پستچی دوباره خانه ام را پیدا کند
Dan stort ze m’n hart vol
سپس او قلب من را پر می کند
Met al het liefs
با تمام عشق
Uit Londen
از لندن
Van de wereld weet ik niets
من از دنیا چیزی نمی دانم
Niets dan wat ik hoor en zie
چیزی جز آنچه می شنوم و می بینم
Niets dan wat ik voel
هیچی جز حسی که من دارم
Ik leef van dag tot dag
من روز به روز زندگی می کنم
Zonder vrees en zonder doel
بدون ترس و بدون هدف
Verre landen ken ik niet
من هیچ کشور دوری را نمی شناسم
Behalve uit m’n atlas
به جز اطلس من
Die droom ik elke nacht
من هر شب خوابش را می بینم
Maar ik droom alleen de landen
اما من فقط رویای کشورها را می بینم
Waar ze ooit aan me dacht
جایی که او زمانی به من فکر می کرد
Als een mooi en groot geloof
مثل یک ایمان زیبا و بزرگ
Aan de muur van mijn gedachten
روی دیوار افکارم
Hangt een wereldkaart te wachten
نقشه جهان در انتظار است
Tot ze terugkomt
تا زمانی که او برگردد
Met haar reizen in m’n hoofd
سفر با او در سرم
Steek ik vlaggen in de aarde
پرچم ها را در زمین می چسبانم
Dezelfde kleur dezelfde waarde
همان رنگ، همان ارزش
۷. آهنگ Zeg Me Dat Het Niet Zo Is از فرانک بویژن Frank Boeijen
کاور آهنگ | نام آهنگ و ترجمه فارسی | از آلبوم | سال انتشار | ژانر |
Zeg Me Dat Het Niet Zo Is به من بگو که اینطور نیست |
Stormvogels | ۱۹۹۵ | popballad تصنیف پاپ |
این آهنگ موفقیت بسیار کمی داشت، با این حال به دلیل اجرای کنسرتهای بینظیر، محبوبیت پیدا زیادی کرد.
برای مشاهده متن و ترجمه فارسی آهنگ اینجا کلیک کنید:
Zeg me dat het niet zo is
۸. آهنگ The Amazing Stroopwafels از اود ماسوگ Oude Maasweg
کاور آهنگ | نام آهنگ و ترجمه فارسی | از آلبوم | سال انتشار | ژانر |
The Amazing Stroopwafels
استروپ وافل های شگفت انگیز |
Mooi Weer | ۱۹۸۱ | Alternative/Indie, Pop, Rock, Folk |
این آهنگ هم در زمان انتشار موفقیت زیادی به دست نیاورد؛ اما پس از گذشت چند سال محبوبیت آن بیشتر شد.
برای مشاهده متن و ترجمه فارسی آهنگ اینجا کلیک کنید:
Sitting on a highway on a broken van
نشستن در بزرگراه روی یک ون شکسته
Thinking of you again
دوباره به تو فکر می کنم
I guess I have to hitch-hike to the station
حدس میزنم باید با اتوموبیل به ایستگاه بروم
With every step I see your face
با هر قدم صورتت را می بینم
Like a mirror looking back at me
مثل آینه ای که به من نگاه می کند
Saying your the only one
گفتن تو تنها هستی
Making me feel I could survive
باعث می شود احساس کنم می توانم زنده بمانم
And so glad to be alive
و خیلی خوشحالم که زنده ام
Nowhere to run and not a guitar to play
نه جایی برای دویدن و نه گیتاری برای نواختن
Mixed up inside and it’s been raining all day
در داخل مخلوط شده و تمام روز باران می بارد
Since you went away
از وقتی رفتی
Manhattan Island serenade
جزیره منهتن
Ik zit hier op de snelweg met een lege tank
من اینجا در بزرگراه با یک مخزن (باک) خالی نشسته ام
Regen klettert op het dak
تکه های باران روی پشت بام
Ik zal nu wel naar huis toe moeten liften
الان باید با اتوتو بروم خونه
Denk aan jou bij elke stap
در هر قدم به تو فکر می کنم
In de verte blijft een Transit staan
یک ترانزیت در دوردست متوقف می شود
Ik kom nooit meer van je los
دیگه هیچوقت از دستت خلاص نمیشم
Ik zie de Caltex in de nevel
من کالتکس را در مه می بینم
Olie vlekken op de Maas
لکه های روغن روی Meuse
Ik loop wel door maar ik kan nergens heen
من به راه رفتن ادامه می دهم اما نمی توانم جایی بروم
Het regent nog steeds en ik voel me zo alleen
هنوز باران می بارد و من احساس تنهایی می کنم
Nu ik je nooit meer zie
حالا که دیگه هیچوقت نمیبینمت
Oude Maasweg kwart voor drie
Oude Maasweg یک ربع به سه
Nu ik je nooit meer zie
حالا که دیگه هیچوقت نمیبینمت
Oude Maasweg kwart voor drie
kwart voor drie Oude Maasweg یک ربع به سه
۹. آهنگ Ik heb je Lief از پل دو لیو Paul De Leeuw
کاور آهنگ | نام آهنگ و ترجمه فارسی | از آلبوم | سال انتشار | ژانر |
Ik heb je Lief من تو را دوست دارم |
Lief | ۱۹۹۷ | Pop |
آهنگ «من تو را دوست دارم» آهنگی تکاندهنده است که پل دو لیو آن را به همراه پیتر گرونندیک نوشته است.
برای مشاهده متن و ترجمه فارسی آهنگ اینجا کلیک کنید:
‘k weet niet of je zit te wachten
نمی دونم منتظری یا نه
op een vriendelijk woord van mij
در یک کلمه محبت آمیز از من
als ik jou oproep in gedachte
وقتی تو را به خاطر می آورم
maakt me dat veel beetjes blij
که خیلی خوشحالم میکنه
‘k voel het als ik jou zie zitten
وقتی می بینم تو آنجا نشسته ای احساس می کنم
als ik je alleen maar ruik
وقتی فقط تو را بو می کنم
‘t zit in honderdduizend vlinders
در صد هزار پروانه است
die zoet zweven in mijn buik
که شیرین در شکمم شناور است
‘k heb je lief mijn hele leven
تمام عمرم دوستت دارم
‘t is veel meer dan houden van
خیلی بیشتر از دوست داشتن
‘t is alsof je in mijn bloed zit
انگار تو خون من هستی
ik zonder jouw niet leven kan
من نمی توانم بدون تو زندگی کنم
jouw mooie ogen doen me smelten
چشمان زیبای تو مرا ذوب می کند
zet me zo in vuur en vlam
من را خیلی آتش می زند
ik voel het enkel bij jouw aanblik
فقط با دیدن تو حسش میکنم
ik krijg het ook van Rotterdam
من هم از روتردام میگیرم
‘k heb je lief, ‘k heb je lief, ‘k heb je lief
دوستت دارم، دوستت دارم، دوستت دارم
wat moet ik zonder jou
بدون تو چیکار کنم
‘t zijn vier hele kleine woordjes
چهار کلمه بسیار کوچک است
en al maakt je dat een beetje bang
و حتی اگر این کمی شما را می ترساند
‘k heb je lief, vier jaargetijden lang
چهار فصل دوستت دارم (همیشه)
‘k voel het heel vaak als jij opstaat
من اغلب وقتی بلند می شوی آن را احساس می کنم
of na een zomerse bui
یا بعد از دوش تابستانی
ik word al week bij de gedachte
من از قبل در این فکر ضعیف هستم
jij die loopt in mijn lievelingstrui
تو که با پلیور مورد علاقه من راه میروی
‘t is mijn hand die jij plots vastpakt
این دست من است که ناگهان می گیری
als ik domweg naast jou fiets
اگر من به سادگی در کنار تو چرخ بزنم
‘t komt ook, dat is nou het gekke,
همچنین اتفاق می افتد، این چیز خنده دار است
، zelfs door helemaal niets
حتی به هیچ وجه
‘k heb je lief, ‘k heb je lief, ‘k heb je lief
دوستت دارم، دوستت دارم، دوستت دارم
wat moet ik zonder jou
بدون تو چیکار کنم
‘t zijn vier hele kleine woordjes
چهار کلمه بسیار کوچک و کم است
en al maakt je dat een beetje bang
و حتی اگر این کمی شما را می ترساند
ik heb je lief, veertien bloemencorso’s lang
من تو را برای چهارده رژه گل دوست داشتم
ik proef het tijdens ons zoenen
وقتی میبوسیم مزه اش می کنم
of als je plotseling lacht
یا اگر ناگهان بخندید
ik zie het in vallende sterren
من آن را در ستاره های تیرانداز می بینم
na heftig vrijen in de nacht
بعد از رابطه جنسی شدید در شب
‘t is die tinteling dat briesje
این صدای سوزن سوزن شدن، آن نسیم است
maakt jou helemaal voor mij
همه شما را برای من می سازد
ik denk als ik jou zo zie lopen
فکر می کنم وقتی می بینم که اینطور راه می روی
God, er gaat een engeltje voorbij
خدایا یه فرشته داره میگذره
‘k heb je lief, ik heb je lief, ik heb je lief
دوستت دارم، دوستت دارم، دوستت دارم
wat moet ik zonder jou
بدون تو چیکار کنم
‘t zijn vier hele kleine woordjes
چهار کلمه بسیار کوچک است
en al maakt je dat een beetje bang
و حتی اگر این کمی شما را می ترساند
ik heb je lief, duizend-en-één nachten lang
هزار و یک شب دوستت دارم
een van mijn mooiste dromen
یکی از زیباترین آرزوهای من
is oud te worden met z’n twee
این است که ما دو نفر کنار هم و باهم پیر شویم
dat die maar uit mag komen
که ممکن است محقق شود
ik heb je lief ook na de AOW
حتی بعد از AOW هم دوستت دارم
ik heb je lief,
دوستت دارم،
wat moet ik zonder jou
بدون تو چیکار کنم
‘t zijn vier hele kleine woordjes
چهار کلمه بسیار کوچک است
en al maakt je dat een beetje bang
و حتی اگر این کمی شما را می ترساند
ik heb je lief, honderdvier kerstbomen lang
دوستت دارم صد و چهار درخت کریسمس
ik heb je lief, ‘k heb je lief
دوستت دارم دوستت دارم
mijn hele leven lang.
تمام زندگی من طولانی است
۱۰. آهنگ Zing, Vecht, Huil, Bid, Lach, Werk En Bewonder از رامسس شافی Ramses Shaffy
کاور آهنگ | نام آهنگ و ترجمه فارسی | از آلبوم | سال انتشار | ژانر |
Zing, Vecht, Huil, Bid, Lach, Werk En Bewonder بخوان، بجنگ، گریه کن، دعا کن، بخند، کار کن و تحسین کن |
Zonder Bagage | ۱۹۷۱ | Pop, Folk |
رامسس شافی این آهنگ را برای افرادی میخواند که به هر طریقی تنها، ناامید یا ناراضی هستند.
او به آنها یادآوری میکند که همه در کنار هم باشند، آواز بخوانند، بجنگند، گریه کنند، دعا کنند، بخندند، کار کنند و در زندگی یکدیگر را تشویق کنند.
برای مشاهده متن و ترجمه فارسی آهنگ اینجا کلیک کنید:
Voor die gene in een schuilhoek achter glas
برای کسانی که در یک مخفیگاه پشت شیشه هستند
voor die gene met de dicht beslage ramen
برای کسانی که در یک مخفیگاه پشت شیشه هستند
voor die gene die dacht dat hij alleen was
برای کسی که فکر میکرد تنهاست
moet nu weten we zijn allemaal samen
برای کسی که فکر میکرد تنهاست
Voor die gene met het dicht geslagen boek
برای کسی که کتاب بسته است
voor die gene met de snel vergeten namen
برای کسانی که نامشان به سرعت فراموش می شود
voor die gene met het vruchteloze zoekken
برای کسانی که جستجوی بی نتیجه دارند
moet nu weten we zijn allemaal samen
باید بدانیم که اکنون همه با هم هستیم
Zing, vecht, huil, bid, lach, werk en bewonder
بخوان، بجنگ، گریه کن، دعا کن، بخند، کار کن و تحسین کن
Zing, vecht, huil, bid, lach, werk en bewonder
بخوان، بجنگ، گریه کن، دعا کن، بخند، کار کن و تحسین کن
Zing, vecht, huil, bid, lach, werk en bewonder
بخوان، بجنگ، گریه کن، دعا کن، بخند، کار کن و تحسین کن
Zing, vecht, huil, bid, lach, werk en bewonder niet zonder ons
بدون ما آواز نخوان، بجنگ، گریه نکن، دعا نکن، نخند، کار نکن و تحسین نکن
Voor die gene met de slapeloze nacht
برای کسانی که شب بی خوابی دارند
voor die gene die ‘t geluk niet kan beamen
برای کسانی که نمی توانند با شادی موافق باشند
voor die gene die niets doet alleen maar wacht
برای کسانی که کاری جز صبر کردن انجام نمی دهند
moet nu weten we zijn allemaal samen
باید بدانیم که اکنون همه با هم هستیم
Voor die gene met zijn mateloze trots
برای آن یکی با غرور بی اندازه اش
in zijn risicoloze hoge toren
در برج بلند بی خطرش
op zijn risicoloze hoge rots
روی صخره بلند بی خطرش
moet nu weten zo zijn we niet geboren
اکنون باید بدانیم، ما اینطور به دنیا نیامده ایم
Zing, vecht, huil, bid, lach, werk en bewonder
بخوان، بجنگ، گریه کن، دعا کن، بخند، کار کن و تحسین کن
Zing, vecht, huil, bid, lach, werk en bewonder
بخوان، بجنگ، گریه کن، دعا کن، بخند، کار کن و تحسین کن
Zing, vecht, huil, bid, lach, werk en bewonder
بخوان، بجنگ، گریه کن، دعا کن، بخند، کار کن و تحسین کن
Zing, vecht, huil, bid, lach, werk en bewonder niet zonder ons
بدون ما آواز نخوان، بجنگ، گریه نکن، دعا نکن، نخند، کار نکن و تحسین نکن
Voor die gene met het open gezicht
برای کسانی که چهره های گشاده دارند
voor die gene met het naakte lichaam
برای کسی که بدن برهنه دارد
voor die gene in het witte licht
برای کسانی که در نور سفید هستند
voor die gene die weet we komen samen
برای کسانی که می دانند ما با هم هستیم
Zing, vecht, huil, bid, lach, werk en bewonder
بخوان، بجنگ، گریه کن، دعا کن، بخند، کار کن و تحسین کن
Zing, vecht, huil, bid, lach, werk en bewonder
بخوان، بجنگ، گریه کن، دعا کن، بخند، کار کن و تحسین کن
Zing, vecht, huil, bid, lach, werk en bewonder
بخوان، بجنگ، گریه کن، دعا کن، بخند، کار کن و تحسین کن
Zing, vecht, huil, bid, lach, werk en bewonder niet zonder ons
بدون ما آواز نخوان، بجنگ، گریه نکن، دعا نکن، نخند، کار نکن و تحسین نکن
niet zonder ons
بدون ما نیست
niet zonder ons
بدون ما نیست
niet zonder ons
بدون ما نیست
niet zonder ons
بدون ما نیست
niet zonder ons
بدون ما نیست
niet zonder ons
بدون ما نیست
niet zonder ons
بدون ما نیست
niet zonder ons
بدون ما نیست
niet zonder ons
بدون ما نیست
niet zonder ons
بدون ما نیست
niet zonder ons
بدون ما نیست
niet zonder ons
بدون ما نیست
niet zonder ons
بدون ما نیست
niet zonder ons
بدون ما نیست
۱۱. آهنگ Bloed, Zweet En Tranen از آندره هیز André Hazes
کاور آهنگ | نام آهنگ و ترجمه فارسی | از آلبوم | سال انتشار |
Bloed, Zweet En Tranen خون، عرق و اشک |
Strijdlustig | ۲۰۰۲ |
این آهنگ در زمان انتشار محبوبیت چندانی نداشت، ولی به لطف تیم ملی فوتبال هلند جایگاه خود را پیدا کرد.
برای مشاهده متن و ترجمه فارسی آهنگ اینجا کلیک کنید:
‘K Heb het goed gedaan
به خوبی انجام دادم
Maar ook zo fout gedaan
اما این کار را نیز اشتباه انجام داده است
Als ik terugkijk in de tijd
وقتی به گذشته نگاه می کنم
Een lach met tranen
لبخندی همراه با اشک
Zo voel ik mij vandaag
من امروز این احساس را دارم
Geproefd van het leven
طعم زندگی را چشید
Zo veel vrienden, ongekend
دوستان زیاد، بی سابقه
Met bloed, zweet en tranen
با خون و عرق و اشک
Zei ik: “Rot hier nu maar op!”
گفتم: حالا جهنم را از اینجا برو!
Met bloed, zweet en tranen
با خون و عرق و اشک
Zei ik: “Vrienden, dag vrienden, de koek is op”
گفتم: دوستان، خداحافظ دوستان، کیک از بین رفت.
‘K Heb geluk gekend
من خوشبختی را شناخته ام
Maar ook verdriet gekend
اما غم و اندوه نیز شناخته شده است
Hoe vaak stootte ik m’n kop?
چند بار به سرم زدم؟
Maar toch, ik ben tevreden
اما با این حال، من راضی هستم
Met alles wat ik ben
با هر چیزی که هستم
Als je roem voorbij is
وقتی شهرتت تمام شد
Moet je kijken wie je nog kent
ببین دیگه چه کسی رو میشناسی
Met bloed, zweet en tranen
با خون و عرق و اشک
Zei ik: “Rot hier nu maar op!”
گفتم: حالا جهنم را از اینجا برو!
Met bloed, zweet en tranen
با خون و عرق و اشک
Zei ik: “Vrienden, dag vrienden, de koek is op”
گفتم: دوستان، خداحافظ دوستان، کیک از بین رفت.
‘K Heb het echt gezien
من در واقع آن را دیدم
Nee, ik heb geen trek
نه من گرسنه نیستم
Ik blijf niet gek
من دیوانه نیستم
Dat ik iemand straks nog mis
که بعدا دلم برای کسی تنگ شود
Ik blijf echt alleen
من واقعا تنها می مانم
Ja, echt alleen
آره واقعا تنها
Geen gezeur meer aan m’n kop
دیگر در ذهن من غر زدن نیست
Ach, rot nu maar op
اوه خب حالا دیگه لعنت برید
Met bloed, zweet en tranen
با خون و عرق و اشک
Zei ik: “Rot hier nu maar op!”
گفتم: حالا از اینجا به جهنم برو!
Met bloed, zweet en tranen
با خون و عرق و اشک
Zei ik: “Vrienden, dag vrienden, de koek is op”
گفتم: دوستان، خداحافظ دوستان، کیک از بین رفت.
Met bloed, zweet en tranen
با خون و عرق و اشک
Zei ik: “Rot hier nu maar op!”
گفتم: حالا از اینجا به جهنم برو!
Met bloed, zweet en tranen
با خون و عرق و اشک
Zei ik: “Vrienden, dag vrienden, de koek is op”
گفتم: دوستان، خداحافظ دوستان، کیک از بین رفت.
۱۲ آهنگ Laat Me از رامسس شافی Ramses Shaffy
کاور آهنگ | نام آهنگ و ترجمه فارسی | از آلبوم | سال انتشار | ژانر |
Laat Me اجازه بده |
Dag en nacht | ۱۹۷۸ | Pop |
«اجازه بده» اسم آهنگی فرانسوی زبان است که در سال ۱۹۷۷ با متن هلندی توسط رامسس شافی اجرا شد.
این آهنگ در مورد کسی است که امیدی به زندگی ندارد. البته شافی این را در مورد کسی میخواند که در میانه زندگی خود بدون ترس ازمرگ و سرشار امید به زندگی با قدرت به راه خود ادامه میدهد.
برای مشاهده متن و ترجمه فارسی آهنگ اینجا کلیک کنید:
Ik ben misschien te laat geboren
شاید خیلی دیر به دنیا آمده باشم
Of in een land met ander licht
یا در کشوری با نور متفاوت
Ik voel me altijd wat verloren
من همیشه احساس می کنم کمی گم شده ام
Al toont de spiegel mijn gezicht
حتی اگر آینه صورتم را نشان دهد
Ik ken de kroegen, kathedralen
من میخانه ها، کلیساها را می شناسم
Van Amsterdam tot aan Maastricht
از آمستردام تا ماستریخت
Toch zal ik elke dag verdwalen
با این حال، من هر روز گم خواهم شد
Dat houdt de zaak in evenwicht
که همه چیز را در تعادل نگه می دارد
Laat me اجازه دهید من
Laat me اجازه دهید من
Laat me m’n eigen gang maar gaan
بگذار من کار خودم را انجام دهم
Laat me اجازه دهید من
Laat me اجازه دهید من
Ik heb ‘t altijd zo gedaan
من همیشه این کار را انجام داده ام
Ik zal m’n vrienden niet vergeten
دوستانم را فراموش نمی کنم
Want wie me lief is blijft me lief
زیرا هر که را دوست دارم برایم عزیز می ماند
En waar ze wonen, moest ik weten
و من باید می دانستم آنها کجا زندگی می کنند
Maar ‘k verloor hun laatste brief
اما آخرین نامه آنها را گم کردم
Ik zal ze heus nog wel ontmoeten
مطمئناً دوباره با آنها ملاقات خواهم کرد
Misschien vandaag, misschien over ‘n jaar
شاید امروز، شاید یک سال دیگر
Ik zal ze kussen en begroeten
من آنها را می بوسم و سلام می کنم
‘T Komt vanzelf weer voor elkaar
دوباره خودش درست میشه
Laat me
اجازه دهید من
Laat me
اجازه دهید من
Laat me m’n eigen gang maar gaan
بگذار من کار خودم را انجام دهم
Laat me
اجازه دهید من
Laat me
اجازه دهید من
Ik heb ‘t altijd zo gedaan
من همیشه این کار را انجام داده ام
Ik ben gelukkig niet verankerd
خوشبختانه من لنگر نیستم
Soms woon ik hier, soms leef ik daar
گاهی اینجا زندگی می کنم، گاهی آنجا زندگی می کنم
Ik heb m’n leven niet verkankerd
خطر سرطان نداشتم
Ik heb geen bezit en geen bezwaar
نه ملکی دارم و نه اعتراضی
Ik hou van water en van aarde
من عاشق آب و خاک هستم
Ik hou van schamel en van duur
من ارزان و گران را دوست دارم
D’r is geen stuiver die ik spaarde
نیکلی نیست که من ذخیره کرده باشم
Ik leef gewoon van uur tot uur
من فقط ساعت به ساعت زندگی می کنم
Laat me
اجازه دهید من
Laat me
اجازه دهید من
Laat me m’n eigen gang maar gaan
بگذار من کار خودم را انجام دهم
Laat me
اجازه دهید من
Laat me
اجازه دهید من
Ik heb ‘t altijd zo gedaan
من همیشه این کار را انجام داده ام
Ik zal ook wel eens een keertje sterven
من هم روزی میمیرم
Daar kom ik echt niet onderuit
من واقعا نمی توانم از آن دور شوم
Ik laat m’n liedjes dan maar zwerven
من فقط اجازه دادم آهنگ هایم سرگردان شوند
En verder zoek je ‘t maar uit
و سپس شما فقط آن را دریابید
Voorlopig blijf ik nog jou zoenen
فعلا به بوسیدنت ادامه خواهم داد
Jouw zwarte schaap, jouw trouwe fan
گوسفند سیاه شما، طرفدار وفادار شما
Ik blijf nog lang en liefst nog langer
من برای مدت طولانی و ترجیحاً بیشتر خواهم ماند
En laat me blijven wie ik ben
و بگذار همانی که هستم بمانم
Laat me
اجازه دهید من
Laat me
اجازه دهید من
Laat me m’n eigen gang maar gaan
بگذار من کار خودم را انجام دهم
Laat me
اجازه دهید من
Laat me
اجازه دهید من
Ik heb ‘t altijd zo gedaan
بگذار من کار خودم را انجام دهم
Laat me
اجازه دهید من
Laat me
اجازه دهید من
Laat me
اجازه دهید من
Laat me
اجازه دهید من
Laat me
اجازه دهید من
Laat me
اجازه دهید من
Ik heb ‘t altijd zo gedaan
بگذار من کار خودم را انجام دهم
Laat me
اجازه دهید من
Laat me
اجازه دهید من
Laat me
اجازه دهید من
Laat me
اجازه دهید من
Laat me
اجازه دهید من
Laat me Ik heb ‘t altijd zo gedaan
بگذار من کار خودم را انجام دهم
Laat me
اجازه دهید من
۱۳. آهنگ Voor Haar از فرانس هالسما Frans Halsema
کاور آهنگ | نام آهنگ و ترجمه فارسی | از آلبوم | سال انتشار | ژانر |
Voor Haar برای او |
۱۹۳۹-۱۹۸۴ | ۱۹۷۷ | رمانتیک |
«برای او» یک آهنگ عاشقانه زیبا است که در زمان خود به جایگاه واقعیاش دست نیافت. اما این پایان داستان نبود و در سال ۱۹۹۴، ده سال پس از مرگ خواننده، به موفقیت و محبوبیت بینظیری رسید.
برای مشاهده متن و ترجمه فارسی آهنگ اینجا کلیک کنید:
Zij verstaat de kunst van bij me horen
او هنر تعلق داشتن به من را درک می کند
In mijn lichaam heeft ze plaats gemaakt voor twee
او در بدن من برای دو نفر جا باز کرده است
In mijn ogen woont ze, in mijn oren
او در چشمان من زندگی می کند، در گوش های من
Ze hoort en ziet mijn hele leven met me mee
او تمام زندگی مرا با من می شنود و می بیند
Soms begint ze in mijn hart te zingen
گاهی در قلب من شروع به خواندن می کند
Waar het nacht wordt heeft ze lichtjes aangedaan
جایی که شب می شود، چراغ ها را روشن کرده است
En door haar weet ik dan door te dringen
و من از طریق او موفق می شوم از آن عبور کنم
Tot de onvermoede schat van ons bestaan
به گنج بی گمان وجودمان
Zo alleen maar wil ik verder leven
این تنها راهی است که می خواهم به زندگی ادامه دهم
Schuilend bij elkaar
با هم پناه گرفتن
En als ik oud moet worden, dan alleen met haar
و اگر مجبورم پیر شوم، با او تنها شوم
Zij kent al mijn dromen en mijn wanen
او تمام رویاها و توهمات من را می داند
Al mijn haast en al mijn honger en mijn spijt
تمام عجله من و تمام گرسنگی و پشیمانی من
Als ik lach kent zij alleen de tranen
وقتی من می خندم او فقط اشک ها را می شناسد
Die daar achter liggen in de tijd
کسانی که در زمان عقب مانده اند
Zo alleen maar wil ik verder leven
این تنها راهی است که می خواهم به زندگی ادامه دهم
Schuilend bij elkaar
با هم پناه گرفتن
En als ik oud moet worden, dan alleen met haar
و اگر مجبورم پیر شوم، با او تنها شوم
Zij is meer dan deze woorden zeggen
او بیش از این است که این کلمات می گویند
In mijn lichaam heeft ze plaats gemaakt voor twee
او در بدن من برای دو نفر جا باز کرده است
Maar wie weet een wonder uit te leggen
اما چه کسی می داند چگونه یک معجزه را توضیح دهد؟
En een wonder draag ik met me mee
و من یک معجزه را با خود حمل می کنم
۱۴. آهنگ Papa از استف باس Stef Bos
کاور آهنگ | نام آهنگ و ترجمه فارسی | سال انتشار |
Papa بابا |
۱۹۸۸ |
استف باس این آهنگ را زمانی که پدرش به بیماری سرطان مبتلا شد، برای او ساخت.
پیش از این اتفاق تلخ او فکر میکرد با پدرش بسیار متفاوت است. اما از آن پس متوجه شد بیش از پیش به پدرش شباهت دارد! این آهنگ را نیز با همین مضمون اجرا کرده است.
برای مشاهده متن و ترجمه فارسی آهنگ اینجا کلیک کنید:
Ik heb dezelfde ogen
منم همین چشما رو دارم
En ik krijg jouw trekken om mijn mond
و من ویژگی های تو را دور دهانم می اندازم
Vroeger was ik driftig
من عادت داشتم
Vroeger was jij driftig
شما قبلاً تندخو بودید
Maar we hebben onze rust gevonden
اما ما آرامش خود را یافته ایم
En we zitten naast elkaar
و کنار هم می نشینیم
En we zeggen niet zoveel
و ما چیز زیادی نمی گوییم
Voor alles wat jij doet
برای هر کاری که انجام می دهید
Heb ik hetzelfde ritueel
آیا من هم همین رسم را دارم؟
Papa
بابا
Ik lijk steeds meer op jou
من بیشتر و بیشتر شبیه تو هستم
Ik heb dezelfde handen
منم همین دستا رو دارم
En ik krijg jouw rimpels in mijn huid
و من چین و چروک های تو را در پوستم فرو می کنم
Jij hebt jouw ideen
شما ایده های خود را دارید
Ik heb mijn ideen
من ایده های خودم را دارم
En we zwerven in gedachten
و در افکار سرگردانیم
Maar we komen altijd thuis
اما ما همیشه به خانه می آییم
De waarheid die je zocht
حقیقتی که دنبالش بودی
En die je nooit hebt gevonden
و هرگز آن را پیدا نکردی
Ik zoek haar ook
و هرگز آن را پیدا نکردی
En tevergeefs
و بیهوده
Zolang ik leef
تا وقتی زنده ام
Want papa, ik lijk steeds meer op jou
چون بابا من بیشتر و بیشتر شبیه تو هستم
Vroeger kon je streng zijn
در گذشته می توانستید سختگیر باشید
En ik heb je soms gehaat
و من گاهی از تو متنفر شده ام
Maar jouw woorden
اما حرف تو
Ze liggen op mijn lippen
آنها روی لبان من هستند
En ik praat nu
و الان دارم حرف میزنم
Zoals jij vroeger praatte
روشی که قبلاً صحبت می کردید
Ik heb een goddeloos geloof
من ایمان غیر خدایی دارم
En ik hou van elke vrouw
من ایمان غیر خدایی دارم
En misschien ben ik geworden
و من هر زنی را دوست دارم
Wat jij helemaal niet wou
که اصلا نمیخواستی
Maar papa, ik lijk steeds meer op jou
اما بابا، من بیشتر و بیشتر شبیه تو هستم
Jij gelooft in God
تو به خدا اعتقاد داری
Dus jij gaat naar de hemel
پس تو به بهشت می روی
En ik geloof in niks
و من به هیچ چیز اعتقاد ندارم
Dus we komen elkaar na de dood
پس پس از مرگ همدیگر را ملاقات می کنیم
Na de dood nooit meer tegen
بعد از مرگ دیگر هرگز
Maar papa
اما بابا
Ik hou steeds meer van jou
بیشتر و بیشتر دوستت دارم
۱۵. آهنگ Dat Ik Je Mis از مایکه اوبوتر Maaike Ouboter
کاور آهنگ | نام آهنگ و ترجمه فارسی | از آلبوم | سال انتشار | ژانر |
Dat Ik Je Mis که دلم برایت تنگ شده است |
MNM Love Songs Vol.4 | ۲۰۱۴ | Pop |
آهنگ فوقالعاده زیبا «که دلم برایت تنگ شده است» مایکه اوبوتر آن را در سال ۲۰۱۴ به یاد پدر و مادرش اجرا کرد.
برای مشاهده متن و ترجمه فارسی آهنگ اینجا کلیک کنید:
Je kust me, je sust me
تو مرا می بوس، آرامم می کنی
Omhelst me, gerust me
مرا در آغوش می گیرد، به من آرامش می دهد
Je vangt me, verlangt me
تو مرا اسیر می کنی، مرا آرزو کن
Oneindig ontbangt me
بی نهایت منو میترسونه
Je roept me, je hoort me
تو با من تماس می گیری، صدایم را می شنوی
Je redt en verstoort me
تو نجاتم میدی و مزاحمم میشی
Gelooft me, berooft me
باور کن منو سرقت کن
Verstikt en verdooft me
خفه ام می کند و بی حس می کند
Je ademt en leeft me
تو نفس میکشی و زندگیم میکنی
Siddert en beeft me
می لرزم و می لرزم
Vertrouwt me, beschouwt me
به من اعتماد دارد، مرا در نظر می گیرد
Als mens en weerhoudt me
به عنوان یک انسان و من را عقب نگه می دارد
Van bozige dromen
از رویاهای شیطانی
Die op komen dagen
چه کسانی ظاهر می شوند
De eenzame vragen van eindig geluk
سوالات تنهایی شادی متناهی
Met je krullen als nacht
با فرهای تو مثل شب
Hoe je praat, hoe je lacht
چگونه صحبت می کنی، چگونه می خندی
Hoe je stem zo dichtbij als een engel verzacht
چقدر صدایت مثل یک فرشته نرم می شود
In mijn dromen doorstromen
در رویاهای من جریان دارد
Oneindige leegtes
فضای خالی بی نهایت
Je remt me, je temt me
سرعتم را کم می کنی، اهلی ام می کنی
Je roert en beweegt me
تو مرا تکان می دهی و حرکت می دهی
Ik mis je, ik mis je
دلم برات تنگ شده، دلم برات تنگ شده
Ik grijp je, ik gris je
من تو را می گیرم، تو را می گیرم
Ik wil je, bespeel je
من تو را می خواهم، تو را بازی کن
Ik roer en beveel je
هم می زنم و دستور می دهم
Om bij me te blijven in donkere nachten
تا در شب های تاریک با من بمانی
Om niet meer te smachten naar jou
برای متوقف کردن سنجاق برای شما
Laat me los
بذار برم
Ik moet nu
الان مجبورم
Alleen
فقط
En houdt me vast als het nodig is
و در صورت لزوم مرا نگه می دارد
In gedachten در فکر En ik zoek je in alles om me heen
و من در همه چیز اطرافم به دنبال تو هستم
Maar al denk ik soms dat het zo beter is
اما گاهی فکر می کنم اینطوری بهتر است
Kan ik het niet helpen dat ik je soms mis
نمیتونم گاهی دلتنگت نباشم
Ooh, ik smoor je, bevroor je
اوه، من تو را خفه می کنم، تو را یخ می کنم
Verlos, en verloor je
بازخرید شد و از دست رفت
Weg naar een andere plek maar ik hoor je
رفتن به جای دیگری اما صدایت را می شنوم
Omarm je, verwarm je
تو را در آغوش بگیر، گرمت کن
Ik zie je en voel je
من تو را می بینم و احساست می کنم
Ik aai je, ik streel je
نوازشت می کنم، نوازشت می کنم
Ik knuffel en kroel je
تو را در آغوش می کشم و در آغوش می گیرم
Je rijpt me, begrijpt me
تو مرا بالغ کردی، مرا درک کن
Verwart en misleidt me
من را گیج و گمراه می کند
Het schrikt me soms af
گاهی اوقات مرا می ترساند
Hoeveel ik op je lijk nu
الان چقدر شبیه تو هستم
Mijn glimlach, mijn tranen
لبخند من، اشک های من
Mijn liefde met m’n leven
عشق من با زندگی من
Het spijt me van alles
من برای همه چیز متاسفم
Kom help en bevrijd me
بیا کمک کن و مرا آزاد کن
En laat me los
و بگذار بروم
Ik kan het
من می توانم آن را انجام دهم
Alleen
فقط
Maar houd me vast als het nodig is
در صورت نیاز مرا نگه دار
In gedachten
در فکرت
En ik vind je in alles om me heen
و من تو را در همه چیز اطرافم پیدا می کنم
Maar al denk ik soms dat het zo beter is
اما گاهی فکر می کنم اینطوری بهتر است
Kan ik het niet helpen dat ik je soms mis
نمیتونم گاهی دلتنگت نباشم
Ik kus je, ik sus je
من تو را می بوسم، آرامت می کنم
Ik doof en ik blus je
من خاموش می کنم و تو را خاموش می کنم
Je blijft heel dichtbij me
تو خیلی به من نزدیکی
Maar in mijn hoofd rust je
اما تو در ذهن من آرام می گیری
۱۶. آهنگ Dochters از مارکو بورساتو Marco Borsato
کاور آهنگ | نام آهنگ و ترجمه فارسی | از آلبوم | سال انتشار | ژانر |
Dochters دختران |
Wit licht | ۲۰۰۸ | Pop |
مارکو بورساتو برای دخترش جادا آهنگ «دختران» را خواند. این آهنگ میتواند برای هرکسی که دختر دارد تداعیکننده احساسات زیبایی باشد.
برای مشاهده متن و ترجمه فارسی آهنگ اینجا کلیک کنید:
Kwart over zeven op zondagmorgen
ساعت هفت و ربع صبح یکشنبه
Hoor ik een stem die heel zachtjes aan me vraagt
صدایی را می شنوم که خیلی آرام از من می پرسد
Ben je al wakker pap?
بیدار شدی بابا؟
Kom je gezellig mee naar beneden?
دوست داری با ما بیای پایین؟
Moet je straks werken of ben je vrij vandaag?
آیا باید بعداً کار کنید یا امروز آزاد هستید؟
En ga je dan even met mij op stap?
و با من بیرون می روی؟
Ooh wat gaat de tijd toch snel
وای چقدر زمان زود میگذره
Gisteren nog zag ik haar voor het eerst
همین دیروز برای اولین بار دیدمش
Lag ze hier in m’n armen
او اینجا در آغوش من دراز کشید
Wat is ze mooi
او چقدر زیباست
En wat staat de tijd haar goed
و زمان با او مهربان است
Ik knipper m’n ogen en zie hoe ze steeds
پلک می زنم و هنوز آنها را می بینم
Weer een beetje veranderd is
دوباره کمی تغییر کرده است
Maar hoe groot ze ook mag zijn
اما مهم نیست که او چقدر بزرگ است
In mijn ogen blijft ze altijd klein
در نگاه من او همیشه کوچک خواهد ماند
Kwart over zeven op zondagmorgen
ساعت هفت و ربع صبح یکشنبه
Hoor ik de voordeur heel zachtjes open gaan
صدای باز شدن در ورودی را می شنوم
En val ik gerust in slaap
و من با آرامش به خواب میروم
Ze is thuis
او خانه است
Ik was haar veel liever op gaan halen
ترجیح می دادم او را بلند کنم
Maar ze had me gevraagd of ik er niet wilde gaan staan
اما او از من پرسید که آیا نمیخواهم آنجا بایستم
Ze vind nu inmiddels haar weg naar huis
او اکنون راه خانه اش را پیدا می کند
En ooh wat gaat de tijd toch snel
و آه چقدر زمان زود می گذرد
Gisteren nog zag ik haar voor het eerst
و آه چقدر زمان زود می گذرد
Lag ze hier in m’n armen
او اینجا در آغوش من دراز کشید
Wat is ze mooi
او چقدر زیباست
Wat staat de tijd haar goed
چقدر زمان برای او مناسب است
Ik knipper m’n ogen en zie hoe ze steeds
پلک می زنم و هنوز آنها را می بینم
Weer een beetje veranderd is
دوباره کمی تغییر کرده است
Maar hoe groot ze ook mag zijn
اما مهم نیست که او چقدر بزرگ است
In mijn ogen blijft ze altijd klein
در نگاه من او همیشه کوچک خواهد ماند
En soms
و گاهی
Wanneer ik m’n ogen sluit
وقتی چشمامو میبندم
Lopen we samen op het strand
با هم در ساحل قدم می زنیم
Haar handje in de mijne
دست او در دست من
En dan
و سپس
Zet ze de tijd even stil
او لحظه ای زمان را متوقف می کند
Is het weer even net als toen
آیا مثل آن زمان است؟
En heeft ze mij weer nodig
و او دوباره به من نیاز دارد
Ik hou haar vast
من او را نگه می دارم
Zoals ze was
همانطور که بود
Ik hou haar vast
من او را نگه می دارم
Kwart over zeven op zondagmorgen
ساعت هفت و ربع صبح یکشنبه
Hoort ze mijn stem die haar zachtjes wakker maakt
او صدای من را می شنود که به آرامی او را از خواب بیدار می کند
Vandaag is je grote dag
امروز روز بزرگ شماست
Wat is ze mooi
او چقدر زیباست
En wat staat de tijd haar goed
و زمان با او مهربان است
Ik knipper m’n ogen en zie hoe haar hart
پلک می زنم و قلبش را می بینم
Nu voorgoed van een ander is
اکنون برای همیشه متعلق به شخص دیگری است
Maar waar ze ook mag zijn
اما هر کجا که باشد
In gedachte is ze hier bij mij
او با روحیه اینجا با من است
In mijn ogen blijft ze altijd klein
در نگاه من او همیشه کوچک خواهد ماند
۱۷. آهنگ Over de Muur از گروه Klein Orkest ارکستر کوچک
کاور آهنگ | نام آهنگ و ترجمه فارسی | از آلبوم | سال انتشار | ژانر |
Over de Muur بر فراز دیوار |
Later is al lang begonnen | ۱۹۸۴ | Protestlied آهنگ اعتراضی |
«آهنگ ارکستر کوچک» در سال ۱۹۸۴ در هلند به اوج موفقیت خود رسید.
متن این آهنگ در مورد مقاومت هلندیها در برابر طرحهای قرار دادن موشکهای کروز در غرب اروپا نوشته شده بود. پنج سال بعد به محض اینکه دیوار برلین سقوط کرد، مجددا این آهنگ بارها و بارها شنیده شد.
برای مشاهده متن و ترجمه فارسی آهنگ اینجا کلیک کنید:
Oost Berlijn, Unter Den Linden
برلین شرقی، آنتر دن لیندن
Er wandelen mensen langs vlaggen en vaandels
مردم از کنار پرچم ها و بنرها عبور می کنند
Waar Lenin en Marx nog steeds op een voetstuk staan
جایی که لنین و مارکس هنوز روی یک پایه هستند
En iedereen werkt, hamers en sikkels
و همه کار می کنند، چکش و داس
Terwijl in paradepas de wacht wordt gewisseld
در حالی که در پاس رژه گارد عوض می شود
Veertig jaar socialisme, er is in die tijd veel bereikt
چهل سال سوسیالیسم، دستاوردهای زیادی در آن زمان حاصل شده است
Maar wat is nou die heilstaat als er muren omheen staan
اما اگر دیوارهایی در اطراف آن وجود داشته باشد، آن حالت ایده آل چیست؟
Als je bang en voorzichtig met je mening moet omgaan
زمانی که باید بترسید و مراقب نظر خود باشید
Ach wat is nou die heilstaat, zeg mij wat is hij waard
آه، آن حالت ایده آل چیست، بگو چه ارزشی دارد؟
Wanneer iemand die afwijkt voor gek wordt verklaard
وقتی کسی که منحرف می شود دیوانه اعلام می شود
En alleen de vogels vliegen van Oost naar West Berlijn
و فقط پرندگان از شرق به غرب برلین پرواز می کنند
Worden niet teruggefloten, ook niet neergeschoten
نه سوت می زنند و نه سرنگون می شوند
Over de muur, over het ijzeren gordijn
بالای دیوار، روی پرده آهنی
Omdat ze soms in het westen, soms ook in het oosten willen zijn
چون گاهی می خواهند در غرب باشند، گاهی در شرق
Omdat ze soms in het westen, soms ook in het oosten willen zijn
چون گاهی می خواهند در غرب باشند، گاهی در شرق
West Berlijn, de Kurfurstendam
برلین غربی،
Kurfurstendam Er wandelen mensen langs porno- en peepshow
مردم از کنار فیلم های پورنو و تماشای نمایش ها عبور می کنند
Waar Mercedes en Cola nog steeds op een voetstuk staan
جایی که مرسدس و کولا هنوز روی یک پایه هستند
En de neonreclames die glitterend lokken و تابلوهای نئونی که می درخشند
Kom dansen, kom eten, kom zuipen, kom gokken
بیا برقص، بیا بخور، بیا بنوش، بیا قمار کن
Dat is nou veertig jaar vrijheid, er is in die tijd veel bereikt
این چهل سال آزادی است، در این مدت چیزهای زیادی به دست آمده است
Maar wat is nou die vrijheid zonder huis zonder baan
اما آن آزادی بدون خانه بدون شغل چیست؟
Zoveel Turken in Kreuzberg die amper kunnen bestaan
ترک های زیادی در کروزبرگ هستند که به سختی می توانند زنده بمانند
Goed, je mag demonstreren, maar met je rug tegen de muur
خوب، شما می توانید نشان دهید، اما با پشت به دیوار
En alleen als je geld hebt, dan is de vrijheid niet duur
و فقط اگر پول داشته باشی، آزادی گران نیست
En de vogels vliegen van West naar Oost Berlijn
و پرندگان از غرب به شرق برلین پرواز می کنند
Worden niet teruggefloten, ook niet neergeschoten
نه سوت می زنند و نه سرنگون می شوند
Over de muur, over het ijzeren gordijn
بالای دیوار، روی پرده آهنی
Omdat ze soms in het oosten, soms ook in het westen willen zijn
چون گاهی می خواهند در شرق باشند، گاهی در غرب
Omdat er brood ligt soms bij de Gedächtniskirche
زیرا گاهی اوقات در کلیسای یادبود نان وجود دارد
Soms op het Alexanderplein
گاهی در الکساندرپلین
۱۸. آهنگ Pastorale از Ramses Shaffy & Liesbeth List رامسس شافی و لیست لیزبث
کاور آهنگ | نام آهنگ و ترجمه فارسی | از آلبوم | سال انتشار | ژانر |
Pastorale پاستورال |
Het Mooiste Van Ramses Shaffy & Liesbeth List | ۱۹۶۸ | pop |
در این آهنگ زیبا شفی خورشید، متکبر و آتشین است در حالی که لیست زمین است و خورشید را میپرستد.
برای مشاهده متن و ترجمه فارسی آهنگ اینجا کلیک کنید:
Mijn hemel blauw met gouden hallen
آبی آسمان من با سالن های طلایی
Mijn wolkentorens, ijskristallen
برج های ابر من، کریستال های یخ
Kometen, manen en planeten, aah alles draait om mij
دنباله دارها، قمرها و سیارات، آه همه چیز دور من می چرخد
En door de witte wolkenpoort tot diep onder de golven
و از دروازه ابر سفید عمیق در زیر امواج
Boort mijn vuur, mijn liefde, zich in de aarde
آتش من، عشق من، خود را در زمین فرو می برد
En bij het water speelt een kind
و کودکی در کنار آب بازی می کند
En alle schelpen die het vindt gaan blinken als ik lach
و تمام پوسته هایی که پیدا می کند وقتی لبخند می زنم می درخشند
‘k Hou van je warmte op mijn gezicht
گرمای صورتم را دوست دارم
Ik hou van de koperen kleur van je licht
رنگ مسی نور تو را دوست دارم
Ik geef je water in mijn hand
تو دستم آب بهت میدم
En schelpen uit het zoute zand
و پوسته هایی از شن های نمکی
Ik heb je lief, zo lief
من تو رو خیلی دوست دارم
Ik scheur de rotsen met mijn stralen
سنگ ها را با اشعه هایم پاره می کنم
Verhoog de meren in de dalen en
افزایش دریاچه ها در دره ها و
Onweersluchten doe ik vluchten, aah als de regen valt
من از آسمان طوفانی فرار می کنم، آه وقتی باران می بارد
Verberg je ogen in een hand
چشمان خود را در یک دست پنهان کنید
Voordat m’n glimlach ze verbrandt
قبل از اینکه لبخند من آنها را بسوزاند
M’n vuur, m’n liefde, mijn gouden ogen
آتش من، عشق من، چشمان طلایی من
‘t Is beter als je nog wat wacht
اگر کمی بیشتر صبر کنید بهتر است
Want even later komt de nacht en schijnt de koele maan
چون کمی بعد شب می آید و ماه خنک می درخشد
De nacht is te koud, de maan te grijs
شب خیلی سرد است، ماه خیلی خاکستری است
Toe neem me toch mee naar je hemelpaleis
لطفا مرا به قصر بهشتی خود ببرید
Daar wil ik zijn alleen met jou
من می خواهم آنجا تنها با تو باشم
En stralen in het hemelblauw
و در آسمان آبی بدرخشید
Ik heb je lief, zo lief
من تو رو خیلی دوست دارم
Als ik de aarde ga verwarmen
اگر قرار است زمین را گرم کنم
Laat ik haar leven in m’n armen
اجازه دادم در آغوش من زندگی کند
Van sterren weefde ik het verre, aah het noorderlicht
از ستاره ها دوردست ها را بافته ام، آه چراغ های شمالی
Maar soms ben ik als kolkend lood
اما گاهی اوقات من مانند سرب چرخان هستم
Ik ben het leven en de dood
من زندگی و مرگ هستم
In vuur, in liefde, in alle tijden
در آتش، در عشق، در همه زمان ها
M’n kind ik troost je, kijk omhoog
فرزندم، من به تو آرامش می دهم، به بالا نگاه کن
Vandaag span ik mijn regenboog
امروز رنگین کمانم را دراز می کنم
Die is alleen voor jou
اون یکی فقط برای توست
Nee nooit sta ik een seconde stil
نه، من هرگز برای یک ثانیه بی حرکت نمی ایستم
‘k Wil liever branden neem me mee
ترجیح می دهم بسوزم، مرا با خود ببر
Geen mens kan mij dwingen wanneer ik niet wil
هیچ مردی نمی تواند مرا مجبور کند وقتی من نمی خواهم
Wanneer je vanavond gaat slapen in zee
وقتی امشب میری تو دریا بخوابی
Geen leven dat ik niet begon
زندگی ای نیست که من شروع نکردم
En vliegen langs jouw hemelbaan
و در مسیر آسمانی خود پرواز کنید
Je kunt niet houden van de zon
شما نمی توانید خورشید را دوست داشته باشید
Ik wil niet meer bij jou vandaan
دیگه نمیخوام ازت دور باشم
Ik heb je lief, zo lief
من تو رو خیلی دوست دارم
Ik heb je lief, zo lief
من تو رو خیلی دوست دارم
Ik heb je lief, zo lief
من تو رو خیلی دوست دارم
Ik heb je lief, zo lief
من تو رو خیلی دوست دارم
Ik heb je lief, zo lief
من تو رو خیلی دوست دارم
۱۹. آهنگ Nu Wij Niet Meer Praten با صدای Jaap Reesema & Pommelien Thijs یاپ ریسما و پوملین تیج
کاور آهنگ | نام آهنگ و ترجمه فارسی | از آلبوم | سال انتشار | ژانر |
Nu Wij Niet Meer Praten حالا دیگه حرف نمیزنیم |
Als Je Voor Me Staat | ۲۰۲۰ | pop |
آهنگ زیبای «حالا دیگه حرف نمیزنیم» با اجرای Jaap Reesema خواننده هلندی به همراه خواننده و بازیگر بلژیکی Pommelien Thijs در سال ۲۰۲۰ از بهترین آهنگهای هلندی است که میتواند برای زبان آموزان هلندی منبع مناسبی محسوب شود.
برای مشاهده متن و ترجمه فارسی آهنگ اینجا کلیک کنید:
Zing jij nog steeds mee met liedjes van Marco,
آیا هنوز با آهنگ های مارکو می خوانی؟
Tot de buurman klaagt
تا همسایه شکایت کند
Rij je nog steeds in die oude Volvo
آیا هنوز با آن ولوو قدیمی رانندگی می کنید؟
‘k Wil weten hoe het met je gaat
میخوام بدونم حالتون چطوره
En of je ooit nog aan me denkt
و اگر دوباره به من فکر کنی
Ik mis je, waar is je stem
دلم برات تنگ شده صدات کجاست
Nu wij niet meer praten, nu ik je niet hoor
حالا که دیگه حرف نمیزنیم حالا که صداتو نمیشنوم
kan ik niet denken, kan ik niet slapen
نمی توانم فکر کنم، نمی توانم بخوابم
Nu wij niet meer praten en jij er niet bent
حالا که دیگه حرف نمیزنیم و تو نیستی
Mis ik de ruzies die ik vroeger haatte
دلم برای دعواهایی که قبلا از آنها متنفر بودم تنگ شده
Ik weet het is te laat als ik zeg dat het me raakt
من می دانم که خیلی دیر است وقتی می گویم روی من تأثیر می گذارد
Maar ik zie nu wat ik mis
اما من الان می بینم که چه چیزی را از دست داده ام
Nu wij niet meer praten
حالا که دیگه حرف نمیزنیم
Nu wij niet meer praten
حالا که دیگه حرف نمیزنیم
Ik loop hier alleen nu langs pleinen en grachten
من الان اینجا فقط در کنار میدان ها و کانال ها قدم می زنم
In de hoop dat jij er staat
به امید اینکه آنجا باشید
Ging ik te vroeg, had ik moeten wachten
اگر خیلی زود می رفتم باید صبر می کردم
Ik wil weten hoe het met je gaat
میخوام بدونم حالت چطوره
En of je ooit nog aan me dacht
و اگر دوباره به من فکر کنی
Ik mis je, waar is je lach
دلم برات تنگ شده لبخندت کجاست
Nu wij niet meer praten, nu ik je niet hoor
حالا که دیگه حرف نمیزنیم حالا که صداتو نمیشنوم
Kan ik niet denken, kan ik niet slapen
نمی توانم فکر کنم، نمی توانم بخوابم
Nu wij niet meer praten en jij er niet bent
حالا که دیگه حرف نمیزنیم و تو نیستی
Mis ik de ruzies die ik vroeger haatte
دلم برای دعواهایی که قبلا از آنها متنفر بودم تنگ شده
Ik weet het is te laat als ik zeg dat het me raakt
من می دانم که خیلی دیر است وقتی می گویم روی من تأثیر می گذارد
Maar ik zie nu wat ik mis
اما من الان می بینم که چه چیزی را از دست داده ام
Nu wij niet meer praten
حالا که دیگه حرف نمیزنیم
Nu wij niet meer praten
حالا که دیگه حرف نمیزنیم
Alles wat ik hoor ben jij
تنها چیزی که میشنوم تو هستی
(Nu jij niet meer praten)
(حالا دیگه حرف نمیزنی)
Alles wat ik zie ben jij
تنها چیزی که میبینم تو هستی
(Nu wij niet meer praten)
(حالا که دیگه حرف نمیزنیم)
En alles wat ik wil ben jij
و تنها چیزی که میخواهم تو هستی
(Nu wij niet meer praten)
(حالا که دیگه حرف نمیزنیم)
Oh had ik je maar hier bij mij
آه اگه تو رو اینجا با خودم داشتم
Nu wij niet meer praten, nu ik je niet hoor
حالا که دیگه حرف نمیزنیم حالا که صداتو نمیشنوم
kan ik niet denken, kan ik niet slapen
نمی توانم فکر کنم، نمی توانم بخوابم
Nu wij niet meer praten
حالا که دیگه حرف نمیزنیم
Nu wij niet meer praten
حالا که دیگه حرف نمیزنیم
۲۰. آهنگ Ik Wil Dansen از Froukje فروکجه
کاور آهنگ | نام آهنگ و ترجمه فارسی | از آلبوم | سال انتشار | ژانر |
Ik Wil Dansen من میخواهم برقصم |
Licht En Donker | ۲۰۲۱ | Pop |
فروکجه ۲۰ ساله هنرمندی نوظهور است که با اجرای زیبای آهنگ «ایک ویل دانسن» به شهرت رسید.
برای مشاهده متن و ترجمه فارسی آهنگ اینجا کلیک کنید:
Ik wil dansen من میخواهم برقصم
Ik heb de hele dinsdagavond niks om handen
تمام عصر سه شنبه کاری ندارم
En een tijdje terug lag ik nog te janken
و چند وقت پیش من هنوز گریه می کردم
Maar ik verander
اما من تغییر می کنم
Met de klok mee, weer alleen
در جهت عقربه های ساعت، دوباره تنها
En meteen gooi ik met m’n kansen
و بلافاصله شانسم را پرت می کنم
Maar ik wil dansen nu
ولی الان میخوام برقصم
Ik wil huilen in de regen zonder paraplu
می خواهم زیر باران بدون چتر گریه کنم
Zodat niemand kan vermoeden dat het slecht gaat
به طوری که هیچکس نمی تواند شک کند که اوضاع بد پیش می رود
Dansen in de club, is het of het weer omslaat omdat
رقصیدن در باشگاه، مثل این است که آب و هوا تغییر می کند زیرا
Iedereen die met je danst, je toch wel weer vergeet
هر کس با تو برقصد در هر صورت فراموشت می کند
En ik kan in koelen bloede met m’n tranen en m’n zweet
و من می توانم آن را با خونسردی با اشک و عرقم انجام دهم
Wou verdrinken in m’n woede, niemand weet hier hoe ik heet
می خواستم در خشم من غرق شوم، هیچ کس اینجا نام من را نمی داند
Mijn gemis maakt mij compleet
از دست دادن من را کامل می کند
Want als ik te gelukkig was
چون اگر خیلی خوشحال بودم
Was ik leeg, stond mijn hele leven waterpas
اگر خالی بودم، تمام عمرم در سطح بودم
Moet ik huilen om te schrijven, verschuilen om te blijven
آیا باید گریه کنم تا بنویسم، پنهان شوم تا بمانم؟
Vanavond moet ik dansen, vanavond moet ik dansen
امشب باید برقصم، امشب باید برقصم
Ik ben bang voor een nieuwe dag
من از یک روز جدید می ترسم
Dus ik dans tot de pijn verzacht
بنابراین تا زمانی که درد از بین برود می رقصم
En ik weet dat hij op me wacht
و من می دانم که او منتظر من است
Want de waarheid is hard, maar de avond is zacht
زیرا حقیقت سخت است، اما عصر نرم است
Want als ik hier voor altijd blijf
چون اگر برای همیشه اینجا بمانم
De club versmelt met het zweet in mijn lijf
سختی در عرق بدنم ذوب می شود
Je kan het leven niet herkansen
شما نمی توانید زندگی را دوباره زنده کنید
Vanavond moet ik dansen, vanavond moet ik dansen
امشب باید برقصم، امشب باید برقصم
‘T Wordt later
بعدا میشه
Ik zie een sukkel in de spiegel en ik haat haar
من یک بازنده را در آینه می بینم و از او متنفرم
Er is iets dat niet wil praten
یه چیزی هست که نمیخواد حرف بزنه
Maar dat is over, voorbij اما تمام شد، تمام شد
En als ik niet met tijd dans, danst zij wel met mij en
و اگر من با زمان نرقصم، او با من خواهد رقصید و
Ik moet bewegen
من باید حرکت کنم
Ja, dansend in de club vul ik een leegte
بله، رقصیدن در باشگاه جای خالی را پر می کند
En een tijdje lang hebben ze gezwegen
و مدتی سکوت کردند
Maar de stemmen in m’n hoofd kom ik tegen
اما من با صداهایی در ذهنم روبرو می شوم
Ik heb zweet in m’n handen en pijn in m’n hoofd
دستانم عرق کرده و سرم درد می کند
Maar sinds 2001 heeft muziek me verdoofd
اما از سال ۲۰۰۱، موسیقی مرا بی حس کرده است
En ik voel m’n voeten, ze nemen me mee
و پاهایم را حس می کنم، مرا با خود می برند
Voor ik het weet, is het kwart over twee
قبل از اینکه بفهمم ساعت دو و ربع است
Ik moet dansen
من باید برقصم
Adem in, adem uit
دم و بازدم
Adem maar niet, dat verstoort het geluid
نفس نکشید که صدا را مختل می کند
Adem maar niet, want dan kunnen ze horen
نفس نکش، چون در این صورت می توانند بشنوند
Dat er iets leeft wat ze kunnen verstoren
اینکه چیزی زنده است که می توانند مزاحمش شوند
Ik ben bang voor een nieuwe dag
من از یک روز جدید می ترسم
Dus ik dans tot de pijn verzacht
بنابراین تا زمانی که درد از بین برود می رقصم
En ik weet dat hij op me wacht
و من می دانم که او منتظر من است
Want de waarheid is hard, maar de avond is zacht
زیرا حقیقت سخت است، اما عصر دلپذیر است
Want als ik hier voor altijd blijf
چون اگر برای همیشه اینجا بمانم
De club versmelt met het zweet in m’n lijf
سختی در عرق بدنم ذوب می شود
Je kan het leven niet herkansen
شما نمی توانید زندگی را دوباره زنده کنید
Vanavond moet ik dansen, vanavond moet ik dansen
امشب باید برقصم، امشب باید برقصم
Ze wil dansen
او می خواهد برقصد
‘K Heb de hele dinsdagavond niks om handen
تمام عصر سه شنبه کاری ندارم
En een tijdje terug lag ik nog te janken
و چند وقت پیش من هنوز گریه می کردم
Maar ik verander
اما من تغییر می کنم
Met de klok mee, weer alleen
در جهت عقربه های ساعت، دوباره تنها
En meteen gooi ik met m’n kansen
و بلافاصله شانسم را پرت می کنم
Maar ik wil dansen nu
ولی الان میخوام برقصم
Ik wil huilen in de regen zonder paraplu
می خواهم زیر باران بدون چتر گریه کنم
Zodat niemand kan vermoeden dat het slecht gaat
به طوری که هیچکس نمی تواند شک کند که اوضاع بد پیش می رود
(Slecht gaat, slecht gaat, slecht gaat, slecht gaat)
(بد رفتن، بد رفتن، بد رفتن، بد رفتن)
Ik ben bang voor een nieuwe dag
من از یک روز جدید می ترسم
Dus ik dans tot de pjin verzacht
بنابراین تا زمانی که درد از بین برود می رقصم
En ik weet dat hij op me wacht
و من می دانم که او منتظر من است
Met de klok mee, weer alleen
در جهت عقربه های ساعت، دوباره تنها
En meteen gooi ik met m’n kansen
و بلافاصله شانسم را پرت می کنم
Vanavond moet ik dansen, vanavond moet ik dansen
امشب باید برقصم، امشب باید برقصم
Ik ben bang voor een nieuwe dag
من از یک روز جدید می ترسم
Dus ik dans tot de pijn verzacht
بنابراین تا زمانی که درد از بین برود می رقصم
En ik weet dat hij op me wacht
و من می دانم که او منتظر من است
Want de waarheid is hard, maar de avond is zacht
زیرا حقیقت سخت است، اما عصر نرم است
Want als ik hier voor altijd blijf
چون اگر برای همیشه اینجا بمانم
De club versmelt met het zweet in m’n lijf
سختی در عرق بدنم ذوب می شود
Je kan het leven niet herkansen
شما نمی توانید زندگی را دوباره زنده کنید
Vanavond moet ik dansen, vanavond moet ik dansen
امشب باید برقصم، امشب باید برقصم
Ik kan het leven niet herkansen
من نمی توانم فرصت دیگری برای زندگی پیدا کنم
Vanavond moet ik dansen, vanavond moet ik dansen
امشب باید برقصم، امشب باید برقصم
Ik wil dansen
من میخواهم برقصم
Ik wil dansen
من میخواهم برقصم
Ik wil dansen
من میخواهم برقصم
Je kan het leven niet herkansen
شما نمی توانید زندگی را دوباره زنده کنید
Vanavond moet ik dansen, vanavond moet ik dansen
امشب باید برقصم، امشب باید برقصم
۲۱. آهنگ Leef از André Hazes Jr آندره هیز جونیور
کاور آهنگ | نام آهنگ و ترجمه فارسی | از آلبوم | سال انتشار | ژانر |
Leef زنده |
Leef | ۲۰۱۶ | Pop |
اگر بخواهیم یکی از آهنگهای «میزینگ» هلندی (آهنگهای پرطرفدار برای آواز خواندن) را به شما معرفی کنیم، آهنگ «زنده» یکی از بهترینهای آنهاست.
این آهنگ با اجرای زیبای آندره هاز جونیور، کوچکترین پسر مرحوم آندره هاز (خواننده مشهور هلندی) توانسته طرفداران زیادی را به سوی خود جذب کند.
برای مشاهده متن و ترجمه فارسی آهنگ اینجا کلیک کنید:
Op een vrijdag in de kroeg
در میخانه در روز جمعه
Ergens in Amsterdam
در میخانه در روز جمعه
Zat aan de bar met een glas een oude wijze man
با یک لیوان پیرمرد خردمند در بار نشست
Hij zei dat die nog maar een paar dagen had
گفت فقط چند روز فرصت دارد
Dus pak het leven, pak alles en ga er mee op pad
پس زندگی را بگیرید، همه چیز را بگیرید و با آن بدوید
En hij zei
و او گفت
“Leef, alsof het je laatste dag is”
“طوری زندگی کن که انگار آخرین روزت است”
“Leef, alsof de morgen niet bestaat”
“طوری زندگی کن که انگار فردایی نیست”
“Leef, alsof het nooit echt af is”
“طوری زندگی کن که انگار واقعا هیچوقت تموم نشده”
En “leef, pak alles wat je kan”
و “زندگی کن، هر چیزی را که می توانی بردار”
En ga, a, a, a
و برو، آ آ آ
A, a, a, a
آ آ آ آ
A, a, a, a
آ آ آ آ
Pak alles wat je kan
هر چیزی را که می توانید بردارید
En ga, a, a, a
و برو، آ آ آ
A, a, a, a
آ آ آ آ
Ga
برو
Pak alles wat je kan
هر چیزی را که می توانید بردارید
Hij vertelde dat ie zich had gewerkt in het zweet
گفت که عرق کرده است
Geld verdiend als water
پولی که مثل آب به دست می آید
Maar nooit echt had geleefd
اما هرگز واقعاً زندگی نکرد
Z’n vrouw was bij hem weg
همسرش از او دور بود
Voor een ander ingeruild
با دیگری معاوضه شد
Af en toe gelachen
گهگاه می خندید
Maar veel te veel gehuild
اما خیلی گریه کرد
En hij zei
و او گفت
“Leef, alsof het je laatste dag is”
“طوری زندگی کن که انگار آخرین روزت است”
“Leef, alsof de morgen niet bestaat”
“طوری زندگی کن که انگار فردایی نیست”
“Leef, alsof het nooit echt af is”
“طوری زندگی کن که انگار واقعاً هیچوقت تمام نشده است”
En “leef, pak alles wat je kan”
و “زندگی کن، هر چیزی را که می توانی بردار”
En ga, a, a, a
و برو، آ آ آ
A, a, a, a
آ آ آ آ
A, a, a, a
آ آ آ آ
Pak alles wat je kan
هر چیزی را که می توانید بردارید
En ga, a, a, a
و برو آ آ آ
A, a, a, a
آ آ آ
Ga
برو
Pak alles wat je kan
هر چیزی را که می توانید بردارید
“Leef, alsof het je laatste dag is”
“طوری زندگی کن که انگار آخرین روزت است”
“Leef, alsof de morgen niet bestaat”
“طوری زندگی کن که انگار فردایی نیست”
“Leef, alsof het nooit echt af is”
“طوری زندگی کن که انگار واقعا هیچوقت تموم نشده”
En “leef, pak alles wat je kan”
و “زندگی کن، هر چیزی را که می توانی بردار”
“Leef, alsof het je laatste dag is”
“طوری زندگی کن که انگار آخرین روز توست”
“Leef, alsof de morgen niet bestaat”
“طوری زندگی کن که انگار فردایی نیست”
“Leef, alsof het nooit echt af is”
“طوری زندگی کن که انگار واقعاً هیچوقت تمام نشده است”
En “leef, pak alles wat je kan”
و “زندگی کن، هر چیزی را که می توانی بردار”
En ga, a, a, a
و برو؛ آ آ آ
A, a, a, a
آ آ آ آ
A, a, a, a
آ آ آ آ
Pak alles wat je kan
هر چیزی را که می توانید بردارید
En ga, a, a, a
و برو؛ آ آ آ
A, a, a, a
آ آ آ آ
Ga
برو
Pak alles wat je kan
هر چیزی را که می توانید بردارید
“Leef, alsof het je laatste dag is”
“طوری زندگی کن که انگار آخرین روز توست”
“Leef, alsof de morgen niet bestaat”
“طوری زندگی کن که انگار فردایی نیست”
“Leef, alsof het nooit echt af is”
“طوری زندگی کن که انگار واقعاً هیچوقت تمام نشده است”
En “leef, pak alles wat je kan”
و “زندگی کن، هر چیزی را که می توانی بردار”
En ga, a, a, a
و برو؛ آ آ آ
A, a, a, a
آ آ آ آ
A, a, a, a
آ آ آ آ
Pak alles wat je kan
هر چیزی را که می توانید بردارید
En ga, a, a, a
و برو،
آ آ آ
A, a, a, a
آ آ آ آ
Ga
برو
Pak alles wat je kan
هر چیزی را که می توانید بردارید
En leef!
و زندگی!
۲۲. آهنگ Geef Mij Je Angst از Guus Meeuwis گاس میویس
کاور آهنگ | نام آهنگ و ترجمه فارسی | از آلبوم | سال انتشار | ژانر |
Geef Mij Je Angst |
Guus Meeuwis | ۲۰۰۲ | Pop |
آهنگ «ترس خود را به من بده» اولین بار در سال ۱۹۸۳ توسط آندره هیز اجرا شد. اجرای بعدی این آهنگ توسط میویس در سال ۲۰۰۵ در مراسم خداحافظی با هیز (پس ازدرگذشت او) بود. در این اجرا محبوبیت این آهنگ به شدت افزایش پیدا کرد.
برای مشاهده متن و ترجمه فارسی آهنگ اینجا کلیک کنید:
Je zegt: “Ik ben vrij”, maar jij bedoelt: “Ik ben zo eenzaam”
شما می گویید “من آزادم” اما منظورتان این است که “من خیلی تنها هستم”
Je voelt je te gek, zeg jij, maar ik zit niet te dromen
شما می گویید احساس دیوانگی می کنید، اما من خواب نمی بینم
Want die blikken in je ogen zeggen alles tegen mij
چون این نگاه های تو همه چیز را به من می گوید
Ik voel me precies als jij en jij kan eerlijk zijn
من دقیقا مثل شما احساس می کنم و می توانید صادق باشید
Je voelt je heel goed, zeg jij, je moed begint te trillen
می گویید احساس خیلی خوبی دارید، شجاعتتان تحریک می شود
Ik weet dat ik jou kan helpen, maar je moet zelf willen
من می دانم که می توانم به شما کمک کنم، اما شما باید خودتان آن را بخواهید
Elkaar nu een dienst bewijzen, dat is alles wat ik vraag
حالا یه لطفی به هم بکنید، فقط همینو میخوام
Zet weg nu die angst, ik wist het al, dit is m’n dag vandaag
حالا این ترس را کنار بگذارید، من قبلاً آن را می دانستم، امروز روز من است
Geef mij nu je angst, ik geef je er hoop voor terug
حالا ترست را به من بده، در عوض به تو امید خواهم داد
Geef mij nu de nacht, ik geef je de morgen terug
حالا شب را به من بده، صبح به تو پس می دهم
Zolang ik je niet verlies, vind ik heus wel m’n weg met jou
تا زمانی که تو را از دست ندهم، با تو راهم را پیدا خواهم کرد
Kijk mij nu eens aan, nee, zeg maar niets, je mag best zwijgen
حالا به من نگاه کن، نه، چیزی نگو، بهتر است سکوت کنی
Het valt nu nog zwaar, maar ik weet dat ik jou kan krijgen
در حال حاضر هنوز سخت است، اما می دانم که می توانم شما را به دست بیاورم
Dit hoeft nooit meer te gebeuren, als je bij me blijft vannacht
اگر امشب با من بمانی هرگز این اتفاق دیگر تکرار نخواهد شد
Want dan zul je zien als jij straks wakker wordt, dat jij weer lacht
زیرا در آن صورت وقتی از خواب بیدار می شوید خواهید دید که دوباره در حال لبخند زدن هستید
Geef mij het gevoel dat ik er weer bij hoor voortaan
کاری کن از این به بعد احساس کنم دوباره به خودم تعلق دارم
Ik ga met je mee en ik laat je nu nooit meer gaan
من با تو می روم و هیچ وقت نمی گذارم بروی
Geef mij nu je angst, ik geef je er hoop voor terug
حالا ترست را به من بده، در عوض به تو امید خواهم داد
Geef mij nu de nacht, ik geef je de morgen terug
حالا شب را به من بده، صبح به تو پس می دهم
Zolang ik je niet verlies, vind ik heus wel m’n weg met jou
تا زمانی که تو را از دست ندهم، با تو راهم را پیدا خواهم کرد
Geef mij het gevoel dat ik er weer bij hoor voortaan
کاری کن از این به بعد احساس کنم دوباره به خودم تعلق دارم
Ik ga met je mee, want ik laat je nu nooit meer gaan
من با شما می روم، زیرا هرگز اجازه نخواهم داد که بروید
Geef mij nu je angst, ik geef je er hoop voor terug
حالا ترست را به من بده، در عوض به تو امید خواهم داد
Geef mij nu de nacht, ik geef je de morgen terug
حالا شب را به من بده، صبح به تو پس می دهم
Zolang ik je niet verlies, vind ik heus wel m’n weg met jou
تا زمانی که تو را از دست ندهم، با تو راهم را پیدا خواهم کرد
۲۳. آهنگ Waar Ga Je Heen از Emma Heesters اما هیستر
کاور آهنگ | نام آهنگ و ترجمه فارسی | سال انتشار | ژانر |
Waar Ga Je Heen |
۲۰۲۰ | pop |
آهنگ بسیار زیبای «کجا میروی» در سال ۲۰۲۰ توسط اما هستر اجرا شد. این آهنگ در یوتیوب محبوبیت بیشتری پیدا کرده است.
برای مشاهده متن و ترجمه فارسی آهنگ اینجا کلیک کنید:
Oh-woah-oh-oh-ooh
اوه-وا-او-او-اوه
Oh-woah-oh-oh-oh-oh-ooh
اوه-او-او-او-او-او-اوه
Oh-woah-oh-oh-ooh
اوه-وا-او-او-اوه
Waar ga je heen?
کجا میری؟
Gin en tea in je handen, oh-oh-ooh
جین و چای در دستان شما، اوه اوه اوه
Je wordt steeds interessanter, oh-oh-ooh-ooh
شما بیشتر و بیشتر جالب می شوید، اوه-او-اوه-اوه
Ja, de knapste van je vrienden
بله، زیباترین دوست شما
Maar je moet het wel verdienen
اما شما باید آن را به دست بیاورید
Schatje, hier liggen kansen, oh-oh
عزیزم، اینجا فرصت هست، اوه اوه
Ga je voor zilver of ga je voor goud?
آیا شما به دنبال نقره هستید یا به دنبال طلا؟
Want dit vuur in m’n hart brandt voor jou
زیرا این آتش در دلم برای تو می سوزد
Waar ga je heen?
کجا میری؟
Wil dat je samen met mij verdwijnt
میخواد با من ناپدید بشی
Heel de nacht, baby, zo dichtbij
تمام شب، عزیزم، خیلی نزدیک
Wat ik voor je voel is geen geheim
احساسی که من نسبت به تو دارم رازی نیست
Waar ga je heen?
کجا میری؟
Is het de zon of de zomervibe?
خورشید است یا هوای تابستان؟
Of de manier hoe je naar me kijkt?
یا نگاهت به من؟
Wat ik voor je voel is geen geheim
احساسی که من نسبت به تو دارم رازی نیست
Waar ga je heen?
کجا میری؟
Oh-woah-oh-oh-ooh
اوه-وا-او-او-اوه
Oh-woah-oh-oh-oh-oh-ooh
اوه-او-او-او-او-او-اوه
Oh-woah-oh-oh-ooh
اوه-وا-او-او-اوه
Waar ga je heen?
کجا میری؟
Oh-woah-oh-oh-ooh
اوه-وا-او-او-اوه
Oh-woah-oh-oh-oh-oh-ooh
اوه-او-او-او-او-او-اوه
Oh-woah-oh-oh-ooh
اوه-وا-او-او-اوه
Waar ga je heen?
کجا میری؟
Jij en ik in de hitte, oh-oh-ooh
من و تو در گرما، اوه اوه اوه
Ik pak je hand, volg je ritme, oh-oh-ooh
دستت را می گیرم، ریتمت را دنبال کن، اوه اوه اوه
Klaar om voor je moves te vallen
آماده سقوط برای حرکات شما
Hele avond met je dansen
تمام شب با تو می رقصم
Ja, je hebt me al binnen, oh-oh
آره، تو قبلاً مرا وارد کردی، اوه-اوه
Ga je voor zilver of ga je voor goud?
آیا شما به دنبال نقره هستید یا به دنبال طلا؟
Want dit vuur in m’n hart brandt voor jou
زیرا این آتش در دلم برای تو می سوزد
Waar ga je heen?
کجا میری؟
Wil dat je samen met mij verdwijnt
می خواهد تو با من ناپدید شوی
Heel de nacht, baby, zo dichtbij
تمام شب، عزیزم، خیلی نزدیک
Wat ik voor je voel is geen geheim
احساسی که نسبت به تو دارم رازی نیست
Waar ga je heen?
کجا میری؟
Is het de zon of de zomervibe?
خورشید است یا هوای تابستان؟
Of de manier hoe je naar me kijkt?
یا نگاهت به من؟
Wat ik voor je voel is geen geheim
احساسی که نسبت به تو دارم رازی نیست
Waar ga je heen?
کجا میری؟
Oh-woah-oh-oh-ooh
اوه-وا-او-او-اوه
Oh-woah-oh-oh-oh-oh-ooh
اوه-او-او-او-او-او-اوه
Oh-woah-oh-oh-ooh
اوه-وا-او-او-اوه
Waar ga je heen?
کجا میری؟
Oh-woah-oh-oh-ooh
اوه-وا-او-او-اوه
Oh-woah-oh-oh-oh-oh-ooh
اوه-او-او-او-او-او-اوه
Oh-woah-oh-oh-ooh
اوه-وا-او-او-اوه
Ga je voor zilver of ga je voor goud?
آیا شما به دنبال نقره هستید یا به دنبال طلا؟
Want dit vuur in m’n hart brandt voor jou
زیرا این آتش در دلم برای تو می سوزد
Waar ga je heen?
کجا میری؟
Wil dat je samen met mij verdwijnt
میخواد با من ناپدید بشی
Heel de nacht, baby, zo dichtbij
تمام شب، عزیزم، خیلی نزدیک
Wat ik voor je voel is geen geheim
احساسی که من نسبت به تو دارم رازی نیست
Waar ga je heen?
کجا میری؟
Is het de zon of de zomervibe?
خورشید است یا هوای تابستان؟
Of de manier hoe je naar me kijkt?
یا نگاهت به من؟
Wat ik voor je voel is geen geheim
احساسی که من نسبت به تو دارم رازی نیست
Waar ga je heen?
کجا میری؟
۲۴. آهنگ Als Het Avond Is از Suzan & Freek سوزان و فریک
کاور آهنگ | نام آهنگ و ترجمه فارسی | از آلبوم | سال انتشار | ژانر |
Als Het Avond Is |
Gedeeld Door Ons | ۲۰۱۹ | Pop |
«وقتی عصر است» اولین تک آهنگی است که توسط دو خواننده هلندی، سوزان و فریک در سال ۲۰۱۸ اجرا شد.
این آهنگ توانست با اجرای بینظیر خود محبوبیت زیادی را دریافت کند.
از طرفی یکی از بهترین منابع برای زبان آموزان هلندی است، زیرا زبان آموزان با کمک این آهنگ میتوانند ترکیب کلمات با یکدیگر را به خوبی فرا بگیرند.
برای مشاهده متن و ترجمه فارسی آهنگ اینجا کلیک کنید:
Soms voel ik me slecht
گاهی حالم بد می شود
Dat je niet zo vaak meer echt praten wil
اینکه واقعاً دیگر نمی خواهید آنقدر زیاد صحبت کنید
Dan mis ik de tijd
بعد دلم برای زمان تنگ شده
Dat ik kwaad op je kon zijn, nu is het stil
که میتونستم از دستت عصبانی باشم، حالا ساکته
Met het vallen van de nacht
با شب
Fluister ik nu zacht, hoor je mij misschien?
حالا به آرامی زمزمه می کنم، شاید صدایم را بشنوی؟
Ik weet gewoon niet hoe
من فقط نمی دانم چگونه
Bij alles wat ik doe
در هر کاری که انجام می دهم
Ik kan het niet hebben als het avond is
وقتی عصر است نمی توانم آن را بخورم
Oh want ‘s avonds mis ik je vaak
آه چون اغلب عصرها دلم برایت تنگ می شود
Je weet dat ik niet luister als je praat als dit
میدونی وقتی اینجوری حرف میزنی من گوش نمیدم
En me raakt als dit en dan gaat
و اینطوری به من ضربه می زند و بعد می رود
Zeg me dat het goed komt
بگو خوب میشه
Geef me stukjes toekomst
تکه هایی از آینده را به من بده
Of moet ik je maar laten gaan
یا فقط اجازه بدم بری؟
Ik kan het niet hebben als het avond is
وقتی عصر است نمی توانم آن را بخورم
‘K Heb je vaak gemist inderdaad
راستی خیلی وقتا دلم برات تنگ شده
Nu sta je hier weer voor me
حالا دوباره اینجا جلوی من ایستاده ای
Ik twijfel geen seconde, voel jij dit ook?
من یک لحظه شک ندارم، آیا شما هم این را حس می کنید؟
Jouw hand in de mijne
دست تو در دست من
Of is dit te weinig om door te gaan?
یا این برای ادامه دادن خیلی کم است؟
Bij alles wat je zegt
با هر چی میگی
Ik voel niet dat je vecht, is dit klaar misschien?
من احساس نمی کنم که شما دعوا می کنید، آیا این کار انجام شده است؟
Ik weet gewoon niet hoe
من فقط نمی دانم چگونه
Bij alles wat ik doe
در هر کاری که انجام می دهم
Ik kan het niet hebben als het avond is
وقتی عصر است نمی توانم آن را بخورم
Oh want ‘s avonds mis ik je vaak
آه چون اغلب عصرها دلم برایت تنگ می شود
Je weet dat ik niet luister als je praat als dit
میدونی وقتی اینجوری حرف میزنی من گوش نمیدم
En me raakt als dit en dan gaat
و اینطوری به من ضربه می زند و بعد می رود
Zeg me dat het goed komt
بگو خوب میشه
Geef me stukjes toekomst
تکه هایی از آینده را به من بده
Of moet ik je maar laten gaan
یا فقط اجازه بدم بری؟
Ik kan het niet hebben als het avond is
وقتی عصر است نمی توانم آن را بخورم
‘K Heb je vaak gemist inderdaad
راستی خیلی وقتا دلم برات تنگ شده
Ik kan het niet hebben als het avond is
وقتی عصر است نمی توانم آن را بخورم
Oh want ‘s avonds mis ik je vaak
آه چون اغلب عصرها دلم برایت تنگ می شود
Ik kan het niet hebben als het avond is
وقتی عصر است نمی توانم آن را بخورم
‘K Heb je vaak gemist inderdaad
راستی خیلی وقتا دلم برات تنگ شده
سخن پایانی
در این مقاله شما را با قویترین منابع یادگیری زبان هلندی آشنا کردیم. موسیقی میتواند سختیهای مسیر یادگیری زبان هلندی را بپوشاند و شما را به سمت هدفتان که یادگیری زبان هلندی است سوق دهد. با گوش دادن دقیق و هوشمندانه به موسیقیهای هلندی میتوانید آورای آنها را به ذهن بسپارید و به دلیل تکرار واژگان و جملات راحتتر زبان هلندی را بیاموزید.
منابع: