زمان شرطی در زبان آلمانی: از تئوری تا کاربرد عملی

تا به حال شده بخواهید درباره رؤیاها، احتمالات یا شرایطی که ممکن بود متفاوت باشند صحبت کنید؟ برای بیان این مفاهیم، یک ساختار مهم در زبان آلمانی وجود دارد که به شما کمک میکند جملات حرفهای و روان بسازید.
در این مقاله، با یکی از جذابترین و کاربردیترین مباحث گرامری، یعنی زمان و وجه شرطی، آشنا میشوید و یاد میگیرید چطور آن را در مکالمات و نوشتار خود به کار ببرید.
در ادامه میخوانید:
- نامگذاری و انواع وجه شرطی در آلمانی
- زمان شرطی در آلمانی چیست؟
- جملات شرطی در آلمانی (if-then)
- نکات مهم و استثناها
- سخن پایانی
نامگذاری و انواع وجه شرطی در آلمانی
در آلمانی، نام این وجه Konjunktiv است، نه Subjunktiv، و دو نوع Konjunktiv در آلمانی وجود دارد:
- Konjunktiv I (که در اینجا به آن نمیپردازیم)
- Konjunktiv II (که برای بیان شرایط فرضی استفاده میشود و موضوع اصلی این مقاله است)
زمان شرطی در آلمانی چیست؟
زمان شرطی در آلمانی که همان Konjunktiv II است، زمانی کاربرد دارد که میخواهید دربارهی موقعیتهای فرضی یا رویدادهایی که احتمال وقوع دارند صحبت کنید.
دو روش برای ساختن Konjunktiv II وجود دارد:
- استفاده از ریشهی گذشتهی فعل (preterit)، اضافه کردن “اوملاوت” (¨) برای افعال قوی، و صرف کردن فعل
- استفاده از فعل würden (معادل “would” در انگلیسی) بهعنوان فعل کمکی بدون تغییر فعل اصلی
روش اول: صرف مستقیم فعل
در جدول زیر، شکلهای Konjunktiv II برای چند فعل آورده شده است:
ضمیر فاعلی | finden (پیدا کردن) | sein (بودن) | haben (داشتن) |
ich (من) |
fände |
wäre |
hätte |
du (تو) |
fändest |
wärest / wärst |
hättest |
er/sie/es (او) |
fände |
wäre |
hätte |
wir (ما) |
fänden |
wären |
hätten |
ihr (شما – جمع) |
fändet |
wäret / wärt |
hättet |
sie (آنها) |
fänden |
wären |
hätten |
این روش ممکن است سخت به نظر برسد، اما جای نگرانی نیست، چون در بسیاری از موارد این شکلها در حال کمرنگ شدن هستند و کمتر استفاده میشوند.
روش دوم: استفاده از würden
این روش بسیار سادهتر است، چون فقط کافی است از فعل würden استفاده کنید و فعل اصلی را در حالت مصدر بیاورید. مثلاً:
فعل | مثال با würden |
denken (فکر کردن) |
ich würde denken (من فکر میکردم) |
sagen (گفتن) |
du würdest sagen (تو میگفتی) |
جملات شرطی در آلمانی (if-then)
یکی از رایجترین کاربردهای Konjunktiv II در جملات شرطی (if-then) است.
1. شرط نوع اول (امکان قوی – Konjunktiv I)
این نوع شرطی برای بیان احتمالات قوی و حقایق استفاده میشود.
مثال:
Wenn es morgen regnet, bleiben wir zuhause.
(اگر فردا باران ببارد، در خانه میمانیم.)
در اینجا نمیدانیم که باران خواهد بارید یا نه، اما میدانیم که اگر باران ببارد، در خانه خواهیم ماند.
ساختار کلی: Wenn + زمان حال + زمان آینده یا حال
2. شرط نوع دوم (احتمال ضعیف – Konjunktiv II)
این نوع شرطی برای موقعیتهایی استفاده میشود که غیرواقعی یا کماحتمال هستند.
مثال:
Wenn ich eine Million Dollar hätte, würde ich dir ein Haus kaufen.
(اگر یک میلیون دلار داشتم، برایت یک خانه میخریدم.)
این جمله نشان میدهد که در حال حاضر یک میلیون دلار ندارید، اما اگر داشتید، این کار را انجام میدادید.
ساختار کلی: Wenn + Konjunktiv II (فعل اول) + Konjunktiv II (فعل دوم با würden)
3. شرط نوع سوم (گذشتهی غیرممکن – Konjunktiv III)
این نوع شرطی برای موقعیتهایی به کار میرود که در گذشته رخ ندادهاند و دیگر امکان تغییر آنها وجود ندارد.
مثال:
Wenn du mich eingeladen hättest, wäre ich zur Party gekommen.
(اگر مرا دعوت کرده بودی، به مهمانی میآمدم.)
این جمله به این معنی است که شما من را دعوت نکردید و بنابراین من به مهمانی نیامدم، و این دیگر قابل تغییر نیست.
ساختار کلی: Wenn + حالت گذشتهی فعل (participle) + Konjunktiv II (فعل کمکی)
گاهی اوقات قوانین گرامری را میخوانیم اما در استفاده از آنها دچار تردید میشویم. آیا این جمله درست است؟ آیا در موقعیت درستی از آن استفاده کردهام؟ اینجاست که یک معلم باتجربه و محیط آموزشی ساختارمند میتواند نقش کلیدی داشته باشد. اگر میخواهید بدون سردرگمی شرطیها را یاد بگیرید، چرا در یک کلاس زبان آلمانی هم شرکت نکنید؟ |
نکات مهم و استثناها
1. چرا بعضی وقتها میتوان از هر دو Konjunktiv I و II استفاده کرد؟
گاهی میتوانیم یک جمله را با هر دو نوع شرطی بگوییم، اما تفاوت در میزان قطعیت و احساس گوینده است.
مثلاً:
Wenn ich weniger esse, werde ich abnehmen.
(اگر کمتر بخورم، وزن کم میکنم.) → یک تصمیم محکم
Wenn ich weniger essen würde, würde ich abnehmen.
(اگر کمتر میخوردم، وزن کم میکردم.) → بیان یک واقعیت که اجرا نمیشود
2. ترکیب شرط نوع دوم و سوم
گاهی اوقات یک اتفاق در گذشته میتوانست بر زمان حال تأثیر بگذارد. در این موارد، میتوانیم از ترکیبی از Konjunktiv II و Konjunktiv III استفاده کنیم.
Wenn du in Korea aufgewachsen wärst, würdest du heute Koreanisch sprechen.
(اگر در کره بزرگ شده بودی، امروز به کرهای صحبت میکردی.)
در این مثال، اتفاقی که در گذشته نیفتاده (بزرگ شدن در کره) باعث شده که وضعیت فعلی (صحبت نکردن به کرهای) به وجود بیاید.
سخن پایانی
وجه شرطی در آلمانی کمی پیچیده به نظر میرسد، اما اگر الگوهای بالا را تمرین کنید، خیلی سریع برایتان طبیعی خواهد شد. در نهایت:
برای احتمالهای قوی از Wenn + حال + آینده استفاده کنید.
برای شرایط غیرواقعی از Wenn + Konjunktiv II + würden استفاده کنید.
برای اتفاقات غیرممکن در گذشته از Wenn + حالت گذشته + Konjunktiv II استفاده کنید.
اگر این قواعد را تمرین کنید، موفق خواهید شد! Wenn du das übst, wirst du es schaffen!