کلاس آنلاین زبان انگلیسی با 250 مدرس برتر در هایتاکی، بهترین پلتفرم آموزش زبان آنلاین جلسه آزمایشی رایگان
زبان انگلیسی

کلمات شبیه اما متفاوت! گیج‌ کننده‌ ترین واژگان در انگلیسی

5
(1)

“Complement” یا “compliment”؟ یکی از بخش‌های چالش‌برانگیز یادگیری زبان انگلیسی، شناخت و تفکیک کلمات گیج‌کننده است. کلماتی که تلفظی مشابه دارند، املاهایی نزدیک به هم دارند، اما از نظر معنا متفاوت هستند و باهم اشتباه گرفته می شوند!

برخی از کلمات در زبان انگلیسی می‌توانند چالش‌برانگیز باشند، درک و تسلط بر این کلمات به طور چشمگیری مهارت‌های زبانی ما را بهبود می‌بخشد.

یادتان باشد که  شرکت در یک کلاس‌ زبان با ارائه تمرین‌های هدفمند و پشتیبانی مدرس، یادگیری این کلمات و بسیاری قواعد دیگر را برای شما ساده‌تر می‌کند.

 

گیج‌کننده‌ترین کلمات انگلیسی که باید یاد بگیرید و استفاده کنید

 

1. Advice vs. Advise

  • Advice: اسم است و به معنای «نصیحت» یا «مشاوره».
من به مشاوره‌ای برای خرید ماشین جدید نیاز دارم. I need some advice on buying a new car.
  • Advise: فعل است و به معنای «نصیحت کردن» یا «مشاوره دادن».
معلمم به من توصیه کرد که کتاب‌های بیشتری بخوانم. My teacher advised me to read more books.

 

2. Affect vs. Effect

  • Affect: فعل است و به معنای «تأثیر گذاشتن».
این خبر تصمیم آنها را به شدت تحت تأثیر قرار خواهد داد. This news will greatly affect their decision.
  • Effect: اسم است و به معنای «نتیجه» یا «اثر».
تأثیر قانون جدید فوری بود. The effect of the new law was immediate.

 

3. Complement vs. Compliment

  • Complement: چیزی که مکمل یا تکمیل‌کننده باشد.
این نوشیدنی کاملاً با غذا همخوانی دارد. This wine perfectly complements the dish.
  • Compliment: تعریف و تمجید.
او بابت لباس جدیدش تعاریف زیادی دریافت کرد. She received many compliments on her new dress.

 

4. Desert vs. Dessert

  • Desert: به معنای «بیابان» یا «ترک کردن».
صحرای بزرگ‌ترین بیابان گرم جهان است. The Sahara is the largest hot desert in the world.
  • Dessert: به معنای «دسر» یا شیرینی انتهای غذا.
دسر مورد علاقه من کیک شکلاتی است. My favorite dessert is chocolate cake.

 

5. Principle vs. Principal

  • Principle: به معنای «اصل» یا «قاعده».
او از روی اصول حاضر نیست دروغ بگوید. She refuses to lie on principle.
  • Principal: به معنای «مدیر» یا «مهم‌ترین».
مدیر مدرسه سیاست جدیدی اعلام کرد. The principal of the school announced a new policy.

 

6. Stationary vs. Stationery

  • Stationary: به معنای «بی‌حرکت».
ماشین با وجود چراغ سبز بی‌حرکت ماند. The car remained stationary despite the green light.
  • Stationery: به معنای «لوازم‌التحریر».
باید چند قلم لوازم‌التحریر برای مدرسه بخرم. I need to buy some stationery for school.

 

7. Then vs. Than

  • Then: برای بیان زمان استفاده می‌شود.
اول به سینما رفتیم و بعد شام خوردیم. First, we went to the movies, then we ate dinner.
  • Than: برای مقایسه استفاده می‌شود.
برادرم از من قدبلندتر است. My brother is taller than me.

 

8. Accept vs. Except

  • Accept: به معنای «پذیرفتن».
عذرخواهی شما را می‌پذیرم. I accept your apology.
  • Except: به معنای «به جز» یا «استثناء».
همه به مهمانی رفتند به جز من. Everyone went to the party except me.

 

9. Lose vs. Loose

  • Lose: به معنای «از دست دادن» یا «باختن».
نمی‌خواهم این بازی را ببازم. I don’t want to lose this game.
  • Loose: به معنای «شل» یا «گشاد».
شلوار جین من بعد از کاهش وزن خیلی گشاد شده است. My jeans are too loose after losing weight.

 

10. Weather vs. Whether

  • Weather: به معنای «آب‌وهوا».
هوا امروز خیلی آفتابی است. The weather today is very sunny.
  • Whether: برای بیان انتخاب یا شک استفاده می‌شود.
نمی‌دانم باید بیرون بروم یا در خانه بمانم. I don’t know whether I should go out or stay home.

 

11. Peace vs. Piece

  • Peace: به معنای «صلح» یا «آرامش».
امیدوارم صلح در جهان برقرار شود. I hope for peace in the world.
  • Piece: به معنای «تکه» یا «بخش».
می‌توانم یک تکه کیک داشته باشم؟ Can I have a piece of cake?

 

12. Lead vs. Led

  • Lead: به عنوان فعل (زمان حال) به معنای «رهبری کردن» و به عنوان اسم به معنای «سرب».
باید تیم را به سوی موفقیت هدایت کنید. You should lead the team to success.
  • Led: شکل گذشته فعل «Lead».
او شرکت را از دوران سخت عبور داد. She led the company through difficult times.

 

سخن پایانی

شناخت تفاوت‌های میان این کلمات نه‌تنها مانع از اشتباهات رایج می‌شود، بلکه به شما کمک می‌کند با اطمینان بیشتری انگلیسی صحبت کنید. هرچه بیشتر تمرین کنید و از این کلمات در مکالمات و نوشتار خود استفاده کنید، یادگیری آن‌ها آسان‌تر و جذاب‌تر خواهد شد.

تسلط بر این واژگان، زبان شما را حرفه‌ای‌تر و تأثیرگذارتر می‌کند.

 

این مطلب چقدر برای شما مفید بود؟

میانگین امتیازات 5 / 5. تعداد نظرات 1

هنوز امتیازی ثبت نشده. شما اولین نفر باشید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *