عبارات و اصطلاحات انگلیسی برای روز شکرگزاری + مثال و ترجمه فارسی
شکرگزاری یکی از قدیمیترین و محبوبترین جشنها در سراسر جهان است. در ایالات متحده، روز شکرگزاری (Thanksgiving Day) در چهارمین پنجشنبه ماه نوامبر جشن گرفته میشود و فرصتی است تا مردم از نعمتهای زندگی قدردانی کنند.
اما آیا میدانید که برای ابراز این قدردانی، عبارات خاصی وجود دارد که میتوانند تاثیر بیشتری داشته باشند؟ در این مقاله، با عبارات شکرگزاری آشنا میشویم و یاد میگیریم چگونه از کلمات درست برای بیان سپاسگزاری در زندگی روزمره بهره ببریم.
در ادامه میخوانید:
تاریخچه و آغاز جشن شکرگزاری
روز شکرگزاری از سال 1621 آغاز شد. در آن سال، گروهی از مردم انگلیس که به آمریکا مهاجرت کرده بودند، با مشکلات زیادی برای گذران زندگی در کشور جدید مواجه شدند. بومیان آمریکا به آنها کمک کردند تا غذا بکارند و از زمستان سخت جان سالم به در ببرند. برای قدردانی از کمکهای بومیان، مهاجران انگلیسی تصمیم گرفتند یک شام بزرگ برای آنها برگزار کنند و در کنار هم جشن بگیرند.
در سال 1863، آبراهام لینکلن، رئیسجمهور وقت ایالات متحده، چهارمین پنجشنبه ماه نوامبر را به عنوان روز شکرگزاری رسمی تعیین کرد. |
اصطلاحات و عبارات رایج مرتبط با روز شکرگزاری
1. کلمات و اصطلاحات کلیدی روز شکرگزاری
اصطلاحات مربوط به این روز | مثال | |||
به زبان انگلیسی | معنی به فارسی | به زبان انگلیسی | ترجمه به فارسی | |
1 | settlers | گروهی از مردم که در یک جا جمع شده و زندگی میکنند. | The settlers built homes and farms in the new land. | مهاجران خانهها و مزرعههایی در سرزمین جدید ساختند. |
2 | Pilgrims | مهاجر یا مسافر | The Pilgrims celebrated the first Thanksgiving with the Wampanoag tribe. | مهاجران اولین روز شکرگزاری را با قبیله وامپانوآگ جشن گرفتند. |
3 | colonists | مهاجرنشین | The colonists celebrated the first Thanksgiving in the United States. | مهاجرنشینان اولین روز شکرگزاری را در ایالات متحده جشن گرفتند. |
4 | immigrant | مهاجر | My parents were immigrants to this country years ago. | پدر و مادرم سالها پیش به این کشور مهاجرت کردند. |
5 | indigenous peoples | بومیان | The indigenous peoples of America had diverse cultures and traditions. | بومیان آمریکا فرهنگها و سنتهای متنوعی داشتند. |
6 | Mayflower | کشتی که در سال 1620 گروهی از مهاجران را به آمریکا آورد. | The Mayflower carried the Pilgrims to Plymouth, Massachusetts. | کشتی مِیفلور مهاجران را به پلیموث، ماساچوست برد. |
7 | Plymouth | شهری در ایالت ماساچوست که مهاجران در آن ساکن شدند. | The Plymouth colony was established in 1620. | مستعمره پلیموث در سال 1620 تأسیس شد. |
8 | voyage | سفر دریایی طولانی | The voyage across the Atlantic was challenging for the Pilgrims. | سفر دریایی از اقیانوس اطلس برای مهاجران چالشبرانگیز بود. |
2. کلمات و عبارات مهم در روز شکرگزاری
اصطلاحات مربوط به این روز | مثال | |||
به زبان انگلیسی | معنی به فارسی | به زبان انگلیسی | ترجمه به فارسی | |
1 | abundance | فراوان | An abundance of love and happiness fills our home during Thanksgiving. | در روز شکرگزاری، خانه ما از فراوانی عشق و شادی پر میشود. |
2 | appreciation | قدردانی | Appreciation for our family’s support is important on Thanksgiving. | قدردانی از حمایت خانوادهمان در روز شکرگزاری اهمیت زیادی دارد. |
3 | celebration | جشن | We have a big celebration with friends and family on Thanksgiving Day. | ما هر سال در روز شکرگزاری یک جشن بزرگ با دوستان و خانواده برگزار میکنیم. |
4 | charity | خیریه | Thanksgiving is a time for charity, and many people donate food to the less fortunate. | روز شکرگزاری زمانی برای خیریه است و بسیاری از مردم غذا به نیازمندان اهدا میکنند. |
5 | community | جامعه | Our community comes together to organize a Thanksgiving parade every year. | جامعه ما هر ساله جشن روز شکرگزاری را با برگزاری رژه سازماندهی میکند. |
6 | compassion | شفقت | Showing compassion by volunteering at a shelter is a great way to spend Thanksgiving. | نشان دادن شفقت با داوطلب شدن در پناهگاه، راه خوبی برای گذراندن روز شکرگزاری است. |
7 | cornucopia | شاخ بزی که نماد فراوانی است | The cornucopia on the Thanksgiving table represents the bountiful harvest. | شاخ بزی روی میز روز شکرگزاری نمایانگر برداشت فراوان است. |
8 | crafts | صنایع دستی | Children enjoy making Thanksgiving crafts like paper turkeys and colorful leaves. | کودکان از ساخت صنایع دستی روز شکرگزاری مثل wild turkey کاغذی و برگهای رنگی لذت میبرند. |
9 | generosity | سخاوت | Generosity shines through when people help those in need during Thanksgiving. | سخاوت زمانی که مردم در روز شکرگزاری به دیگران کمک میکنند، روشن میشود. |
10 | gratefulness | سپاسگزاری | Gratefulness is expressed through words of thanks on Thanksgiving. | سپاسگزاری با کلمات تشکر در روز شکرگزاری بیان میشود. |
11 | gratitude | قدردانی | Gratitude for the little things in life is a key aspect of Thanksgiving. | قدردانی از چیزهای کوچک زندگی، جنبهای کلیدی از روز شکرگزاری است. |
12 | harvest | برداشت محصول | The bountiful harvest of fruits and vegetables is a symbol of Thanksgiving. | برداشت فراوان میوهها و سبزیجات نماد روز شکرگزاری است. |
13 | heartfelt | از صمیم قلب | We exchange heartfelt wishes for a happy Thanksgiving with our loved ones. | ما در روز شکرگزاری از صمیم قلب آرزوهای خوشبختی برای یکدیگر میکنیم. |
14 | homecoming | بازگشت به خانه | Every year, the town has a big homecoming celebration where people come back to visit and enjoy time with their families. | هر ساله، شهر جشن بزرگ بازگشت به خانه را برگزار میکند، جایی که مردم به دیدار خانوادههای خود میآیند. |
15 | hospitality | مهماننوازی | Hospitality is a hallmark of Thanksgiving as people open their homes to others. | مهماننوازی ویژگی برجسته روز شکرگزاری است، زیرا مردم خانههای خود را به دیگران باز میکنند. |
16 | kindness | مهربانی | Kindness toward one another is a central theme of Thanksgiving. | مهربانی به یکدیگر از جمله موضوعات اصلی روز شکرگزاری است. |
17 | prayer | دعا | Many families say a prayer before their Thanksgiving meal to express thanks. | بسیاری از خانوادهها قبل از صرف وعده غذایی خود در روز شکرگزاری دعا میکنند تا از خداوند شکرگزاری کنند. |
18 | reflection | بازتاب عمل | Reflection on our blessings is an important part of Thanksgiving Day. | بازتاب نعمتهای زندگی، بخش مهمی از روز شکرگزاری است. |
19 | remembrance | یادآوری | Thanksgiving is a time for remembrance of our heritage and loved ones. | روز شکرگزاری زمانی برای یادآوری میراث و عزیزانمان است. |
20 | sharing | تقسیم سهم | Sharing a meal and love with family and friends is what Thanksgiving is all about. | تقسیم غذا و عشق با خانواده و دوستان، اصل روز شکرگزاری است. |
21 | Thanksgiving | روز شکرگزاری | Thanksgiving Day is on November 24th this year. | روز شکرگزاری امسال در تاریخ 24 نوامبر خواهد بود. |
22 | unity | وحدت | Thanksgiving promotes unity as people come together to give thanks and celebrate. | روز شکرگزاری وحدت را ترویج میکند، زیرا مردم برای تشکر و جشن گرد هم میآیند. |
23 | volunteer | داوطلب | Many people choose to volunteer their time to help those in need during Thanksgiving. | بسیاری از مردم در روز شکرگزاری وقت خود را داوطلبانه برای کمک به نیازمندان میگذارند. |
تصور کنید در یک انجمن آنلاین دوستانه مشغول گفتگو هستید و برخی از دوستان برای قدردانی بابت راهنماییها از عبارات خاصی استفاده میکنند که معنای آنها برایتان واضح نیست. کمی سردرگم میشوید و با خود فکر میکنید که چطور میتوانید این اصطلاحات را بهتر درک کنید. نگران نباشید! شاید وقتش رسیده باشد که با یک کلاس آنلاین زبان انگلیسی، این چالشها را پشت سر بگذارید و با اعتمادبهنفس بیشتری ارتباط برقرار کنید. |
3. اصطلاحات مربوط به خوراک و غذا در روز شکرگزاری
اصطلاحات مربوط به این روز | مثال | |||
به زبان انگلیسی | معنی به فارسی | به زبان انگلیسی | ترجمه به فارسی | |
1 | acorn squash | کدو حلوایی | I roasted acorn squash with a drizzle of honey for a delicious side dish. | من کدو حلوایی را با مقداری عسل برشته کردم تا یک غذای جانبی خوشمزه درست کنم. |
2 | allspice | ادویه | I used allspice in the pumpkin pie for a warm and spicy flavor. | من در پای کدو حلوایی از ادویه استفاده کردم تا طعمی گرم و تند پیدا کند. |
3 | casserole | قابلمه | The green bean casserole is a classic Thanksgiving side dish. | قابلمه لوبیا سبز یک غذای جانبی کلاسیک در روز شکرگزاری است. |
4 | chutney | نوعی ترشی | The mango chutney adds a sweet and tangy kick to the turkey. | ترشی انبه طعم شیرین و تند به بوقلمون میدهد. |
5 | collard greens | کلم سبز | My grandmother’s collard greens recipe is a family favorite. | دستور پخت کلم سبز مادربزرگم از محبوبترین غذاهای خانواده است. |
6 | feast | مهمانی، ضیافت | Thanksgiving is a time for family and a big feast of traditional dishes. | روز شکرگزاری زمانی است برای خانواده و یک ضیافت بزرگ از غذاهای سنتی. |
7 | gravy | ابگوشت | Pass the gravy, please. It goes perfectly with the mashed potatoes. | لطفاً ابگوشت را بدهید. این با پوره سیبزمینی کاملاً هماهنگ است. |
8 | grill | سرخ کردن با ذغال | We like to grill vegetables for a healthy and smoky flavor. | ما دوست داریم سبزیجات را برای طعمی سالم و دودی روی ذغال بپزیم. |
9 | ham | گوشت بره | We usually have ham alongside the turkey for Thanksgiving dinner. | معمولاً برای شام روز شکرگزاری گوشت بره را کنار بوقلمون میخوریم. |
10 | mashed potatoes | پوره سیب زمینی | Pass the mashed potatoes, please. I can’t get enough of them! | لطفاً پوره سیبزمینی را بدهید. من هیچ وقت از آن سیر نمیشوم! |
11 | maple syrup | شربت شیره افرا | I drizzle maple syrup over my pancakes on Thanksgiving morning. | من در صبح روز شکرگزاری شربت شیره افرا را روی پنکیکهایم میریزم. |
12 | mulled wine | شراب معطر با ادویه که داغ سرو میشود | Sipping on a glass of mulled wine by the fireplace is so cozy on Thanksgiving. | نوشیدن یک لیوان شراب معطر داغ کنار شومینه در روز شکرگزاری خیلی دلپذیر است. |
13 | nutmeg | جوز هندی | A pinch of nutmeg enhances the flavor of the pumpkin pie. | یک پینچ جوز هندی طعم پای کدو حلوایی را بهتر میکند. |
14 | oyster | صدف | I love the unique taste of oyster stuffing with herbs and breadcrumbs. | من طعم منحصر به فرد پر کردن صدف با سبزیجات و نان خشک را دوست دارم. |
15 | pecan | گردوی آمریکایی شبیه به زیتون | The pecan pie is a classic Thanksgiving dessert with a rich, nutty filling. | پای پکان یک دسر کلاسیک در روز شکرگزاری است که پر از پرکننده غنی و مغزی است. |
16 | pie | شیرینی پای سیب | We can’t have Thanksgiving without a slice of pumpkin pie for dessert. | بدون یک برش از پای کدو حلوایی، نمیتوانیم روز شکرگزاری داشته باشیم. |
17 | sage | مریم گلی | The sage in the turkey stuffing gives it a wonderful earthy taste. | مریم گلی در پر کردن بوقلمون طعمی عالی و خاکی به آن میدهد. |
18 | scalloped potatoes | سیب زمینی سرخ شده با کره | The scalloped potatoes were golden and bubbly, a perfect side dish for Thanksgiving dinner. | سیبزمینیهای سرخ شده با کره طلایی و حبابدار بودند و یک غذای جانبی عالی برای شام روز شکرگزاری بودند. |
19 | stuffing | مایع ای که شکم بوقلمون را پر میکنند | My grandma’s stuffing recipe is a family tradition on Thanksgiving. | دستور پخت پر کردن بوقلمون مادربزرگم یک سنت خانوادگی در روز شکرگزاری است. |
20 | sweet potatoes | سیب زمینی شیرین | The candied sweet potatoes are a delightful Thanksgiving side dish. | سیبزمینیهای شیرین کاراملی شده یک غذای جانبی لذتبخش در روز شکرگزاری هستند. |
21 | tofurkey | شبیه بوقلمون گیاهی ساخته شده با توفو | We’re having tofurkey for our vegan Thanksgiving dinner this year. | امسال برای شام شکرگزاری گیاهی خود بوقلمون توفو داریم. |
22 | turkey | بوقلمون | My family always enjoys a beautifully roasted turkey on Thanksgiving Day. | خانواده من همیشه از بوقلمون برشته شده زیبا در روز شکرگزاری لذت میبرد. |
23 | yam | سیب زمینی خوشمزه | I’m making candied yams with marshmallows for Thanksgiving dinner. | من سیبزمینیهای خوشمزه کاراملی شده با مارشمالو برای شام روز شکرگزاری درست میکنم. |
4. اصطلاحات مربوط به روز شکرگزاری
اصطلاحات مربوط به این روز | مثال | |||
به زبان انگلیسی | معنی به فارسی | به زبان انگلیسی | ترجمه به فارسی | |
1 | Thanksgiving dinner | شام شکرگزاری | Every year, my family gathers for a delicious Thanksgiving dinner. | هر سال، خانوادهام برای یک شام شکرگزاری خوشمزه جمع میشوند. |
2 | Black Friday | جمعه سیاه | Shops are crowded with people looking for great deals during Black Friday. | فروشگاهها در جمعه سیاه پر از مردم هستند که به دنبال تخفیفهای عالی میگردند. |
3 | Cyber Monday | دوشنبه بعد از روز شکرگزاری که مردم را تشویق به خرید آنلاین میکنند. | I make sure my budget is enough for Cyber Monday. | من مطمئن میشوم که بودجهام برای خرید آنلاین در دوشنبه سایبری کافی باشد. |
4 | parade | رژه | We watched a colorful parade on Thanksgiving morning with big balloons and marching bands. | ما در صبح روز شکرگزاری یک رژه رنگارنگ با بادکنکهای بزرگ و گروههای موزیک تماشا کردیم. |
5 | turkey trot races | مسابقه یورتمه سواری بوقلمون | I joined a turkey trot race on Thanksgiving morning and had fun running with others. | من در صبح روز شکرگزاری در مسابقه یورتمه سواری بوقلمون شرکت کردم و از دویدن با دیگران لذت بردم. |
6 | Friendsgiving | شام شکرگزاری با دوستان | Are you coming to John’s Friendsgiving party tomorrow? | آیا فردا به مهمانی Friendsgiving جان میآیی؟ |
سخن پایانی
شکرگزاری، زمانی که با کلمات دلنشین و صادقانه بیان میشود، قدرت خاصی دارد. این عبارات به ما کمک میکنند تا نه تنها از دیگران قدردانی کنیم، بلکه رابطهای عمیقتر و پر از احترام بسازیم.
با بهکارگیری این جملات، یاد میگیریم که قدر لحظات ساده و کسانی که در زندگیمان اهمیت دارند را بیشتر بدانیم و این حس از قدردانی را در اطرافیان خود نیز ایجاد کنیم.
شکرگزاری یک ابزار کوچک اما پرقدرت است که میتواند روزها و روابط ما را روشنتر و شادابتر کند.