ابزار آلات به انگلیسی؛ لیست 69 مورد کامل با ترجمه، تلفظ و جملههای آماده استفاده
تا حالا شده هنگام کار، اسم انگلیسی یک ابزار را بدانید اما همان لحظه تلفظش از یادتان برود؟ یا بخواهید چیزی را توضیح بدهید، اما دقیقاً ندانید معادل انگلیسیاش چیست؟ این اتفاق برای خیلیها پیش میآید؛ طبیعی هم هست.
آشنایی با ابزار آلات به انگلیسی فقط حفظ کردن چند واژه نیست. کمک میکند راحتتر حرف بزنید، در کار دقیقتر باشید و هنگام توضیح دادن چیزی، مکث نکنید.
در این راهنما، ۶۹ ابزار را همراه تلفظ و مثال کوتاه مرور میکنید؛ آرام، ساده و قابل استفاده در گفتوگوی واقعی. فقط از اولین بخش شروع کنید… ادامه مسیر خودش برایتان روشن میشود. 🚀
در ادامه میخوانید:
دستهبندی ابزار آلات به انگلیسی؛ از کجا شروع کنیم؟
اگر تابهحال میان وسایل خانه یا انباری ایستادهاید و با خودتان گفتهاید «اسم انگلیسی این یکی چی بود؟»، تنها نیستید.
ابزارها آنقدر متنوعاند که بدون یک دستهبندی درست خیلی زود فراموش میشوند. وقتی بدانید هر وسیله در کدام گروه قرار میگیرد؛ از ابزارهای ساده دستی تا وسایلی مثل جاروبرقی به انگلیسی یادگیریشان هم راحتتر میشود و هم ماندگارتر.
این بخش دقیقاً برای همین ساخته شده تا مسیر یادگیریتان از همینجا روشن شود.
1. ابزارآلات دستی به انگلیسی
ابزارهای دستی معمولاً اولین چیزهایی هستند که هنگام تعمیرات ساده سراغشان میرویم. از چکش گرفته تا پیچگوشتی، این ابزارها پایهی هر جعبهابزاری هستند و در مکالمههای انگلیسی هم زیاد شنیده میشوند.
جالب است بدانید بسیاری از این واژهها مثل Hammer یا Screwdriver حتی در سریالها و برنامههای روزمره هم تکرار میشوند.
وقتی واژههایی مثل جاروبرقی به انگلیسی را راحت یاد میگیریم، فهمیدن اسم ابزارهای دستی هم خیلی طبیعیتر و سریعتر میشود.
| مثال | نام ابزار به انگلیسی+ معنی فارسی |
تصویر |
|
|
The carpenter used a hammer to drive the nail into the wood نجار از چکش برای کوبیدن میخ به چوب استفاده کرد. |
Hammer
چکش |
![]() |
1 |
|
The screwdriver was used to tighten the screws in the furniture. از پیچ گوشتی برای سفت کردن پیچ های مبلمان استفاده میشد. |
Screwdriver
پیچ گوشتی |
![]() |
2 |
|
The mallet was used to pound the stakes into the ground. از پتک برای کوبیدن چوبها به زمین استفاده میشد. |
Mallet
پتک |
![]() |
3 |
|
The lumberjack swung the axe to chop down the tree. چوب بر تبر را تاب داد تا درخت را کند. |
Axe
تبر |
![]() |
4 |
|
The hiker used a hatchet to chop firewood for the campfire. کوهنورد از یک تبر کوچک برای خرد کردن هیزم برای آتش کمپ استفاده کرد. |
Hatchet
تبر کوچک |
![]() |
5 |
|
The plumber used a wrench to tighten the pipes. لوله کش برای سفت کردن لولهها از آچار استفاده کرد. |
Wrench
آچار |
![]() |
6 |
|
The handyman used an adjustable wrench to loosen the bolt. دستفروش از آچار فرانسه برای شل کردن پیچ استفاده کرد. |
Adjustable wrench
آچار فرانسه |
![]() |
7 |
| The mechanic used a monkey wrench to fix the car engine.
مکانیک برای تعمیر موتور ماشین از آچار شلاقی استفاده کرد. |
Monkey wrench
آچار شلاقی |
![]() |
8 |
|
The electrician used wire to connect the light fixtures. برقکار برای اتصال وسایل برقی از سیم استفاده کرد. |
Wire
سیم |
![]() |
9 |
|
The electrician used pliers to cut and strip the wires. برقکار از انبردست برای بریدن و کندن سیمها استفاده کرد. |
Pliers
انبردست/ سیم چین |
![]() |
10 |
|
The jeweler used needle nose pliers to manipulate small pieces of metal. جواهرساز از دم باریک برای دستکاری قطعات کوچک فلز استفاده کرد. |
Needle nose pliers
دم باریک |
![]() |
11 |
|
The sculptor used a chisel to carve the stone into a beautiful sculpture. مجسمه ساز از یک اسکنه برای تراشیدن سنگ به یک مجسمه زیبا استفاده کرد. |
Chisel
اسکنه |
![]() |
12 |
|
The craftsman used a bradawl to create small holes in the leather. صنعتگر از درفش برای ایجاد سوراخ های کوچک روی چرم استفاده کرد. |
Bradawl / Awl
درفش/ سوراخ کن |
![]() |
13 |
|
The camper used a torch to light the way through the dark forest. چادرنشین از چراغ قوه استفاده کرد تا راه را در میان جنگل تاریک روشن کند. |
Torch
چراغ قوه |
![]() |
14 |
|
|
Corkscrew
در بطری بازکن |
![]() |
15 |
|
The homeowner used a plunger to unclog the toilet. صاحب خانه از یک تلنبه برای باز کردن گرفتگی توالت استفاده کرد. |
Plunger
تلنبه لوله بازکن |
![]() |
16 |
|
The blacksmith used an anvil to shape the hot metal. آهنگر برای شکل دادن به فلز داغ از سندان استفاده کرد. |
Anvil
سندان |
![]() |
17 |
2. ابزارآلات برقی به انگلیسی
ابزارهای الکتریکی بهدلیل سرعت و دقت بالا در کارهای فنی محبوباند. در انگلیسی هم واژههایی مثل Drill، Grinder یا Nail Gun آنقدر پرکاربردند که حتی در توضیحات فنی سایتها و آموزشهای ویدئویی زیاد دیده میشوند.
نکته جذاب اینجاست که بعضی از این ابزارها معادلهای متفاوتی در انگلیسی بریتانیایی و آمریکایی دارند. وقتی با واژههایی مثل تراز به انگلیسی آشنا باشید، یادگیری نام ابزارهای برقی هم برایتان سادهتر و قابلتشخیصتر میشود.
| مثال | نام ابزار به انگلیسی+ معنی فارسی |
تصویر |
|
|
The construction worker used an electric drill to bore holes into the wall. کارگر ساختمانی از دریل برای سوراخ کردن دیوار استفاده کرد. |
Electric drill / Drill
دریل |
![]() |
1 |
|
The metalworker used a hacksaw to cut through the steel pipe. فلزکار از اره برقی برای بریدن لوله فولادی استفاده کرد. |
Electric Hacksaw
اره برقی |
![]() |
2 |
|
The carpenter used a cordless drill to assemble the furniture. نجار برای مونتاژ مبلمان از دریل شارژی استفاده کرد. |
Cordless drill
دریل شارژی |
![]() |
3 |
|
The welder used an angle grinder to smooth the edges of the metal. جوشکار از سنگ فرز برای صاف کردن لبههای فلز استفاده کرد. |
Angle Grinder
سنگ فرز |
![]() |
4 |
|
The carpenter used a nail gun to quickly and efficiently attach the trim to the wall. نجار از یک تفنگ میخکوبی برای چسباندن سریع و کارآمد تریم به دیوار استفاده کرد. |
Nail gun
میخکوب |
![]() |
5 |
3. ابزارآلات اندازهگیری و نظمدهندهها به انگلیسی
ابزارهای اندازهگیری قلب دقت و نظم در هر پروژه هستند. حتی اگر فقط یک کار ساده مثل اندازهگیری یک قفسه باشد، ابزارهایی مثل Tape Measure یا Protractor کمک میکنند اشتباهات کم شود.
این واژهها در آموزشهای فنی انگلیسی بسیار تکرار میشوند و دانستنشان باعث میشود توضیحات تخصصی را راحتتر درک کنید. وقتی واژههایی مانند آچار به انگلیسی را بلد باشید، یادگیری نام ابزارهای اندازهگیری هم برایتان خیلی طبیعیتر پیش میرود.
| مثال | نام ابزار به انگلیسی+ معنی فارسی |
تصویر |
|
|
The student used a ruler to draw straight lines for the geometry homework. دانش آموز برای انجام تکالیف هندسه از خط کش استفاده کرد. |
Ruler
خط کش |
![]() |
1 |
|
The carpenter used a tape measure to ensure the precise length of the wood. نجار برای اطمینان از طول دقیق چوب از متری استفاده کرد. |
Meter / Tape measure
متر/ متر نواری |
![]() |
2 |
|
The student used a protractor to measure the angles in the geometry class. دانش آموز از نقاله برای اندازه گیری زوایای کلاس هندسه استفاده کرد. |
Protractor
نقاله |
![]() |
3 |
|
The cartographer used a compass to determine the direction on the map. نقشهبردار از قطبنما برای تعیین جهت روی نقشه استفاده کرد. |
Compass
قطب نما |
![]() |
4 |
|
The meteorologist used a thermometer to measure the temperature outside. هواشناس از دماسنج برای اندازه گیری دمای بیرون استفاده کرد. |
Thermometer
دماسنج |
![]() |
5 |
|
The electrician used a multimeter to test the electrical circuits. برقکار از یک مولتی متر برای آزمایش مدارهای الکتریکی استفاده کرد. |
Multimeter
مولتی متر |
![]() |
6 |
|
The weather forecaster used a barometer to measure atmospheric pressure. پیش بینی هوا از فشارسنج برای اندازه گیری فشار اتمسفر استفاده کرد. |
Barometer
فشارسنج |
![]() |
7 |
|
The handyman kept all his tools in a well-organized tool box. تعمیرکار تمام ابزار خود را در جعبه ابزار مرتبی نگه میداشت. |
Tool Box
جعبه ابزار |
![]() |
8 |
|
The construction worker used a spirit level to ensure the shelf was perfectly horizontal. کارگر ساختمانی برای اطمینان از اینکه قفسه کاملاً افقی است از تراز استفاده کرد. |
Spirit level
تراز/ شاقول |
![]() |
9 |
|
The store manager arranged products neatly on the store shelves. مدیر فروشگاه محصولات را به خوبی در قفسههای فروشگاه چید. |
Store shelves
قفسه |
![]() |
10 |
4 ابزارهای اتصال (پیچ، مهره…) به انگلیسی
پیچها، مهرهها و بستها همیشه نقش اتصالدهنده را دارند. در انگلیسی هم واژههایی مثل Screw، Nail و Nut از پایهایترین لغات حوزه تعمیرات هستند.
این لغات آنقدر ساده و کاربردیاند که حتی در توضیحات بستهبندیها، دستورالعملها و DIYهای یوتیوب بهوفور دیده میشوند. وقتی یادگیری ابزارهایی مثل دریل به انگلیسی برایتان سخت نیست، فهمیدن واژههای مربوط به اتصال هم کاملاً طبیعی میشود.
| مثال | نام ابزار به انگلیسی+ معنی فارسی |
تصویر |
|
|
The carpenter used a screw to fasten the pieces of wood together. نجار از پیچ استفاده کرد تا تکه های چوب را به هم بچسباند. |
Screw (Bolt)
پی |
![]() |
1 |
|
The construction worker hammered a nail into the wall to hang the picture frame. کارگر ساختمانی میخی را به دیوار کوبید تا قاب عکس را آویزان کند. |
Nail
میخ |
![]() |
2 |
|
The mechanic used a nut to secure the bolt in place. مکانیک برای محکم کردن پیچ در جای خود از یک مهره استفاده کرد. |
Nut
مهره |
![]() |
3 |
|
The office worker used a stapler to attach the papers together. کارمند اداری از یک منگنه برای چسباندن کاغذها به یکدیگر استفاده کرد. |
Stapler
منگنه |
![]() |
4 |
5. ابزارآلات برش به انگلیسی
ابزارهای برش از ارههای ساده تا ارههای موتوری نقش مهمی در نجاری، باغبانی و تعمیرات دارند. Saw، Box Cutter یا Chainsaw از پرکاربردترین واژههایی هستند که در ویدئوهای آموزشی و حتی گفتگوهای روزمره انگلیسی شنیده میشوند.
شناخت این واژهها باعث میشود هنگام دیدن یک آموزش تعمیراتی، بدون توقف معنی ابزار را بفهمید. اگر قبلاً با عباراتی مثل پیچگوشتی به انگلیسی آشنا شده باشید، فهمیدن نام ابزارهای برش هم برایتان خیلی روان خواهد بود.
| مثال | نام ابزار به انگلیسی+ معنی فارسی |
تصویر |
|
|
The carpenter used a saw to cut through the thick piece of wood. نجار از یک اره برای بریدن قطعه ضخیم چوب استفاده کرد. |
Saw
اره |
![]() |
1 |
|
The warehouse worker used a box cutter to open the packages. کارگر انبار برای باز کردن بسته ها از کاتر استفاده کرد. |
Box cutter/ cutter
کاتر/ تیغ |
![]() |
2 |
|
The tailor used scissors to cut the fabric for the dress. خیاط برای بریدن پارچه لباس از قیچی استفاده میکرد. |
Scissors
قیچی |
![]() |
3 |
|
The hiker carried a pocketknife for various outdoor tasks. کوهنورد یک چاقوی جیبی برای کارهای مختلف در فضای باز به همراه داشت. |
Pocketknife
چاقوی جیبی |
![]() |
4 |
|
The craftsman used a coping saw to make intricate cuts in the wood. این صنعتگر از یک اره مویی برای برشهای ظریف در چوب استفاده کرد. |
Coping saw
اره کمانی/ مویی |
![]() |
5 |
|
The lumberjack used a chainsaw to fell the trees in the forest. چوببر از اره برقی برای قطع کردن درختان جنگل استفاده کرد. |
Chainsaw
اره موتوری/ زنجیری |
![]() |
6 |
6. ابزارآلات خودرو به زبان انگلیسی
ابزارهای خودرو همیشه برای شرایط اضطراری لازماند. از Car Jack گرفته تا Jumper Cables، این واژهها را زیاد در فیلمهای انگلیسی، آموزشها و حتی مکالمههای روزمره داخل تعمیرگاهها میشنوید. چون بسیار عملی و واقعی هستند، یادگیریشان هم آسانتر است.
وقتی اصطلاحاتی مثل چکش به انگلیسی را بلد باشید، اسم ابزارهای خودرویی هم خیلی سریعتر در ذهنتان مینشینند. اگر دوست دارید این لغات را در جملهها و موقعیتهای واقعی ببینید، میتوانید مقاله «چطور یک گفتوگوی روزمره به انگلیسی داشته باشیم؟» را هم بخوانید.
| مثال | نام ابزار به انگلیسی+ معنی فارسی |
تصویر |
|
|
The mechanic used a car jack to lift the vehicle for maintenance. مکانیک از جک ماشین برای بلند کردن وسیله نقلیه برای تعمیر و نگهداری استفاده کرد. |
car jack
جک اتومبیل |
![]() |
1 |
|
The driver used jumper cables to jump-start a car with a dead battery. راننده از کابلهای اتصال باتری برای راهاندازی ماشینی با باتری خاموش استفاده کرد. |
Jumper cables
کابل اتصال باتری |
![]() |
2 |
|
The technician used an oil filter wrench to remove and replace the oil filter during an oil change. تکنسین از آچار فیلتر روغن برای برداشتن و تعویض فیلتر روغن در هنگام تعویض روغن استفاده کرد. |
Oil filter wrench
آچار فیلتر روغن |
![]() |
3 |
|
The mechanic used a funnel to pour oil into the engine without spilling. مکانیک از یک قیف برای ریختن روغن در موتور بدون ریختن استفاده کرد. |
Funnel
قیف |
![]() |
4 |
|
The driver used a lug wrench or wheel wrench to remove and tighten the lug nuts when changing a tire. راننده هنگام تعویض لاستیک از آچار یا آچار چرخ برای جدا کردن و سفت کردن مهرههای لاستیک استفاده میکرد. |
Lug wrench / Wheel wrench
آچار چرخ |
![]() |
5 |
|
The driver used a jerrycan to carry extra fuel for long trips. راننده از یک گالن برای حمل سوخت اضافی برای سفرهای طولانی استفاده میکرد. |
Jerrycan
گالن |
![]() |
6 |
|
The cyclist used a bike pump to inflate the tires before going for a ride. دوچرخهسوار قبل از حرکت از یک پمپ دوچرخه برای باد کردن لاستیکها استفاده کرد. |
Bike Pumps
تلمبه دوچرخه |
![]() |
7 |
7. ابزارآلات باغبانی به انگلیسی
ابزارهای باغبانی معمولاً ظاهر سادهای دارند اما کاربردشان گسترده است؛ از بیل و شنکش گرفته تا فرغون و آبپاش. در انگلیسی واژههایی مثل Shovel یا Wheelbarrow نه فقط در باغبانی، بلکه در توضیحات ساختوساز هم استفاده میشوند.
وقتی معنای لغات پایهای مثل میخ به انگلیسی را میدانید، یادگیری ابزارهای باغبانی هم با سرعت بیشتری اتفاق میافتد.
| مثال | نام ابزار به انگلیسی+ معنی فارسی |
تصویر |
|
|
The gardener used a wheelbarrow to transport soil and plants around the garden. باغبان از فرغون برای انتقال خاک و گیاهان در اطراف باغ استفاده میکرد. |
Wheel barrow
فرغون |
![]() |
1 |
|
The homeowner used a yard sweeper to collect leaves and debris from the lawn. صاحبخانه برای جمع آوری برگها و زبالهها از روی چمن، از یک جاروی حیاط استفاده کرد. |
Yard sweeper
جاروی حیاط |
![]() |
2 |
|
The farmer used a shovel to dig trenches for planting crops. کشاورز از بیل برای حفر سنگر برای کاشت محصولات استفاده میکرد. |
Shavel
بیل |
![]() |
3 |
|
The landscaper used a rake to gather fallen leaves and twigs from the yard. باغبان از شن کش برای جمع آوری برگها و شاخههای افتاده از حیاط استفاده کرد. |
Rake
شن کش |
![]() |
4 |
|
The gardener used a hand trowel to transplant small flowers and plants. باغبان از بیلچه برای پیوند گلها و گیاهان کوچک استفاده میکرد. |
Hand Trowel
بیلچه باغبانی |
![]() |
5 |
|
The gardener used a watering can to hydrate the garden plants. باغبان برای آبرسانی به گیاهان باغ از آبپاش استفاده کرد. |
Watering can
آب پاش |
![]() |
6 |
8. ابزارآلات پرکاربرد دیگر به انگلیسی
این گروه شامل ابزارهایی است که در خانهها و محیط کار همیشه دمدستاند. واژههایی مثل Ladder، Paintbrush یا Sandpaper آنقدر عمومیاند که دانستنشان به فهم دهها آموزش انگلیسی کمک میکند. وقتی لغات سادهای مثل قیچی به انگلیسی را بلد باشید، استفاده از این ابزارها در متن و مکالمه هم خیلی طبیعیتر خواهد شد.
| مثال | نام ابزار به انگلیسی+ معنی فارسی |
تصویر |
|
|
The painter used a stepladder to reach high areas while painting. نقاش هنگام نقاشی از یک نردبان برای رسیدن به مناطق مرتفع استفاده میکرد. |
Stepladder
نردبان |
![]() |
1 |
|
The artist used a paintbrush to apply detailed strokes of paint to the canvas. این هنرمند از یک قلم مو رنگ برای اعمال خطوط دقیق رنگ روی بوم استفاده کرد. |
Paintbrush
قلم موی رنگ |
![]() |
2 |
|
The decorator used a paint roller to cover large areas with paint quickly. دکوراتور از یک غلتک رنگ برای پوشش سریع مناطق بزرگ با رنگ استفاده کرد. |
Paint roller
غلتک رنگ |
![]() |
3 |
|
The carpenter used sandpaper to smooth the surface of the wood before painting or staining. نجار قبل از رنگ آمیزی یا رنگ آمیزی از کاغذ سنباده برای صاف کردن سطح چوب استفاده می کرد. |
Sandpaper
سنباده |
![]() |
4 |
|
The chef used a sharpening stone to sharpen the blades of kitchen knives. سرآشپز برای تیز کردن تیغه های چاقوهای آشپزخانه از سنگ سنباده استفاده کرد. |
Sharpening stone
سنگ سنباده |
![]() |
5 |
اگر امروز حس میکنید دانستن این واژهها کافی نیست و وقتش رسیده واقعاً انگلیسی را درست یاد بگیرید، کلاس آنلاین زبان انگلیسی در هایتاکی دقیقاً همان جایی است که باید قدم بگذارید؛ جایی که پیشرفت شما نه احتمال، بلکه نتیجهای قطعی است.
فقط یک جلسه کافیست تا متوجه شوید چرا بیشتر زبانآموزان، بعد از تجربه هایتاکی، مسیرشان را برای همیشه تغییر میدهند.
9. تجهیزات ایمنی و لباس کار به انگلیسی
ایمنی در هر کار فنی اهمیت بالایی دارد. واژههایی مثل Gloves، Helmet یا Safety Glasses از پرکاربردترین اصطلاحات در محیطهای کاری انگلیسیزبان هستند. یادگیری این واژهها نهتنها برای مکالمه، بلکه برای خواندن دستورالعملها و نکات ایمنی ضروری است. اگر اصطلاحاتی مثل نردبان به انگلیسی را بلد باشید، مفهوم ابزارهای ایمنی را هم سریعتر درک میکنید.
| مثال | نام ابزار به انگلیسی+ معنی فارسی |
تصویر |
|
|
The construction worker wore gloves to protect their hands while working. این کارگر ساختمانی برای محافظت از دستان خود هنگام کار دستکش میپوشید. |
Gloves
دستک |
![]() |
1 |
|
The medical professional used latex gloves to maintain hygiene while treating patients. متخصص پزشکی از دستکش لاتکس برای حفظ بهداشت در حین درمان بیماران استفاده کرد. |
Latex Gloves
دستکش لاتکس |
![]() |
2 |
|
The industrial worker wore work boots to protect their feet from potential hazards. این کارگر صنعتی برای محافظت از پاهای خود در برابر خطرات احتمالی، چکمه های کار می پوشید. |
Work Boots
کفش کار |
![]() |
3 |
|
The carpenter used a tool belt to keep essential tools within reach while working. نجار از تسمه ابزار استفاده میکرد تا ابزارهای ضروری را در حین کار در دسترس قرار دهد. |
Tool Belt
تسمه ابزار |
![]() |
4 |
|
The handyman used a holster pocket to store small tools for easy access. دستساز از یک جیب چرمی برای نگهداری ابزارهای کوچک برای دسترسی آسان استفاده میکرد. |
Holster Pocket
جیب هولستر |
![]() |
5 |
|
The construction worker wore holster work trousers with built-in pockets for tools. کارگر ساختمانی شلوار کار جلیقهای با جیبهای تعبیه شده برای ابزار میپوشید. |
Holster Work Trousers
شلوار کار جیب دار |
![]() |
6 |
|
The laboratory technician wore safety glasses to protect their eyes from chemical splashes. تکنسین آزمایشگاه برای محافظت از چشمان خود در برابر پاشیده شدن مواد شیمیایی از عینک ایمنی استفاده میکرد. |
Safety Glasses
عینک ایمنی |
![]() |
7 |
|
The construction worker wore a safety helmet to protect their head from falling objects. این کارگر ساختمانی برای محافظت از سر خود در برابر سقوط اجسام، کلاه ایمنی به سر داشت. |
Safety Helmet
کلاه ایمنی |
![]() |
8 |
|
The welder wore a safety face shield to protect their face from sparks and debris. جوشکار برای محافظت از صورت خود در برابر جرقهها و زبالهها از محافظ ایمنی صورت استفاده میکرد. |
Safety Face Shield
محافظ ایمنی صورت |
![]() |
9 |
دقت کنید که برخی از ابزارآلات در زبان انگلیسی از اسامی همیشه جمع هستند. یعنی ابزارهایی که جفت یا دو قسمتی هستند، همیشه به شکل جمع استفاده میشوند. و اگر بخواهید به بیشتر از یکی از آنها استفاده کنید باید عبارت pairs of را به کار ببرید.
سؤالات متداول (FAQ)
1. پرکاربردترین ابزار آلات به انگلیسی کداماند؟
3. معادل انگلیسی ابزارهای برقی مثل دریل چیست؟
4. تفاوت Wrench و Spanner چیست؟
5. بهترین روش یادگیری ابزار آلات به انگلیسی چیست؟
سخن پایانی
یادگیری ابزار آلات به انگلیسی تنها حفظ واژهها نیست؛ مهارتی است که در مکالمه، کارهای فنی و حتی درک آموزشهای تخصصی به شما اعتماد بیشتری میدهد. وقتی نام ابزارهای سادهای مثل چکش یا عباراتی مانند جاروبرقی به انگلیسی را درست بدانید، فهمیدن دستورالعملها و توضیحات فنی برایتان بسیار روانتر میشود.
ابزارها در انگلیسی فقط وسایل کارگاهی نیستند؛ بسیاری از واژههای حوزه فناوری نیز زیر عنوان Tools قرار میگیرند. اگر دوست دارید دامنه واژگان فنیتان را گستردهتر کنید، پیشنهاد میکنم ادامه مسیر را در مقاله «انگلیسی آسان برای کارگران ساختمانی: از شروع تا حرفهای شدن» دنبال کنید.
در پایان، خوشحال میشویم نظر یا تجربهتان را با هایتاکی به اشتراک بگذارید؛ گاهی یک جمله کوتاه از شما، میتواند راهنمای زبانآموز دیگری باشد.
منبع: preply.com
برای یادگیری سریعتر از هرکدام شروع کنید👇
سید سعید موسویان
3,462 کلاس موفق
شروع از 350,000 تومان
علی رمضانی
1,477 کلاس موفق
شروع از 400,000 تومان
مرسده بیگدلی
1,345 کلاس موفق
شروع از 230,000 تومان
زهرا علیقلی
1,050 کلاس موفق
شروع از 225,000 تومان
محمدرضا نزهت شعار
1,082 کلاس موفق
شروع از 300,000 تومان
زهرا خادمی
1,088 کلاس موفق
شروع از 180,000 تومان
امیرحسین متقیان
799 کلاس موفق
شروع از 350,000 تومان
محمد صدیق زرنگه
1,469 کلاس موفق
شروع از 525,000 تومان
فائزه نیامی
426 کلاس موفق
شروع از 300,000 تومان
مهرداد کلباسی
2,485 کلاس موفق
شروع از 500,000 تومان




































































