کلاس آنلاین زبان فرانسوی با 250 مدرس برتر در هایتاکی، بهترین پلتفرم آموزش زبان آنلاین جلسه آزمایشی رایگان
زبان فرانسه

همه چیز درباره کاربرد شکل قسمت سوم افعال در زبان فرانسه

۵
(۳)

کاربرد قسمت سوم فعل در زبان فرانسوی، که بخشی از زمان گذشته کامل (le passé composé) است، می‌تواند برای زبان آموزان چالش‌برانگیز باشد. در این مقاله، به بررسی مفهوم فعل ماضی در زبان فرانسه می‌پردازیم و قوانین کاربرد آن را به طور دقیق توضیح می‌دهیم. همچنین، به شما نشان می‌دهیم که چگونه وجود یک مفعول مستقیم قبلی می‌تواند ساختار جمله را تحت تأثیر قرار دهد.

 

در ادامه می‌خوانید:

 

قسمت سوم فعل در فرانسه چیست؟

Past participle یا همان قسمت سوم فعل، شکل خاصی از یک فعل است که برای ایجاد زمان‌های مرکب استفاده می‌شود، مانند passé composé در فرانسه یا حال کامل در انگلیسی.

به عنوان مثال، در جمله فرانسوی زیر ، ضمیر فاعل (je) و به دنبال آن فعل کمکی (ai) و در نهایت فعل ماضی (parlé (گفتار)) را می‌بینیم.

مثال به زبان فرانسوی ترجمه فارسی
J’ai parlé. من صحبت کردم.

 

شکل سوم فعل در فرانسه

همان‌طور که در مثال فعل«parlé» دیدید:

• شکل سوم تمام افعال منظم با پسوند -er (مانند parler) به ختم می‌شود.
• برای افعال منظم با پسوند -ir (مانند finir)، شکل سوم به -i ختم می‌شود.
• برای افعال منظم با پسوند -re (مانند vendre)، شکل سوم به -u ختم می‌شود.

مثال به زبان فرانسوی ترجمه فارسی
۱ J’ai fini. من تمام کردم.
۲ J’ai vendu. من فروختم.

 

چه زمانی از قسمت سوم فعل استفاده نمی‌کنیم؟

در تمام مثال‌هایی که دیده‌اید، فعل کمکی «avoir» استفاده شده است. برای تشکیل زمان گذشته کامل در زبان فرانسه، به یک فعل کمکی نیاز داریم که یا «avoir» (به معنی «داشتن») یا «être» (به معنی «بودن») است. انتخاب فعل کمکی مناسب بستگی به موقعیت و ماهیت فعل دارد.

قاعده کلی برای ساختن جملات در زمان گذشته کامل با فعل کمکی «avoir» این است که قسمت سوم فعل با جنسیت یا تعداد فاعل هماهنگ نمی‌شود، بلکه با مفعول مستقیم ارتباط دارد.

یعنی فعل تنها در صورتی تغییر می‌کند که مفعول مستقیم پیش از آن آمده باشد؛ اگر مفعول مستقیم پیش از فعل نیامده باشد، فعل صرف نمی‌شود. اگر مفعول مستقیم جمله یک ضمیر باشد، این ضمیر پیش از فعل می‌آید و فعل با توجه به آن صرف می‌شود.

مثال به زبان فرانسوی ترجمه فارسی
۱ Il a rangé son bureau. او دفترش را تمیز کرد.
۲ Il la rangé. او تمیزش کرد.

 

چه زمانی از قسمت سوم فعل استفاده می‌شود؟

 هنگامی که فعل کمکی برای تشکیل زمان کامل یک فعل être است، قاعده کلی این است که فعل از نظر جنسیت و تعداد با فاعل منطبق است (یعنی شخص یا چیزی که عمل فعل را انجام می‌دهد).

مثال به زبان فرانسوی ترجمه فارسی
Pierre-Benoît est allé au supermarché.  پیربنو به سوپرمارکت رفت / رفته است.

Aller «رفتن» فعلي است كه با فعل كمكي être آمده و فعل allé را می‌سازد. وقتی فاعل فعل مذکر باشد (در این مورد، شخص مذکر)، قسمت سوم فعل شکل خود را تغییر نمی‌دهد، زیرا شکل پیش فرض همان مفرد مذکر است.

مثال به زبان فرانسوی ترجمه فارسی
Hélène est allée au supermarché. هلن به سوپرمارکت رفت/ رفته است.

در این مثال، چون فاعل مؤنث است، یک -e به شکل سوم فعل «allé» اضافه می‌شود و به «allée» تبدیل می‌شود.

 

افعالی که «être» را می‌گیرند

اما کدام افعال از فعل کمکی être درcompose passé استفاده می‌کنند؟ گروهی از افعال در زبان فرانسه وجود دارند که به عنوان افعال حرکتی یا حالتی شناخته می‌شوند. همه این افعال معمولاً être را به عنوان فعل کمکی خود می‌گیرند.

نگران یادگیری مباحث پیچیده گرامر فرانسوی نباشید! با شرکت در کلاس زبان فرانسوی و روش‌های تدریس شخصی‌سازی شده، می‌توانید به سادگی این مباحث را یاد بگیرید و از آنها لذت ببرید.

اما استثناهایی در این مورد وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.

در اینجا لیستی از افعال حرکتی در زبان فرانسه آمده است:

  • entrer (وارد شدن) و rentrer (برگشتن)
  • sortir (ترک کردن)
  • aller (رفتن)
  • venir (آمدن) و revenir (برگشتن)
  • arriver (رسیدن)
  • partir (رسیدن)
  • monter (بالا رفتن)
  • descendre (پایین آمدن)
  • tomber (افتادن)
  • rester (ماندن)
  • mourir (مردن)
  • naître (متولد شدن)
  • devenir (شدن)
  • retourner (برگشتن)

چند مثال با استفاده از این افعال ببینیم. توجه داشته باشید که فعل ماضی هر بار چگونه از نظر جنسیت و تعداد با فاعل فعل منطبق است.

مثال به زبان فرانسوی ترجمه فارسی
۱ L’avion est arrivé. هواپیما رسید.
۲ L’ambulance est arrivée. آمبولانس رسید.
۳ Les avions sont arrivés. هواپیماها رسیدند.
۴ Les ambulances sont arrivées. آمبولانس‌ها رسیدند.

 

افعال انعکاسی در زمان گذشته کامل

افعال انعکاسی یا les verbes pronominaux در زبان فرانسه به افعالی گفته می‌شود که به همراه یک ضمیر انعکاسی (me،te ،se ،nous ،vous) مورد استفاده قرار می‌گیرند و ضمیر انعکاسی بر روی معنای جمله تاثیر می‌گذارد. ضمیر انعکاسی همیشه با توجه به فاعل جمله صرف می‌شود.

تمام افعال انعکاسی نیز être را به عنوان فعل کمکی خود در زمان گذشته کامل می گیرند. چند نمونه مثال آورده شده توجه کنید:

مثال به زبان فرانسوی ترجمه فارسی
۱ Christophe s’est réveillé.  کریستف از خواب بیدار شد.
۲ Lucie s’est réveillée.  لویس از خواب بیدار شد.
۳ Lucie et Christophe se sont réveillés. لویس و کریستف از خواب بیدار شدند.
۴ Lucie et Hélène se sont réveillées.  لویس و هلن از خواب بیدار شدند.

 

قانون مفعول مستقیم در فرانسه چیست؟

قبلاً دیدیم وقتی avoir فعل کمکی است، با مفعلول مستقیم منطبق نیست اما در برخی جاها که یک مفعول مستقیم ماقبل فعل وجود دارد  قسمت سوم فعل از نظر جنسیت و عدد با مفعول مستقیم منطبق می‌شود.

جمله زیر یک جمله مستقیم در زمان کامل با فعل کمکی avoir است.

مثال به زبان فرانسوی ترجمه فارسی
۱ J’ai mangé un biscuit. من یک کلوچه خوردم.
۲ le biscuit que j’ai mange. شیرینی که خوردم.

در این مثال، مفعول مستقیم فعل «manger1» (یعنی آنچه خورده شده – «le biscuit») قبل از «j’ai mangé» آمده است. بنابراین، فعل «mangé» باید از نظر جنسیت و تعداد با مفعول مستقیم هماهنگ شود.
از آنجا که «بیسکویت» یک اسم مفرد مذکر است، «mangé» به شکل پیش‌فرض خود باقی می‌ماند. اما اگر آنچه خورده شده یک اسم مؤنث باشد، چه اتفاقی می‌افتد؟

مثال به زبان فرانسوی ترجمه فارسی
J’ai mangé une pomme. من یک سیب خوردم.

قسمت سوم فعل تبدیل به mangée می‌شود و یک e اضافی اضافه می‌شود. دلیلش این است که فعل اکنون با اسم مفرد مؤنث یعنی pomme موافق است.

مثال به زبان فرانسوی ترجمه فارسی
۱ la pomme que j’ai mangée. سیبی که من خوردم.
۲ J’ai mangé deux biscuits. من چندتا بیسکویت خوردم.
۳ les deux biscuits que j’ai mangés. بیسکویت‌هایی که من خوردم.
۴ J’ai mangé deux pommes. من چندتا سیب خوردم.
۵ les deux pommes que j’ai mangées. سیب‌هایی که من خوردم.

در همه این مثال‌ها، جایی که یک مفعول مستقیم قبل در زبان فرانسوی وجود دارد، قسمت سوم فعل از نظر جنسیت و عدد با آن موافق است، حتی اگر فعل کمکی استفاده شده avoir باشد.

 افعالی که «être» می‌گیرند  ولی گاهی اوقات «avoir» هم می‌گیرند.

برخی از افعال که être را به عنوان کمکی خود می‌گیرند، می توانند avoir را هم بگیرند.

 برای مثال:
وقتی برای اولین بار با عباراتی مانند j’ai monté یا j’ai sorti مواجه می‌شوید، ممکن است تعجب کنید. چرا که ما یاد گرفتیم فعل کمکی آنها être است. این به این دلیل است که برخی از افعال بسته به موقعیت می‌توانند از avoir یا être به عنوان فعل کمکی در زمان‌های مرکب استفاده کنند.

مثال به زبان فرانسوی ترجمه فارسی
۱ Je suis monté(e) dans le bus. سوار اتوبوس شدم.
۲ J’ai monté les cartons dans la chambre.  جعبه‌ها را به اتاق خواب آوردم.
۳ Je suis descendu(e) dans la cave. به سرداب رفتم.
۴ J’ai descendu les cartons. جعبه‌ها را پایین آوردم.

در این مثال‌ها، وقتی «monter» و «descendre» با فعل کمکی «avoir» استفاده می‌شوند، به این دلیل است که یک مفعول مستقیم دارند؛ چیزی که بالا یا پایین می‌آید.
در این حالت، فعل ماضی با مفعول مستقیم تطابق ندارد. اما وقتی از «être» به عنوان فعل کمکی استفاده می‌شود، «monter» و «descendre» حرکت خود سوژه را نشان می‌دهند و بنابراین باید با سوژه تطابق داشته باشند.

 

تمرین: نوبت شماست!

حالا دیگر نوبت به شما رسیده است! با ترجمه جملات زیر دانش خود را در مورد قسمت سوم افعال در زبان فرانسه امتحان کنید. پاسخ‌ها در انتهای این مقاله آمده است.

۱. خواهر کوچکش پایین آمد اما نمی‌خواست غذا بخورد.

پاسخ

Sa petite sœur est descendue mais n’a pas voulu manger.

۲. داستانی که به شما گفتم واقعیت ندارد.

پاسخ

L’histoire que je t’ai racontée n’est pas vraie.

 

منبع: coffeebreaklanguages.com

این مطلب چقدر برای شما مفید بود؟

میانگین امتیازات ۵ / ۵. تعداد نظرات ۳

هنوز امتیازی ثبت نشده. شما اولین نفر باشید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *